مقدمه
خوشحالی یا بد حالی، بهروزی یا سیه روزی هر یک از انسانها در گرو «تربیت» است و این مهم به عواملی همچون ساختار فرهنگی خانواده (پدر، مادر، برادر، خواهر، دایی، عمه، خاله، عمو و دیگر بستگان نزدیک سببی و نسبی)، محیط آموزشی، محیط زندگی، محیط کار، حاکمیت سیاسی کشور و کم و کیف تعلیمات بستگی دارد. این عوامل با یکدیگر ارتباط طولی و تکمیلی دارند و در عین حال میتوانند همدیگر را خنثی یا تخریب کنند به هر جهت همه این عوامل به نوعی در قبال انسان و تعلیم و تربیت او مسئولند و در این بین، مسئولیت پدر و مادر نسبت به فرزندش، پیشتر و مهمتر از دیگران است. و البته نقش مادران جایگاه مخصوص به خود را دارد چرا که اخلاق اعضای جامعه، به اخلاق مادران وابسته است. در اثر فعالیت اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی مادر، تمدنی انسانی و معنوی یا تصنعی و ماشینی پدید می آید. خشونتها، سبک سریها، لجاجتها حدود زیادی بستگی به طرز فکر مادر دارد. جامعه بیتفاوت یا حساس، تمدنی ویرانگر یا آباد کننده بستگی به افراد دارد که در دامان مادران رنگ و خوی گرفتهاند. صلحها و جنگها غالبا از درون خانواده به ویژه مادران پایهگذاری میشود.
تحقیق وظیفه مادر و تربیت فرزند در سالهای آغاز زندگی 6 ص- ورد