تعاریف و مفاهیم :
لغت بازاریابی در زبان انگلیسی به معنی به بازار رساندن، بازار پیدا کردن یا کلیه عملیاتی است که در فاصله تولید تا مصرف باعث تسریع جریان انتقال کالا ها از تولید تا مصرف برای نشان دادن سهولت و سرعت در کار توزیع و فروش و حذف واسطه ها استفاده می شود (بلوریان تهرانی، 1378). شفرد و فوترل (1969) مفهوم بازاریابی و بازاریابی محصولات کشاورزی را از دو دیدگاه بررسی کردهاند، بازاریابی براساس تعریف محدود آن، به کلیه خدماتی که از زمان برداشت محصول تازمانی که به دست مصرف کننده نهایی می رسد اطلاق می شود. در حالی که براساس تعریف گسترده آن بازاریابی به کلیه فعالیت ها و عملیاتی که از مرحله شروع تولید و نیزتصمیمگیری در مورد تولید بر روی محصول انجام می شود تا زمانی که به دست مصرف کننده نهایی می رسد و بنابراین براساس این تعریف تصمیم گیری در مورد نوع واریته تولیدی و چگونگی تولید نیز شامل بازاریابی می باشد. براساس تعریف جامع این دو اقتصاددان آمریکایی، بازار مکان خاصی نبوده بلکه شامل مجموعه ای از خریداران و فروشندگان با تسهیلات خاص در حال مبادله با یکدیگر بوده و در اینجا کیفیت ارتباط بین عاملان بازار نیز مورد تأکید قرارگرفته است. انجمن بازاریابی آمریکا، بازاریابی را مجموعه فعالیت ها و عملیاتی دانسته که جریان کالا و خدمات را از مرحله تولید تا مرحله مصرف هدایت می کند که براساس این تعریف مجموعه فعالیتهای قبل از تولید (تصمیم گیری در مورد نوع محصول و نوع واریته محصول) و بعد از فروش (تحقیقات بازاریابی) جزء مراحل بازاریابی محسوب نکرده است (سعادت اختر، 1372). مبادله خود مفهومی است که انسان توسط آن سعی در ارضای نیازهای خود می کند و زمانی بوجود می آید که حداقل دو طرف وجود داشته باشند و با اعمال مبادله، وضع خود را بهبود بخشند و حداقل وضعشان بدتر نشود و مبادله فرآیندی ارزش زا محسوب می شود چرا که به منظور بهبود وضعیت انجام می پذیرد. از فرآیند مبادله که در محلی به نام بازار انجام می شود و پرداختن به مقوله مبادله و چگونگی تشکیل بازار ما را به مفهوم بازاریابی می رساند. بازاریابی را بصورت فرآیند بازاریابی به معنای کارکردن با بازار و تلاش به منظور از قوه به فعل درآوردن مبادلات برای ارضای نیازها و خواسته های بشر تعریف کرده اند
کاتلر (1976) به عنوان یکی از صاحبنظران علم بازاریابی در کتاب مدیریت بازاریابی، بازاریابی را دربرگیرنده تجزیه و تحلیل، ساماندهی، برنامه ریزی و کنترل تقاضای مصرف کننده می داند که با یکسری خدمات و سیاست ها کالا را به دست مصرف کننده می رساند تا رضایت او را جلب کند. در تعریف بازاریابی اجماع نیست یعنی همگان علم بازاریابی را همگن و یک گونه تعریف نمی کنند، بازاریابی مدرن به مفهوم فرآیند مدیریتی است که نیازهای مصرف کنندگان را به نحوی تعریف، تهیه و عرضه می نماید که دسترسی به استانداردهای کارایی، سودمندی و مطلوبیت امکان پذیر گردد با توجه به این تعریف؛ بازاریابی یک فرایند اجتماعی و مدیریتی تشخیص (مصرف، رفتار مصرفی و کردار مصرفی)، تدارک و عرضه نیازهای مشتریان به شرط بهره وری و سودآوری، یک سیستم توزیع، یک حوزه عظیم از وظایف مدیریت، یک فلسفۀ فعالیتی و یک سیستم تخصیص منابع است (محمدرضایی، 1373 ( بازاریابی یک فرآیند اجتماعی و مدیریتی است که به وسیلۀ آن افراد و گروه ها، نیازها و خواسته های خود را از طریق تولید، عرضه و مبادله کالاهای مفید و باارزش با دیگران تأمین می کنند
برای دیدن متن کامل مقاله آنرا خریداری و دانلود نمایید
بازاریابی و بازار رسانی محصولات کشاورزی