نوستالژی در شعر شهریار، اخوان ثالث و فروغ فرخزاد
131 صفحه
چکیده:
نوستالژی، اصطلاحی است که از روان شناسی وارد ادبیات شده است و آن را به معنی حسرت و دل تنگی بر گذشته تعریف کردهاند. مهدی اخوان ثالث، محمدحسین شهریار و فروغ فرخزاد، شاعرانی هستند که اشعارشان سرشار از مفاهیم نوستالژیک است؛اما در عین حال تفاوتهایی هم بین آنان وجود دارد و هریک از این شاعران به یک جنبه از نوستالژی بیشترتوجه کرده است.
ادبیات معاصر، به خاطر جریانات و شرایط حاکم برآن، زمینه ساز مفاهیم مختلف نوستالژی بوده است و این سه شاعر نیز از افراد خاص این دوران هستند که از شرایط موجود متأثر شدهاند و این امر نمودهای مختلف نوستالژی را دراشعار آنان به وجود آورده است. اخوان ثالث، شرف وعزت ایران را در گذشته های دور می بیند وبه همین دلیل همیشه در حسرت روزگاراران پراقتدار گذشته است.فرخزاد هم شاعری است که شرایط اجتماعی اورا بهیأس و بدبینی کشانده است واین را درفضای بسیاری از شعرهای او می بینیم و شهریار که شکست عشقی می خورد، سراسر دیوانش سرشار از غم هجران ودوری از معشوق می شود.
این پژوهش برآن است تابه بررسی مفاهیم مختلف نوستالژی درشعر معاصر فارسی ودر اشعار این سه شاعر معاصر بپردازد وعلل روی آوردن آنان را به نوستالژی توضیح دهد وهمچنین در ضمن مقایسه آنان با یکدیگر، میزان تأثیر پذیری هر یک را ازشاعران ونویسندگان غربی بررسی کند.
کلیدواژه:
نوستالژی، غم غربت، شعرمعاصرفارسی، مهدی اخوان ثالث، شهریار، فروغ فرخزاد
نوستالژی در شعر شهریار، اخوان ثالث و فروغ فرخزاد