امام خمینى در وصیت سیاسى ـ الهى خود, در دو مقام بحث مى کند:
الـف. انقلاب اسلامى ایران یک رویداد الهى و غیرقابل قیاس با انقلابهاى دیگر است.
ایـن انـقـلاب بـزرگ و شـکـوهـمند, در (پیدایش), (چگونگى مبارزه) و (انگیزه) از نـهـضتهاى برجسته دیگر جهان, متمایز است و به این دید براى مطالعه آن نباید از هـمان عینکى استفاده کرد که در مطالعه انقلابهاى دیگر به کار گرفته مى شود. خود بـه خـود, انـقلاب اسلامى ایران, درجست وجوى تاسیس نظامى است که از نظر ماهوى با نظامهاى دیگر, به طور کامل و بنیادى فرق دارد.
ب. آسیب شناسى حکومت اسلامى. فرقهاى ماهوى انقلاب اسلامى با انقلابهاى دیگر: حکومت اسـلامـى بسان هیچ یک از حکومتهاى موجود نیست, در مثل (استبدادى) نیست, تا رئیس دولت مستبد و خودراى باشد, مال و جان مردم را به بازى بگیرد و در آن به دلخواه دخـل و تـصـرف کند و هر کس را اراده اش تعلق گرفت بکشد و هر کس را خواست انعام کـنـد. فـرقـش بـا حکومتهاى مشروطه سلطنتى و جمهورى در این است که: در حکومت اسـلامـى, اخـتیار قانونگذارى از آن خداوند متعال است.55 خدا مقام حکومت و ولایت بـر مردم را به امام معصوم اعطا کرده و امام هم فقیه واجد شرایط را گمارده است و پـیـروى از او در واقـع پـیـروى از امام معصوم است و مخالفت با او مخالفت با امام و به منزله انکار ولایت تشریعى الهى است.
پـس حـکـومـت اسـلام, چیزى جز حکومت قانون نیست و زمامدار باید علم به قوانین داشته باشد. در انـدیـشـه امام خمینى, ماهیت انقلاب اسلامى ایران با همه انقلابها, در پیدایش, چـگـونگى مبارزه و انگیزه فرق دارد. پیدایش انقلاب اسلامى را باید (در تاییدات غیبى الهى) جست. اگر دست تواناى خداوند نبود, امکان نداشت بر خلاف کمى جمعیت, تـفرقه افکنیهاى قلم و زبان بمزدان در مطبوعات و سخنرانیها و مجالس ضد اسلامى و ضـد مـلـى, مـراکـز عـیاشى, فحشا, قمار و مسکرات و مواد مخدر, وضع دانشگاهها و مراکز آموزشى, انزواى روحانیت, ملت به صورت یکپارچه قیام کنند. (و رمز بقاى انقلاب اسلامى, همان رمز پیروزى آن است و رمز پیروزى را ملت مى داند و نـسـلـهاى آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلى آن عبارتند از: داشتن انـگـیـزه الـهى و مقصد عالى حکومت اسلامى و اجتماع ملت در سراسر کشور, با وحدت کلمه و با همان انگیزه و مقصد.) بـه ایـن گـونـه است که امام پیدایش انقلاب را با دو عنصر; یعنى کیفیت مبارزه و انگیزه آن, مرتبط مى داند:
کیفیت مبارزه را ملت از مکتب اسلام آموخته اند و به همین دلیل, دشمنان, اسلام را هـدف قـرار داده انـد و مـى کـوشـنـد ملتها, بخصوص ملت ایران را از اسلام مایوس کـنند. چون دشمنان به خوبى مى دانند که توحید کلمه امت اسلامى, از کلمه توحید سـربـرمـى آورد, بنابراین, کسى نمى تواند مقربه شعار لا اله الا الله; یعنى کلمه تـوحـیـد باشد و نسبت به مسلمانان دیگر, بى تفاوت و با آنان توحید کلمه نداشته بـاشـد. اساس تشکل امت و حدت است و اساس وحدت یک انگیزه الهى; یعنى بدون داشتن انگیزه الهى نمى توان به وحدت دست یافت و زیر سایه درخت تناور توحید نشست و از ثـمـرات حـیـات بخش آن برخوردار شد. با یاد خدا به سوى خودشناسى و خودکفایى در همه ابعادش باید پیش رفت. عناصر مهم حکومت اسلامى: عناصر مهمى که استخوان بندى حکومت اسلامى را به وجود مى آورنـد و مـورد تـوجـه امـام بویژه در وصیت سیاسى ـ الهى ایشان قرارگرفته اند, عـبـارتـنـد از: مـلـت, رهـبر و شوراى رهبرى, و قواى سه گانه. با این حال امام سـفـارشـهـاى مهم و سازنده اى به همه مسلمانان و مستضعفان جهان و حتى گروهها و اشـخاص مخالف نظام, دارد و این خود از سعه صدر و چشم انداز گسترده ایشان حکایت مى کند.
1. مـلـت: امـام سـعادت واقعى جامعه را در تکامل روحى و تواناساز معنوى ملت مى بـیـند و در این راستا اراده مردم را بیش تر از هر عامل دیگر دخیل مى داند. او نـفى نمى کند که با رهبرى درست مى توان مردم را هوشیار و خردمند کرد, ولى تنها اراده رهبرى را کافى نمى داند, امام با این که همه تلاش خود را براى رشد و ترقى مـادى و مـعـنوى ملت ایران به کار بست, ولى هرگز اثرگذارى تلاش و اراده مردم را در پـیدایش و تکامل انقلاب, نادیده نانگاشت. او پیروزى انقلاب اسلامى و استوارى و پـابرجایى حکومت الهى اسلام را نتیجه جهاد عظیم مردم مى داند. بها و ارزشى که امـام بـه ملت مى داد, سبب شد, مردم در سایه رهبرى ایشان, استعدادهاى نهان خود را بـروز دهـنـد, اعـتماد به نفس پیدا کنند و با دیدن خلوص عمل و شجاعت و حکمت رهـبـر خـود, بـه کـنـش اجتماعى روى آورند, ارزش مکتب اسلام را در جریان عمل پى بـبرند و با آن پیوندى ناگسستنى داشته باشند و در پرتو تعالیم الهى این مکتب و رهـبـرى امـام امـت, در هـمـه عـرصه هاى داد وستد اجتماعى, به ایثار و فداکارى بـپـردازنـد, تا جایى که امام به شاگردان مکتب خود و تربیت شدگان مدرسه انقلاب, فخر مى فروخت و به وجود آنان مباهات مى و رزید. این است که در بخشى از وصیت خود مى نویسد:
نتیجه گیری
امام, براى مبارزه با این آسیب سفارش مى کند:
(اسـتـعـمارگران به دست عمال سیاسى خود که بر مردم مسلط شده اند, نکات اقتصادى ظـالـمـانـه اى را تحمیل کرده اند و بر اثر آن مردم به دو دسته تقسیم شده اند:
(مـسیر یک ملت فداکار را نمى شود با دست زدن به دروغ پردازیهاى بى سروپا و غیر حساب شده منحرف کرد.) به آنان یادآور مى شود:
برابر گروه نخست مى گوید:
امام در مقام استدلال در
1. کسانى که مدعى هستند:
(ایجاد زحمت براى مردم و مخالف وظیفه عمل کردن, حرام و خداى نخواسته گاهى موجب غضب الهى مى شود.) نیز یادآور مى شود:
شامل 12 صفحه فایل word
دانلود مقاله حکومت اسلامی در وصیت نامه امام خمینی (ره)