ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه115
فهرست مطالب
پیشگفتار
مقدمه
فصل اول
2ـ 1 ـ شناخت سینما 1
سینما چیست ؟
3 ـ 1 ـ تاریخچة سینمای جهان
1 ـ3 ـ 1 ـ اختراع سینما
2 ـ 3 ـ 1 ـ تاریخ سینمای ایران 1
3 ـ 3 ـ 1ـ سینمای حال حاضر ایران
رساله ای که مشاهده می کنید حاصل تلاش چندماهة این جانب ، و تحقیق و پژوهش در سینمای کشور و جهان در این مدت کوتاه می باشد ، شاید از ادب نویسندگی به دور باشد که در مورد سینمای کشور و جهان رساله ای ، هر چند موجز نوشته شود . و از اتفاقات ریز و درشت این هنر سخنی به میان نیاید . در این چند ماهه که نگارنده مشعول پژوهش در سینمای کشور بود. شاید مهمترین اتفاق شیرینی که در سینمای کشور افتاد نمایش فیلم سینمایی « مارمولک » به کارگردانی کمال تبریزی بود ، که با استقبال بی نظیر مردمی روبه رو شد که مدتهاست با سینمای کشور قهر کرده اند . هرچند این نمایش در مدت کوتاهی توقیف شد اما حتی در همین مدت کوتاه اکران خود توجه دست اندرکاران سینمای کشور را به خود جلب کرد . که نشان داد اگر فیلمی با توجه به نیازهای مردم ساخته شود نه تنها با استقبال مردمی رو به رو می شود بلکه رکود فروش در گیشه های کشور را می شکند .
اما اتفاق ناخوشایندی که در این مدت بر سینمای کشور اتفاق افتاد درگذشت « بزرگ ، کودک سینمای ایران » ـ زنده یاد حسین پناهی بود . که در واقع تمام مقدمات ذکر شده توسط نگارنده برای یادآوری نام آن کودک سینمای ایران بود . بهتر دیدم که نظر نزدیکان او را در رابطه با این هنرمند فقید جویا شوم . که برای این منظور با یکی از سایتهای فارس زبان با لادن پارسی و بهروز پارسا از منتقدان فیلم و تلویزیِون ایران انجام دادند . که نظر شما را به آن جلب می نمایم .
حسین پناهی هم رفت. معمولا این اتفاق زیاد می افتد. آدم ها، هرکدام به شکلی از ادامه راه بازمی مانند. بعد زمان می گذرد و تبدیل به یاد و خاطره می شوند. و احتمالا این تلخ ترین قسمت موضوع است. اما بعضی خاطره ها مثل نقش های بیستون بر اعماق روح آدمی حک می شود. مثل خاطره حسین پناهی،
حسین پناهی پیش از هر چیز دیگر کودکی شاعر بود. ساده چون آب روشن و زلال. با رفتن او فقط یکی از آدم های روی زمین کم نشد، بلکه چیزی از شاعرانگی جهان کم شد.
شاید تنهایی های بشری بازتاب تنهایی های انسان های است که درک نمی شوند و حسین پناهی در مناسبات روزمره حاکم نمی گنجید و فهمیده نمی شد. از همین رو سروده بود:...
من قطره قطره رفتم از دست...در روز روز زندگانیم"
او هم از درون تنها بود و هم از بیرون. نشان تنهایی بیرونی او همین بس که جسد مچاله شده اش سه روز در انتظار کشف ماند و لابد اگر دختر دل نگرانش به جستجوی او برنیامده بود در خلوت آن خانه می پوسید.
او سال ها پیش سروده بود: "گفتم می روم / و در مرام ما رفتن مردن بود / و حالا سال هاست که مرده ام" از این رو باید گفت حسین پناهی نمرد. رفت . رفت و چیزی از شاعرانگی جهان را با خود برد .
1
1 ـ نقل از وثوقی ـ اکرم و محمدی ـ مهشاد " سینما ـ شهر " پایان نامة کارشناسی ارشد ـ دانشگاه علم وصنعت ایران
1 –کلیة برداشت ها از در رابطة تاریخ سینمای ایران از دومنبع تاریخ سینمای ایران ـ جلال امید ـ و سایت فارسیwww . sorosh .cim برداشت شده است .
1 –کلیة برداشت ها از در رابطة با سینمای معاصر ایران از کتاب نکاتی پیرامون اقتصاد سینمای ایران می باشد .
تحقیق در مورد خانه سینمای تهران