چکیده:
درروند جهانی شدن تغییرات غیر قابل اجتنابی درزمینه های سیاسی، اقتصادی واجتماعی ملل مختلف ایجاد می شود که مردم دول جنوب بیش از دول شمال متاثر می گردند . بسیاری ازاین تغییرات با مبانی واصول حقوق بشر پذیرفته شده درحقوق بین المللی موجود درتعارض قراردارد. دراین مقاله سعی شده است نقاط تعارضی که دراین روند بانفی حقوق بشر دردول جنوب حاصل خواهد شد ویا تقویت بعضی از جنبه های حقوق بشر دردول جنوب وشمال مورد بحث ، تجزیه وتحلیل قرارگرفته وبررسی گردد. سپس موضوع گفتگوی تمدن ها مورد بحث قرارگرفته که آیا می تواند به عنوان یک راه حل عملی موفق آثار منفی احتمالی حقوق بشر ناشی از جهانی شدن را کاهش دهد ویا آثار مثبت احتمالی جهانی شدن را بر
حقوق بشر شمال وجنوب برابر ویکسان نماید؟
واژگان کلیدی:
گفتگوی تمدن ها ، جهانی شدن ، حقوق بشر، شمال وجنوب.
مقدمه
دراین مقاله تلاش شده جهانی شدن وآثار مثبت ومنفی ناشی از آن بر حقوق بشر مطرح گردد وگفتگوی تمدن ها به عنوان عملی ترین راه حل جهت کاهش آثار منفی احتمالی درآینده براین مسئله مورد تجزیه قرارگیرد. بنابراین ابتدا مفاهیم وتعاریف جهانی شدن ، تاریخچه آن ، گروه های رسمی وغیر رسمی کمک کننده به این مسئله وآثار ناشی از آن مورد بحث قرارمی گیرد.پس از آن به مبانی ومنابع اصلی حقوق بشر واصول جهانی پذیرفته شده آن اشاره می گردد وسپس با طرح آثار مثبت ومنفی ناشی از جهانی شدن توسط طرفداران ومخالفان این مسئله مورد کنکاش قرارمی گیرد. درپایان طرح گفتگوی تمدن ها به عنوان یک راه کار موثر برای کاهش اثار منفی جهانی شدن بر حقوق بشر برای تمدن های شمال وجنوب به طور اعم وبرای تمدن های جنوب به طور اخص مطرح می گردد ودرنهایت به جمع بندی بحث پرداخته خواهد شد.
تعریف جهانی شدن
درمورد تعریف جهانی شدن باید گفت اینکه این مسئله یک پدیده است یا یک روند بین صاحب نظران یک تعریف واحد متفق علیه وجودندارد . بنابراین برای روشن شدن این مفهوم بهتراست به تعاریفی که مطرح شده به طور خلاصه اشاره شود مارتین آلبرو معتقد است (( جهانی شدن به فرایند هایی که براساس آن تمام مردم جهان دریک جامعه واحد فراگیر جهانی به هم می پیوندند اطلاق می شود)) (1) مانوکاستل می گوید(( جهانی گرایی جامعه ای شبکه ای است که درادامه حرکت سرمایه داری درپهنه اقتصاد، جامعه وفرهنگ شکل می گیرد)) (2) امانوئل ریشتر نیز (( جهانی شدن را شبکه ارتباطی متصل کننده انسان های پراکنده می داند)) (3) ودرنهایت آلوین تافلر می گوید(( جهانی شدن درعصر دانایی راهی برای انتقال کالا، خدمات وسرمایه میان ملل است )) (4) درهمین زمینه برداشت ها وتعاریف مختلف دیگری نیز مطرح شده از قبیل – درهم ادغام شدن بازارهای جهانی برای تسهیل جابه جایی سرمایه ، نیروی کار، کالاؤ اطلاعات وفرهنگ، - اوج سلطه گری وسلطه پذیری یا اوج پیروزی سرمایه داری – جهانی شدن رقابت بی قید وشرط بوده که فقیر رافقیر تر وغنی را غنی تر خواهد کرد . عصر تحول سرمایه داری برای تمام انسان هاست که درمرکز شمال وپیرامون جنوب قرارمی گیرد، درجهانی شدن نقش دولت ومرز ملی کمرنگ می شود وشرکت های چند ملیتی وسازمان های بین المللی .. جای آن را می گیرند(5)
اگر تلاش شود تایک جمع بندی از تعاریف فوق حاصل گردد باید گفت جهانی شدن درنتیجه گسترش ابزارهای ارتباطی- اطلاعاتی پدید آمده که روند جابه جایی سریع کالا، سرمایه، نیروی کار واطلاعات را فراهم کرده که کنترل دولت بر آن عملی نمی باشدومنجر به یک فرهنگ واحد جهانی خواهد شد . به عبارت دیگر، جهانی شدن شبیه یک دستگاه مخلوط کن است که چرخ چهار پرده ای آن یعنی کالا، سرمایه یا نیروی کار واطلاعات است ودر اثر حرکت سریع آن معجون فرهنگ واحد یا به بیان دیگر دهکده جهانی پدید می آید
تاریخچه جهانی شدن
ازلحاظ نظری فلاسفه ، ادیان ، ایدئولوژی ها وسیاستمداران از قرون اولیه بشری اندیشه دولت واحد جهانی را به اشکال مختلف مطرح نموده اند . به عبارت دیگر، مسئله جهان وطنی که می توان آن را یک نقطه کمال وشاید سرانجام جهانی شدن دانست از مسائلی بوده که درگذشته نیز مطرح گردیده است . مثلا فلاسفه ای مانند ژان ژاک روسو-مارکس ویا رواقیون و- آرمان گرایان با طرح جهان شهر از دید خود چنین ایده ای را مطرح نموده اند از مسائلی بوده که درگذشته نیز مطرح گردیده است .مثلا فلاسفه ای مانند ژان ژاک روسو، - آرمان گرایان – رواقیون – مارکس با طرح جهان شهر ازدید خود چنین ایده ای را مطرح نموده اند . ادیان الهی یهودیت ، مسیحیت واسلام هرکدام با دعوت جهانی جهت تبعیت از دین خود وجامعه آرمانی موعود درپایان حیات دنیا (آمدن موسی(ع) یامهدی(عج) وتشکیل حکومت الهی عادلانه ) نیز به نوعی این ایده را مطرح کرده اند . ایدئولوژی هایی مانند مارکسیسم – سوسیالیسم وحتی لیبرالیسم آرمان شهر هرکام یک حکومت واحد جهانی است که حداکثر رفاه وعدالت را برای بشر نوید می دهند. سیاستمدارانی مانند ویلی برانت ( دولت جهان شمول ) یا نهرو ویا ویلسون نیز به دولت جهانی اشاره نموده اند (6) ولی جهانی شدن را به طور رسمی اولین بار ماک لوهان درکتاب خود با عنوان جنگ وصلح دردهکده جهانی درسال 1970 مطرح کرد(7)
درزمینه جهانی شدن از لحاظ عملی سازمان ها ونهادهای بین المللی رسمی مانند جامعه ملل، سازمان ملل متحد، گات وپس ازآن سازمان تجارت جهانی ( WTO) گام برداشتند ونیز نهاد هاوگروه های غیر رسمی که به طور آرام ولی قدرتمندانه حرکت کرده اند، شامل 1- شورای روابط خارجی آمریکا که درسال 1920 تشکیل گردید و مرکب از سران مالی، سیاسی، اقتصادی آمریکا مانند راکفلر ، فورد.. روسای جمهور، بانک ها، شرکت های آمریکایی بوده که تمام سیستم های کلیدی امریکا دراختیار آن قرارداشته وبرنامه ریز اصلی کشور وتاثیر گذار بر تمام دول عربی وشرکت هنای چند ملیتی وسازمانهای بین المللی تا کنون بوده اند(8) 2- گروه بیلدربرگ 1 که درسال 1952 شکل گرفت ومتشکل از سران وافراد ذی نفوذ اروپایی بوده وبه گروه قبل متصل می گردد هدف این گروه اتحاد غرب علیه هجوم شوروی سابق بوده است ونیز به دنبال تحقق صلح جهانی درپناه اتحادیه اقتصاد بین المللی گام برداشته است . تمام سران احزاب چپ ، میانه وراست اروپا علی رغم داشتن ایدئو لوژی های متضاد ، نقطه مشترک آنها دستیابی به یک دولت واحد جهانی ( یا سوسیالیسم یا لیبرالیسم ) بوده است امروز 24 شخصیت برجسته اروپایی و15 شخصیت آمریکایی اعضاءفعال دراین گروه با ایده دستیابی به یک دولت جهانی واحد با نگرش های چپ وراست فعالیت می نمایند(9)3- کمیسیون سه جانبه2که درسال 1973 درژاپن شکل گرفت وبه دو گروه قبل متصل شد، اعضاآن سران وافراد برجسته مالی- اقتصادی آسیایی می باشند که با همان هدف جهانی شدن اقتصاد با همکاری اروپا ، آسیا وآمریکا حرکت می نماید. هدف اصلی این سه گروه با، پیاده نمودن ایده دولت جهانی براساس اقتصاد آزاد وجابه جا یی آزادانه سرمایه، کالا، خدمات واطلاعات ارتباط وهمکاری تنگاتنگ با یکدیگر می باشد(10) ازدیگر گروه های غیر رسمی (گروه های غیر رسمی درمسئله جهانی شدن را به این صورت می توان تعریف کرد که اولا ساختار علنی وآشکار جهت دستیابی به یک اقتصاد وفرهنگ جهانی نداشته اند بلکه به طور سری ومخفی چنین کاری را می کنند . ثانیا اگر ساختارتشکیلاتی آشکار داشته اند هدف اعلانی ورسمی برای دستیابی به یک جامعه جهانی با اقتصاد وفرهنگ واحد نداشته اند، گرچه درعمل وبه طور غیر اعلانی وبه طور مقطعی دراین مسیر کمک می کرده اند ) کمک کننده به جهانی شدن شرکت های چند ملیتی اروپایی ، آمریکایی وآسیایی مانند جنرال موتور، B P فورد I B M و توتال می باشند . مثلا جنرال موتور درسال 1975 ، 132 میلیارد دلار وشرکت فورد 100 میلیارد دلار درآمد داشته اند که هرکدام معادل درآمد سالیانه چند کشور مانند عربستان سعودی، ایران وترکیه بوده است که این سود نصیب کشور سهامداراصلی یعنی آمریکا گردیده است (11)
آثار جهانی شدن
اگر بخواهیم آثار جهانی شدن را به طور خلاصه اشاره نماییم ، عبارت خواهند بود از 1- وابستگی بیشتر اقتصاد کشورها به یکدیگر 2- افزایش رقابت کشورها با توجه به توان های بالفعل وبالقوه آنها 3- به چالش کشیده شدن دولت ها وتضعیف حاکمیت وجانشینی سازمان هایی مثل WTO به جای آنها 4- تقسیم کار بین المللی براساس ارزش نسبی تولید 5- پیدایش دهکده واحد جهانی با غلبه فرهنگ واحد با ارزش ها وهنجارهای مشترک وکمرنگ شدن حوزه فرهنگ ها(12) پس از تعریف جهانی شدن وگروه های ذیربط دراین زمینه لازم است جهت مشخص شدن آثار آن برحقوق بشر، بحثی مقدماتی درمورد مبانی حقوق بشر ارائه گردد.
مبانی حقوق بشر
اگر بخواهیم ریشه های حقوق بشر امروزی را کنکاش نماییم باید آن را درمیانی واصول ادیان الهی،قواعد حقوق طبیعی ، اصول واهداف انقلاب انگلستان ، عهد نامه وستفالی 1648 ، منشور حقوق 1689 انگلیس ، جابجایی ریشه یابی نمود. همچنین باید به اندیشه های سیاسی قرن 16و17م مانند جامعه مدنی جان لاک ، حق صیانت نفس توماس هایز، اراده عمومی مبنی بر رضایت افراد ژان ژاک روسو نیز توجه نمود(13) با تاسیس سازمان های بین المللی نظیر جامعه ملل وسازمان ملل حقوق بشر مفهوم جهان شمول یافت که بعد از جنگ دوم سه نسل حقوق بشر جهانی مطرح گردید .
.1.اعلامیه جهانی حقوق بشر 1948 که حقوق مدنی سیاسی بشر را 2. .مطرح کرد
2.میثاق بین المللی که حقوق اقتصادی- اجتماعی – فرهنگی بشر را جهانی کرد .
3.میثاق های بین المللی مکمل که حقوق مدنی وسیاسی بشر را درسطح جهان به صورت حقوق همبستگی بشر مطرح نمود ( گرچه دو میثاق حقوق سیاسی – مدنی واقتصادی- اجتماعی- فرهنگی همزمان تصویب شدند ولی درقالب دو پروتکل بوده که دراینجا مجزا اشاره شده است ) هرسه گروه حقوق بشر درسال 1966 درمجمع عمومی سازمان ملل تصویب شدند وکمیته حقوق بشر مجمع عمومی وکمیسیون حقوق بشر شورای اقتصادی، اجتماعی درسال 1967 مامور تحقیق وتفحص گردیدند که درصورت نقض این حقوق توسط دولتی از اعضاءسازمان ملل ، دیگر اعضا فشار سیاسی را بر دولت ناقض وارد نمایند(14)
شکایت علیه دولت نقض کننده حقوق بشر می تواند از طریق گزارش های شبکه های گزارشگر کمیسیون یعنی گروه های کاری1 یا گزارشگران موضوعی2 وگزارشگران یا نمایندگان کشوری3 درکمیسیون حقوق بشر طرح شود سپس درصورت لزوم کمیسیون فرعی حقوق بشر اقدام به تحقیق وتفحص می نماید که درصورت اثبات آن مسئله ابتدا درشورای اقتصادی اجتماعی سازمان ملل طرح شده ودولت ناقض ابتدا به صورت محرمانه ودرحالت عدم تاثیر پذیری حتی به طور علنی به او توصیه هایی می گردد ودر نهایت احتمال محکومیت آن وجوددارد(15) دبیرکل سازمان ملل درسال 1985 درمجمع عمومی اعلام کرد که حقوق بشر جهان شمول مواردی از قبیل 1- حق برخورداری ازتعلیم وتربیت 2- حق مشارکت دراداره امور فرهنگی 3- حقوق اقلیت ها 4 – حقوق سندیکاها 5- حقوق خانواده ( ازدواج – طلاق – حقوق کودکان( 6 – حق آزادی عقیده وبیان ..می باشد(16) ضمانت اجرایی حقوق بشر جهانی امروز فقط فشار سیاسی می باشد که نتیجه سریع وکامل به دنبال ندارد اما علی رغم ضعف ضمانت اجزایی حرکت جهانی حقوق بشر با عث شده است که دولت ها حتی المقدور آنرا رعایت نمایند وآن را درقوانین داخلی ومنطقه ای خود سرایت دهند . برای مثال، حق تحصیل رایگان برای عموم مردم ، حق داشتن حداقل دستمزد، حق داشتن بهداشت، حق داشتن وکیل، حق تامین اجتماعی ( بیمه های اجتماعی) و..ازمواردی است که درقوانین اساسی ومدنی بسیاری از دولت ها به رسمیت شناخته شده ودرپیمان های منطقه ای حقوق بشر درمناطقی مانند اروپا- آمریکا- آفریقا .. مورد پذیرش قرارگرفته است (17) پس از اشاره مختصری درزمینه مبانی حقوق بشر لازم است بحث شود که جهانی شدن بر حقوق بشر چه آثار مثبت یا منفی به بار خواهد آورد..
آثار مثبت جهانی شدن بر حقوق بشرٍٍ
طرفدارا ن جهانی شدن این مسئله را یک (پروسه) روندتغییر می نمایند که از قرن 16 میلادی به دنبال انقلاب صنعتی از اروپا شروع شده ومراحل تکاملی آن امروز با سرعت بیشتر یه نام جهانی شدن درحال شکل گیری است . بنابراین تمام ملت های شمال وجنوب چه بخواهند چه نخواهند ، این روند تمام جنبه های زندگی آنهارا درنوردیده وبرای آنها تحولات مختلفی را به وجودمی آورد. اما همان گونه که دردنیای بعد از انقلاب صنعتی به مراتب شرایط زندگی وحقوق بشر بهبود یافت این تحول سریع نیز برای جامعه بشرنویدها وآثار مثبت زندگی را درتمام ابعاد به دنبال خواهد آورد. به عبارت دیگر، این امکان وجوددارد که حقوق بشر مردم دولت های شمال به مراتب کامل تر شود ولی مردم جنوب نیز از سطح ووضع فعلی به طور نسبی شرایط بهتری را به دست آورند ودرمجموع برای جامعه جهانی بشری حقوق بهتری به دست آید(18)دراین زمینه صاحب نظرانی که چنین دید گاهی دارند چنین استدلال می کنند، مثلا آقای جیمز گراف1 می گوید: (( جهانی شدن چهره ای انسانی دارد وبرای دولت های جنوب بد مطلق نیست .)) (19) بیمال گوش 1 می گوید : (( مشکلات جهانی شدن به چگونگی کنترل آن ربط دارد نه خود مسئله )) (20) فوکویاما می گوید ( جهانی شدن جزء فطرت بشر است که دولت های جنوب دربرابر آن با بیم وامید مقابله می کنند . امید به کسب سهم وزندگی بهتر وبیم ازاینکه سهم به دست نیاورده وفقیر شوند. او تاکید می کند که جهانی شدن می تواند خیلی از مشکلات جهان سوم را حل کند پس نباید نگران آن بود.)) (21)استدلال اکثر صاحب نظران خوش بین به جهانی شدن برای حقوق بشر این است که با نزدیکی واتحاد ملت های شمال وجنوب فاصله عقب ماندگی ملل جنوب کمتر شده شرایط بهتر وتوسعه آنها را به دنبال می آورد ومثال می زنند همان گونه که اتحاد دو آلمان ، دو کره ودو چین باعث شد قسمت عقب مانده از توان مالی تکنیکی قسمت پیشرفته کمک بگیرد وعقب ماندگی هارا از بین ببرد، جهانی شدن نیز چنین نقشی را بازی خواهد کرد . درواقع جهانی شدن فرصتی را برای مدیران جهان سوم پدید می آورد تابسیاری از مشکلات ریشه ای خود( اقتصادی- اجتماعی- سیاسی..) را حل نمایند آمار موجود تجارت جهانی نیز موید این ادعاست . بدین صورت که درجریان فعلی جهانی شدن تمام ملبت های جهان ، سهم مبادلات تجاری آنها افزایش یافته از جمله سهم ملت های جهان سوم از 33 درصد دردهه 80 به 43درصد درسال 1996 ارتقا یافته واین رقم درسال 2000 به 50 درصد رسیده است (22)
بنابراین درجریان جهانی شدن تمام ملت های شمال وجنوب سهم بیشتر ی از درآمد جهانی کسب می نمایند وحقوق بشر فعلی درکل بهبود می یابد . داریوش شایگان می گوید: (( فرهنگ جهانی یعنی آگاهی جهانی بدین معنی که تمام ملل از رسانه های مشابه ویکسان آموزش شبیه کسب می نمایند که این مسئله به معنی سلطه تک فرهنگی نبوده بلکه شکست تک فرهنگی می باشد )) ( حاصل این روند برابری حق آموزش وتعلیم وتربیت برای ملل شمال وجنوب است ) درجهان گرایی سیاسی نیز ملت ها درصددند یک جامعه مدنی جهانی شکل داده تا مشکلات آنها مانند امنیت جهانی حقوق بشر، دموکراسی، تروریسم بین الملل، آلودگی محیط زیست را حل نمایند بنابراین می توان گفت درچنین فضایی برابری حقوق سیاسی، مدنی وشهروندی حاصل می شود. از بعد دیگر درجهانی شدن ملل جنوب امکانات برابر جهت نشر خرده فرهنگی برای حفظ خود پیدا می کنند، یعنی حق برابر آزادی بیان وعقیده را به همراه می آورد (23) به عبارت دیگر، جهانی شدن کثرت را دردرون وحدت ( برابری ملت ها) پدید می آورد که با عث می شود بگوییم : (( جهانی بیندیش ومحلی عمل کن .))1 بدین ترتیب می توان گفت درروند جهانی شدن ، حقوق بشر ضعیف فعلی دول جنوب مانند حق آموزش ، بهداشت، تغذیه، اشتغال،بیمه، حقوق زن، حقوق کودکان درکل به دنبال این تحول بهبود یافته ونیز وضع اقتصادی اجتماعی سیاسی آنها ارتفاء خواهد یافت وهمچنین دول شمال به دلیل مبادلات بیشتر حقوق بشر مطلوب فعلی آنها نیز مطلوب تر خواهد شد(24) به خصوص دراکثر کشورهای جنوب که ساختار قدرت وروابط آن بیشتر شکل مردسالاری دارد وحداقل حقوق اقتصادی- سیاسی – اجتماعی برای زنان مطرح است ، جهانی شدن این نا برابری را برهم زده ساختارهای ملی – محلی قدرت را تغییر داده وحقوق تعریف شده مرد سالارانه را متحول کرده وحقوق بشر برابرزن ومرد را به دنبال می آورد(25)ٍٍٍٍٍٍٍٍٍ
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 23 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلودمقاله جهانی شدن ، حقوق بشر وگفتگوی تمدن ها