یکی از طرق شناسائی ماهیت و مواضع سیاسی میرزا حسینعلی بهاء، موسس بهائیت، بررسی روابط و مناسباتش با رجال عصر خویش است .وضعیت فکری و سیاسی رجالی که با او در «پیوند» یا «ستیز زبوده اند ،نشان می دهد که بهاء در چه خطی سیر می کرده:خط دفاع از مصالح ایران یا خیانت به آن ؟خط ستیز با دشمنان استقلال ایران یا وابستگی به بیگانگان؟.
به عنوان نمونه ،مرحوم امیر کبیر با بهاء ، دشمن بلکه از سخت ترین دشمنان او و یارانش بود و متقابلا"میرزا آقا خان نوری (جانشین«انگلوفیل» امیر) از دوستان صمیمی بهاء بود و برای حفظ جان او تلاشها کرد .مقاله زیر ،روابط و مناسبات امیر و آقا خان با پیشوای بهائیت را (بر پایه اسناد و مدارک معتبر ) بررسی می کند :
نقش بی بدیل امیر در سرکوب بابیت
از نا بختیاری ها و بد شا نسی های بابیان و بها ئیان ،آن است که تاریخ،اعدام باب و سرکوب قیام پیروانش در دوران قاجار را عمدتا به پای شخصیتی می نویسد که تحلیلگران تاریخ (اعم از ایرانی و خارجی)نوعا" وی را شخصیتی وطنخواه، اصلاح طلب و ضد استعمار می شناسند: شادروان امیر کبیر !
مهدی بامداد ،یکی از اقدامات امیر کبیر در زمان صدارت را، در کنار«اصلاح امور مالیاتی –ارتش-تنظیم بودجه و تعدیل جمع و خروج مملکتی » ، «قلع و قمع فتنه» تجزیه طلبانه «حسن خان سالار در خراسان» ، «برافراشتن بیرق ایران در ممالک خارجه »، «تاسیس دار الفنون » و « ایجاد روزنامه وقایع اتفاقیه »،«فرو نشاندن انقلاب بابیان» می داند و با اشاره به «شورش ها و انقلاب خونین » پیروان باب در ابتدای سلطنت ناصر الدین شاه در کشور می نویسد "«اگر عرضه ، کفایت ،درایت ، لیاقت و مدیریت ... امیر کبیر در امور نبود غائله و دامنه شورش ها به این زودی ها خاموش نمی شد و در این صورت حتمی بود وضع دولت و ملت ایران دگرگون می گردید». دکتر ابوالحسیننوایی نیز نقش امیر در سر کوبی بابیه را بسیار تعیین کنند می داند : «میر زا تقی خان ... با قتل باب در تبریز و سرکوب کردن فتنه زنجان و نی ریز ، بساط باب در ایران را وازگون ساخت و نگذاشت که ریشه فساد بیش از این در این سر زمین جایگیر گردد».
نقش بی مانند امیر کبیر در سرکوب شورش بابیان ،مورد تأیید و تصریح مورخان بابی و بهائی نیز هست نورالدین چهاردهی،پزوهنده تاریخ باب و بهاء ، «از بزرگان ازلیها و بهائیان شنیده است که باب و افراد حروف حی[=یاران برجسته باب ] همگی درصد تغییر رزیم قاجار بودهو به جای آن، تمامی قوای خود را مصروف بر پا شدن حکومت بیان [کرده] بودند و اگر ... امیر کبیر نبود مسلما" به مقصود خود می رسیدند ».عبدالحمید اشراق خاوری (نویسنده و مبلغ مشهور بهائی) می نویسد :امیر«در مدت سه سال صدرات خود با تمام قوی کوشید تا... امر باب را از روی زمین محو و نابود سازد .برای نیل به این مقصود »فرمان «به قتل این سید باب» داد «ولی عاقبت جز خسران ثمری از رفتار نا هنجار خویش نگرفت».وی سپس به اقدام قاتع امیر در سالهای نخست صدارت به سرکوب آشور بابیان در نقاط مختلف کشور اشاره می کند که به گفته او:«سبب شد مردم در هر شهر و بلد اقتداد به وزیر شریر نموده به اذیت و آزار اهل ایمان » بپردازند. سنخ این مطلب را در آثار دیگر مورخان شاخص بهائی (محمد علی فیضی و فضل الله مازندرانی ) و حتی عباس افندی (پیشئای بهائیت)نیز مشاهده می کنیم . به قول ویلیام هاچر دوگلاس مارتین.مورخان بهائی معاصر می نویسد :«میرزا تقی خان صدر اعظم ایران... مقتدرترین دشمن امر بدیع[=بهائیت]شمرده می شود ».
امیر کبیر ،حسینعلی بهاء را نیز در 1267به کربلا تبعید کرد و دایی و سرپرست باب (حاجی سید علی تاجر شیرازی) را نیز در توطئه ترورامیر با بابیان همدست بود دستگیر و.به علت عدم اظهار توبه، به مجازات رساند.
بر این سیاهه باید نام قره العدین را نیز افزود.قره العیناز پیشگامان بابیت در زمان ناصرالدین شاه بود که عملیات کشف حجاب و رفتن وی با چهره ای بزک شده و عریان به میان مردان بابی و همخوابیش با سران بابیه(که در تاریخ از آن با عنوان رسوائی بدشت یاد می شود) "ثبت تاریخ است و حتی مورخین بابی و بهائی نیز بدان اشاره دارند. به قول کسروی خروج قره العین «از خانه شوهر و همراهیش با مردان و آن داستان بدشت که خود بهائیان پوشیده نداشته اند .دستاویز دشمنان بیشتر گردیده تا دستاویز دوستان این است در کتاب ها دیده می شود که خواهر عبدالبهاء که بهائیان او را همپای فاطمه زهرای شیعیان می شمارند در نامه خود به بهائیان تهران چنین نوشته: قره العین یک دفعه بی حکمتی کرد و هنوز از کله مردم نمی توانیم به در اوریم ».نورالدین چهاردهی «از افراد ثقه ازلیها »شنیده است که«طاهره درزمان زندانی بودن خود تقاضای ملاقات با ناصرالدین شاه نمود و شاه مایل به ازدواج با او بود.درباریان [بخوانید:امیر کبیر] از ملاقات طاهره بیمناک شده و وهم داشتندکه.... زیبایی او موجب شود که شاه مفتونش گردد.لذا مرگ او را جلو آوردند» بابیان درصدد ترور امیر کبیر نیز بر آمدند، که البته با هوشیاری و درایت وی. دستگیر و به جزای عمل خود رسیدند.جالب این است که ،حواریون و یاران با وفای امیر نیز نظیر آیت الله حاج شیخ عبد الحسین تهرانی(وصی امیر )، میرزا هاشم طباطبائی (منشی مخصوص امیر )، سردار مکری (داماد امیر) ، مؤتمن الملک انصاری(کاتب سر امیر) سخت با بابیه و بهائیه مخالف بودند و در قلع و قمع ریشه های آن در ایران و عراق اهتمام شایان داشتند.(ایام" در این باره در مقاله«یاران امیر...»بحث شده است).
بی جهت نیست که با عزل و قتل امیر کبیر ،راه برای تاخت و تاز مجدد بابیان باز شد و میدان را تا آنجا برای پیش برد اهداف خود فراهم دیدند که تا مرز ترور(نافرجام) شاه نیز پیش رفتند.
عباس امانت(مورخ بهائی تبار معاصر) می نویسند :«بابیان ،پس ازشکست های فجیع در مبارزات قلعه طبرسی و درشهر های نیریزو زنجان ،متعاقبا" اعدام باب در شعبان 1266در تبریز،سخت روحیه ﻯ خود را باخته بودند.
ولی پس از سقوط دولت امیر کبیر مجال یافتند تجدید سازمان یابند و بخش هایی از شبکه خود را باز سازی کنند ».سلیمان خان تبریزی (از عناصر اولیه و مهم بابیه که در جریان ترور نا فرجام ناصر الدین شاه دستگیر و به مجازات رسیدند)پس از عزل و تبعید امیر به کاشان د رنامه ای به سید جواد کربلایی (از وفحول بابیان ) نوشت:
«امیر نظام بحمد الله تمام شد، معزول ابدی گردید. الان در باغ فین کاشان محبوس است. میرزا آقا خان اعتماد الدوله وزیر و صدر اعظم گردید.ان شاءالله امورات بهتر نظم خواهد گرفت. البته جناب ایشان[حسین علی نوری] باید خیلی زود تشریف فرما شود که وجود مبارک ایشان مثمرثمر است »
باید گفت نه تنها با اخراج امیر از صحنه، میدان برای تنفس مجدد بابیان باز شد، اصولا" جانشین امیر ، میرزا آقا خان نوری (که«تحت الحمایه» انگلیسی ها بود) از دوستان صمیمی حسینعلی بهاء بود و از بهاء که توسط امیر کبیر به عراق تبعید شده بود رسما" دعوت کرد که به تهران برگردد و پس از باز گشت نیز او را توسط برادرش مورد پذیرائی گرم قرار داد و حتی پس از ترور نا فرجام شاه ،و بگیر وبگیر افراد ،در مقام مخفی کردن بهاء،(که متهم به همدستی با تروریست ها بود) بر آمد، که البته بهاء با احساس خطر شدید ،پیشنهاد میرزا آقا خان را نپذیرفت و خود را به خانه شوهر خواهرش میرزا مجید آهی (منشی سفارت روسیه) رساند و صفیر روسیه (پرنس دالگوروکی) نیز بهاء را تحت حمایت آشکار و پیگیر خویش قرار داد.
(ایام: شرح مطالب در مقاله «حسینعلی بهاء ؛پیوند دیر پا با روسیه» آمده است ).
امیر کبیر ،آماج کینه بهائیان
مرحوم امیر ،سرکوب قاطع فتنه بابیان و اعدام باب و تبعید بهاء،همراه با انجام برخی اصلاحات سباسی –اجتماعب در کشور در چند سال نخست سلطنت ناصرالدین شاه ،برای همیشه راه را برپیشرفت این گروه در تاریخ ایران سد کرد .این نقش بی بدیل ،چنان که دیدیم ،از چشم بابیان و بهائیان مخفی نمانده و اورا آماج کینه توزی و فحاشی آنان ساخته است .
به قول نور الدین چهاردهی :«بابیها وبهائیان سرسخت دشمن آشتی ناپذیرند ومیرزا تقی خان امیر کبیر وناصر الدین شاه را لعن فرستند و این دو تن را مانند یزید و شمر می نگرند».سخن دکتر فریدون آدمیت نیز مؤید اظهارات چهاردهی است :«امیر شورش بابیهرا بر انداخت .به قول شیل [وزیر مختار انگلیس در ایران در کزارش به پالمرستون وزیر خارجه لندن ،مورخ 14 مارس 1851]پس از قائله [بابیان در ]زنجان پیروان باب جرئت نکردند که صلح و امنیت عمومی را بر هم بزنند .اما بیکار ننشستند و پنهانی فعالیت داشتند ؛تا زمانی که اختلالی ایجاد نمی کردند ،کسی را با انان چندان کاری نبود ،البته کینه امیر را در دل داشتند ،کینه ای که در نوشته های همکیشان آنان ،و بهائی و بهائی زادگان در ایران و امریکا هنوز منعکس است .بابیان توطئه کشتن شاه و امیر و امام جمعه تهران را چیدند ، ولی امیر پرده از روی آن بر داشت» و ان توطئه را در نطفه خفه کرد ،که شرح آن در «المتنبئین»نوشته علیقلی میرزا اعتضاد السلطنه آمده است .
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 16 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله امیر کبیر در مقابله با باب و بهاء