عوامل دین گریزی افراد جامعه
عامل اول : با استفاده از یک لفظ ممل دینی که در روز زیاد با آن سر و کار داریم مثل نماز ، حجاب و نگاه به نامحرم که خیلی اگر ذکر شود خسته کننده است و افرادی که به آن ها تلقین می شود زده می شوند همان طور که طبیعت یک انسان خلاف یک جهت قضیه را دوست دارد و این تلقین ترک باعث ترک آن عمل می شود مثال اگر به یک دختر خانمی که از اول کودکی تا سن 18 سالگی خیلی تلقین کنند خانم حجابت رو خانم..... این دختر اون حس تنوع طلبی اش فعال می شود و این حالت رو تغییر می دهد و می شود بی حجاب.
و از حجاب حالش بهم می خورد این توصیه به افراد دین دار است زیاد تلقین نکنید. و یا نماز یک دانش آموز از موقع ای که به مدرسه می رود همه می گویند نهاز ، روی دیوارهای مدرسه نماز ، درس نماز، نماز، نماز آنقدر تلقین می شود که دیگر حالش از نماز به هم می خورد بگذاریم تشنه باشند مثل یک تشنه ای که به آب نیاز داشته باشد شخص تشنه سراغ آب می رود یا آب نزد او می آید؟
عامل دوم : عامل دوم این است که که بگذاریم شخص نظر دهد در اموری که گناه محسوب می شوند بگذاریم حرف و نظر خودش را بگوید خالی شود نه با جمله حرام است برخورد کنیم. مثال یک دختر خانمی که به مادر خود می گوید من می توانم با این آقا پسر رابطه دوستانه ای برقرار کنم شما با دین با آن برخورد نکنید . خودش میداند که اشکال شرعی دارد چرا می گویید حرام است و در ذوق آن می زنید.
این چنین جواب دهید: که به نظر تو یک دختر باید رابطه برقرار کند آیا نیاز داری؟ تو این رابطه هایی که ایجاد می شود رو تحلیل کردی از هر لحاظ جامعه ، خانواده و .... بعد سراغ دین بروید، بگذارید حرف بزند . زود با آن به وسیله ی دین برخورد نکنید. حرف هایی که قرار است به او بزنیم خودش بلد است ایشان سوال کرده که خودش را خالی کند،
عوامل دین گریزی افراد جامعه 24 صفحه