لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه36
بخشی از فهرست مطالب
مقدمه.................................................................................................... 1
غیبت به انگیزه ترحم و دلسوزی خشم برای خدا 15
چند حدیث در زمینه وظیفه شنونده 15
انگیزه های غیبت،درمان بیماری غیبت.. 17
در چه مواردی غیبت کردن روا است؟ 22
مقدمه:
تردیدی نیست که بخشی از قوانین بزرگ اسلامی را تعالیم و مقررات اخلاقی تشکیل می دهد و توجه به زندگی اخلاقی در اسلام ناب محمدی (ص) خصایصی دارد که کمتر می توان آن را در مکاتب اخلاقی دیگر یافت زیرا دید اخلاقی اسلام یک دید همه جانبه است و تمام اهداف آن تامین زندگی شرافت مندانه و بشر دوستانه ما باشد در قوانین اخلاقی اسلام نه ظلم و تجاوز روا است ونه ستم پذیری و زبونی _نه مادی صرف بودن و فرو رفتن در پول و مقام و ریاست و جاه و شهوات، و نه انزار و رهبانیت و دوری از مادیگری طبیعی بشر،در این زندگی اسلامی، غیبت و بد گویی و تهمت و حسادت و سخن چینی از رذایل انسانیت محسوب می گردد که به شدت باید از آن اجتناب و دوری نمود زیرا آن رذایل باعث سقوط انسانها از مراتب عالی بشریت می شود.
تعریف و شناخت غیبت
از نظر اسلام غیبت بر هر مسلمانی حرام و غیبت کننده گناهکار است غیبت آن است که کسی را به صفتی یاد کنی که نزد حق آن غیبت نباشد و یا کسی را ذم کنی در حالی که اهل علم آن را بد نمی دانند، غیبت چنان انسان را محو می کند همانطوری که آتش هیزم و چوب را می خورد، ریشه و سبب غیبت گاهی از حسد و یا زینت دادن کلام یا تسکین خشم و یا منافرت به آن شخص و امثال اینها می شود که همه به سلامتی نفس ضرر می زند و او را در قیامت به عذاب مبتلا می کند.
اما در اصطلاح برای کلمه غیبت دو تعریف گفته شده:
اول:انسان در غیاب و پشت سر کسی سخنانی بگوید که او دوست ندارد این سخنان درباره اش زده شود و هدف گوینده اش آن باشد که به آن شخص اهانت کند و او را تحقیر نماید.
با قید اخیر مواردی استثنا می شود که انسان عیوب شخصی را برای پزشک بازگو کند تا معالجه شود و یا عیوب آدم ناقص الخلقی و نا بینائی را بیان کند تا به او خدمت شود، که بی شک این گونه موارد غیبت محسوب نمی شود و ممکن است با قید (بد آمدن و کراهت) این چند صورت از مفهوم اصطلاحی غیبت بیرون بیایند زیرا در این گونه موارد شخص غیبت شده ناراحت نمی شود و بدش نمی آید.
این تعریف بین علما شهرت دارد.
دوم: انسان مردم را متوجه غیبت شخصی بکند که او را دوست ندارد درباره اش چنین کاری انجام شود و گوینده و انجام دهنده هدفش تحقیر و توهین شخص غیبت شده باشد.
البته این تعریف دوم نسبت به تعریف اول عموم بیشتری دارد چون اولی مخصوص ذکر زبانی است ولی دومی شامل زبانی، اشاره ای،حکایت و مانند آن می شود پس تعریف دوم کامل تر و بهتر است زیرا چنان که در فصول آینده اشاره خواهد شد غیبت اختصاص به گفتار ندارد.
در حدیث مشهور از رسول خدا (ص) روایت شده که فرمود: می دانید غیبت چیست؟ گفتند خدا و رسولش داناترند فرمود: این که راجع برادری مسلمان چیزی بگوی که اگر او بشنود ناراحت می شود.
عرض کردند یا رسول الله عیوبی که راجع برادر مسلمان خود می گوئیم واقعا در او هست.فرمود:اتفاقا اگر آن عیوب و صفات در وجود او باشد غیبت کرده اید ولی اگر آن عیوب در وجود او نباشد و شما به او نسبت دهید گناه دیگری مرتکب شده اید و افتراء و بهتان زده و به دروغ نسبتی به او داده اید.
تحقیق در مورد غیبت