پذیرش ازدواج مجدد پدر و مادر:
اگر یکی از والدین و یا هر دوی آنها تصمیم به ازدواج مجدد بگیرند، الزامی است پیش از اینکه دست به هر گونه اقدامی بزنند، تاثیرات بالقوه این امر بر روی کودکان را در نظر گرفته و پیشاپیش خود را برای رویارویی با آنها آماده سازند.
مواردی که والدین باید حتی الامکان از آن اجتناب ورزند
مشاجره و کشمکش:
کودکان به مشاجره های پس از طلاق به مثابه نوعی تفرقه نگاه می کنند و این مسئله سبب می شود میزان آسیب دیدگی آنها از این تعارض خانوادگی افزایش پیدا کند.
ناسازگاری بیشتر والدین:
پس از طلاق، انتظارات والدین از فرزندان خود نسبت به گذشته تغییر پیدا می کند. به علاوه آنها تصور می کنند که نباید اجازه دهند فرزندشان بیش از این از نظر احساسی آسیب ببیند، به همین دلیل در نحوه منطقی انجام وظایف پدری و مادری خود خلل ایجاد کرده و با دید عاطفی و احساسی با قضیه برخورد می کنند. آنها باید مطلع شوند که اگر تنها به خاطر حفظ سلامت روانی کودکانشان هم که شده، باید از نظر تربیتی، یک محیط کاملا پایدار و با ثبات را ایجاد نموده و برای نگهداری و مراقبت فرزندان خود از تکنیک های موثر و علمی بهره بجویند.
حمایت کمتر از فرزندان:
کودکان پس از طلاق نیاز به حمایت عاطفی بیشتری نسبت به گذشته پیدا می کنند. متاسفانه چنین نیازی درست مصادف می شود با موقعی که مدت زمان وجود پدر و مادر در کنار بچه ها کاهش پیدا می کند . آنها باید تا آنجایی که می توانند تلاش کنند تا نیازهای روحی و عاطفی کودکان خود را برآورده سازند.
استفاده ابزاری از کودک بر علیه همسر:
متاسفانه در حین طلاق، خانم ها و آقایون درگیر جنگ های عاطفی با یکدیگر میشوند. هنگامیکه خشم و خشونت بر آنها مستولی می شود، حاضرند تا هر کاری که از دستشان بر می آید برای مقابله با طرف دیگر انجام دهند. در این شرایط هیچ قربانی دیگری بهتر از فرزندانشان را پیدا نمی کنند. ابراز خشونت وجوه متفاوتی دارد که میتواند شامل موارد زیر نیز باشد: نسبت دادن صفات نا مناسب به کودک، سلب کردن حقوق مسلم او، اهانت و تهدید های بیجا و بی مورد و غیره. این امر کودک را در موقعیت روحی نامطلوبی قرار داده و سبب می شود تا احساس ناکامی عاطفی و اضطراب غیر قابل وصفی در او ایجاد شود.
دو گانگی و تغییر مالکیت در والدین
گاهی اوقات یکی از طرفین، برای خوار کردن طرف مقابل، او را در نظر فرزند کوچک میکند و دست به تحقیر جایگاه اجتماعی او میزند. با استناد به دلایل روان شناختی، جدایی فرزند و ایجاد فاصله میان او و پدر یا مادر مسئله خوشایندی نبوده و عواقب خطرناکی را در آینده و حال او به وجود خواهد آورد.
فاکتورهای کلی موثر بر میزان آسیب
مطالبی که در این قسمت از نظر شما خواهد گذشت، حالت کلی داشته و تقریبا به صورت تعمیم داده شده بیان شده اند. شاید برخی از آنها راجع به یک موضوع خاص صحت داشته باشند ولی برای شرایط مشابه دیگر، صادق نباشند.
کیفیت رابطه
اگر ارتباط فرزند با پدر و مادر در سطح بالایی باشد و از نظر عاطفی وابستگی شدیدی نسبت به آنها داشته باشد، پس از طلاق، آسیب های بزرگتری متوجه او خواهند بود. تصور عام از این قرار است که اگر فرزند بتواند در جریان طلاق، ارتباط مناسبی با یکی از والدین خود برقرار کند، آنگاه آسیب کمتری دیده و از ضرر و زیان مشاجرات خانوادگی در امان خواهد بود. اما "لاتزک" و همراهانش بر طبق بررسی های علمی که در سال 1996 انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که این باور از دیدگاه علمی، هیچ گونه جایگاهی ندارد و کودک می بایست با هر دو نفر (یعنی هم پدر و هم مادر) رابطه مناسبی برقرار کند.
تاثیر طلاق بر روی تحصیل
انزوا طلبی و شرکت نکردند در امور اجتماعی مدرسه و فعالیتهای فوق برنامه از جمله آثار طلاق بر کودک در مدرسه است. بیش از نیمی از کودکان طلاق در انجام تکالیف مدرسه ضعیف هستند، در سازگاری با دوستان خود مشکل دارند و همچنین از ناراحتیهای جسمانی مانند سردرد و دل درد شکایت می کنند.
نگاه کودک بر زندگی
کودکان با طلاق والدین این احساس را دارند که امید و دنیایشان از هم پاشیده شده است زیرا خانه و خانواده تنها امید و پناهگاه آنها است و والدین دنیا او و آرزو او هستند. در کل طلاق برای کودک بسیار گران تمام می شود، تاثیرش در ویرانی دل کودک عظیم است او احساس می کند بدبخت است، بیچاره و بی پناه است، پدر و مادر او را دوست ندارند. برخی از آنان به زبان می آورند که حاضر بودند بمیرند و شاهد این وضع نبودند.
در پایان می توان نتیجه گرفت که طلاق یکی از مهمترین عوامل آسیب زا روانی و اجتماعی کودکان می باشد. بنابر این برای کم کردن تاثیر سوء طلاق از موارد ذکر شده زیر استفاده می کنیم:
1- والدین پیش از طلاق بچه ها را آگاه سازند و با یک روانشناس مشورت کنند تا آگاهی های لازم به آنها داده شود.
2- سرپرستی و حضانت کودکان با مشورت کودکان صورت گیرد.
3- در زندگی فعلی کودک تغییرات چندانی با زندگی قبلی او ایجاد نشود.
4- قرار ملاقاتها پیش از طلاق با توافق کودک مشخص شود و والدین به وعدهای ملاقات اهمیت بدهند.
5- هر یک از والدین از بدگویی کردن طرف مقابل نزد کودک بپرهیزد.
6- آموزشهای لازم به مربیان و دبیران در مورد کودکان طلاق داده شود.
در نهایت فرزندان طلاق زندگی بهتری خواهند داشت اگر رابطه خود را با هر دو والد حفظ کنند و جامعه نیز حمایت اجتماعی و عاطفی خود را از آنها دریغ نکند
پروژه آماده: بررسی اثرات طلاق و ازدواج مجدد بر زندگی و عواطف فرزندان آنان - 28 صفحه فایل ورد word