حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حیات برزخی 10 ص

اختصاصی از حامی فایل حیات برزخی 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

حیات برزخی

پس از مرگ تا قیامت کبری

اگر چیزی میان دوچیز دیگر حائل و فاصله باشد، آن چیز را «برزخ‏» می‏نامند.

قرآن کریم از زندگی پس از مرگ تا قیامت کبری با کلمه «برزخ‏»تعبیر کرده است.در سوره مؤمنون آیه 99 و 100 می‏فرماید: حتی اذا جاء احدهم الموت قال رب ارجعون لعلی اعمل صالحافیما ترکت، کلا انها کلمة هو قائلها و من و رائهم برزخ الی یوم یبعثون.

تا آنگاه که یکی از آنها را مرگ فرا می‏رسد می‏گوید: پروردگارا!مرابازگردان، باشد کار شایسته‏ای در زمینه‏هایی که نکرده‏ام انجام دهم.ابدا، این صرفا سخنی است که او گوینده‏آن است و از جلو آنها(از حین مرگ)تا روزی که مبعوث شوند برزخ و فاصله‏ای است.

صفحه : 515

این آیه تنها آیه‏ای‏است که فاصله میان مرگ و قیامت را «برزخ‏» خوانده است.

علمای اسلام از همین جا اقتباس کرده ونام عالم بعد از دنیا و قبل از قیامت کبری را «عالم برزخ‏» نهاده‏اند.

در این آیه از ادامه حیات بعد از مرگ، همین قدر سخن آمده‏است که انسانهایی پس از مرگ اظهار پشیمانی می‏کنند و درخواست بازگرداندن به دنیا می‏نمایند و به آنهاپاسخ منفی داده می‏شود.این آیه کاملا صراحت دارد که انسان پس از مرگ دارای نوعی حیات‏است که تقاضای بازگشت(رجوع)می‏کند ولی تقاضایش پذیرفته نمی‏شود.

آیاتی که دلالت می‏کند که انسان در فاصله‏مرگ و قیامت از نوعی حیات برخوردار است و در آن حال شدیدا احساس می‏کند، گفت و شنود دارد، لذت و رنج و سرور و اندوه‏دارد و بالاخره از نوعی زندگانی سعادت آمیز[یا شقاوت آلود] برخوردار است، زیاد است.مجموعا در حدود 15 آیه است که در قرآن‏کریم به نحوی از انحاء یک جریان حیاتی را یاد کرده است که می‏رساند انسان در فاصله بین‏مرگ و قیامت از یک حیات کامل برخوردار است.این آیات بر چند گونه است: 1.آیاتی که جریان یک سلسله گفت و شنودها میان انسانهای‏صالح و نیکوکار و یا انسانهای فاسد و بدکار را با فرشتگان الهی یاد می‏کند که بلافاصله بعد از مرگ صورت می‏گیرد.این‏گونه آیات زیاد است.آیه 97 از سوره نساء و آیه 100 از سوره مؤمنون - که قبلا هر دو آیه را نقل و ترجمه کردیم - از این گونه آیات است.

2.آیاتی که علاوه بر مضمون آیات بالا رسما می‏گویندکه فرشتگان پس از آن گفت و شنودها به صالحان و نیکوکاران می‏گویند از این پس از نعمتهای الهی بهره گیرید،یعنی آنها را در انتظار رسیدن قیامت کبری نمی‏گذارند.دو آیه ذیل مشتمل بر این مطلب است: الذین تتوفیهم الملائکة طیبین‏یقولون سلام علیکم ادخلوا الجنة بما کنتم تعملون (1).

آنان که در حالی که پاکیزه‏اند فرشتگان آنان را تحویل می‏گیرندو فرشتگان به آنها می‏گویند: درود بر شما!همانا به موجب کردارهای شایسته‏تان وارد بهشت گردید.

.............................................................. 1.نحل/32.

صفحه : 516

قیل ادخل الجنة قال یالیت قومی یعلمون.بماغفر لی ربی و جعلنی من المکرمین (1).

(پس از مرگ)به او گفته شد: داخل بهشت‏شو!او گفت: ای‏کاش مردم من که سخن مرا نشنیدند اکنون می‏دانستند که چگونه پروردگارم مرا آمرزید و مرا جزء بندگان مکرم خویش قرار داد.

در آیات قبل از این آیه جریان محاوره این مرد مؤمن(مؤمن‏آل یس)با قومش نقل شده که مردم را به پیروی رسولانی که در شهر انطاکیه مردم را به ترک پرستش غیرخدا و پرستش مخلصانه خدا می‏خواندند دعوت می‏کند و سپس ایمان و اعتقاد خویش را اظهارمی‏دارد و از آنها می‏خواهد که سخن او را بشنوند و به راه او بروند.

در این آیات می‏گوید: ولی آن مردم سخن او را نشنیدند تا آنگاه‏که او به جهان دیگر رفت.در آن جهان در حالی که مغفرت و کرامت الهی را درباره خویشتن مشاهده کرد، آرزو کردکه ای کاش قوم من که هنوز در دنیایند از وضع سعادتمندانه من در این جهان آگاه می‏شدند.بدیهی است که همه این جریانهاقبل از قیامت کبری است، زیرا در قیامت کبری همه اولین و آخرین جمع‏اند و کسی در روی زمین باقی نیست.

ضمنا این نکته را باید بدانیم که آنچه‏پس از مرگ برای اهل سعادت آماده شده، بهشتهاست نه بهشت، یعنی انواع بهشتهاست.بهشتها در آخرت به حسب مقامات‏قرب الهی متفاوت‏اند.بعلاوه همان طور که در اخبار و روایات اهل بیت (علیهم السلام)رسیده است بعضی از این بهشتها مربوط به‏عالم برزخ است نه عالم قیامت.علیهذا اینکه در دو آیه فوق کلمه بهشت آمده است نباید سبب اشتباه شود که مربوط به قیامت است.

3.دسته سوم آیاتی است که در آن آیات سخنی از گفت و شنودفرشتگان با انسانها در میان نیست بلکه مستقیما از حیات انسانهای سعادتمند و نیکوکار یا انسانهای بی‏سعادت‏و بدکار و تنعم دسته اول و عذاب و رنج دسته دوم در فاصله مرگ و قیامت‏یاد شده است.دو آیه ذیل از این گونه است: و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عندربهم یرزقون.فرحین بما آتیهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف

.............................................................. 1.یس/26 و 27.

صفحه : 517

علیهم و لا هم یحزنون (1).

گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شده‏اند مرده‏اند،بلکه نزد پروردگار خویش زنده‏اند و روزی داده می‏شوند، بدانچه خدا از فضل و رحمت‏خویش به آنها عنایت کرده شادمان‏اندو آرزو می‏کنند که بشارت شهادت دوستان دنیاشان به آنها برسد تا آنها را با خود در این شهادت شریک ببینند.

و حاق‏بآل فرعون سوء العذاب النار یعرضون علیها غدوا و عشیا و یوم‏تقوم الساعة ادخلوا آل فرعون اشد العذاب (2).

عذاب ناراحت کننده، آتش، بر فرعونیان احاطه کرد، هر بامداد و شامگاه‏بر آن عرضه می‏شوند.آنگاه که قیامت بپا شود(گفته می‏شود)فرعونیان را در شدیدترین عذاب داخل نمایید.

این آیه کریمه دو نوع عذاب برای فرعونیان ذکر می‏کند:یکی قبل از قیامت که ز آن به «سوء العذاب‏» تعبیر شده است و آن این است که روزی دو بار بر آتش عرضه شوند بدون‏آنکه وارد آن گردند، دوم بعد از قیامت که از آن به «اشد العذاب‏» تعبیر شده است که فرمان می‏رسد که آنها را داخل آتش‏نمایید.در مورد عذاب اول، از بامداد و شامگاه نام برده شده است بر خلاف عذاب دوم.همان طور که امیر المؤمنین علی(علیه‏السلام)در توضیح و تفسیر این آیه فرموده است، بدین جهت است که عذاب اول مربوط است به عالم برزخ و در عالم‏برزخ به تبع عالم دنیا صبح و شام و هفته و ماه و سال هست، بر خلاف عذاب دوم که مربوط به عالم‏قیامت است و در آنجا صبح و شام و هفته و ماه و غیره وجود ندارد.

در روایات و اخباری که از رسول اکرم(ص)و امیر المؤمنین علی(علیه‏السلام) و سایر ائمه اطهار(علیهم السلام)رسیده است، درباره عالم برزخ‏و حیات اهل ایمان و اهل مصیبت در این دوره، فراوان تاکید شده است.

رسول خدا در جنگ بدر پس از فتح مسلمین وکشته شدن گروهی از سران متکبران قریش و انداختن بدنهای آنها در یک چاه حوالی بدر، سر به درون چاه برد و

.............................................................. 1.آل عمران/169 و 170. 2.مؤمن/45 و 46.

صفحه : 518

به آنها رو کرده، گفت: ما آنچه را خداوند به ما وعده داده بودمحقق یافتیم، آیا شما نیز وعده‏های راست‏خدا را به درستی دریافتید؟بعضی از اصحاب گفتند: یا رسول الله!شما با کشته شدگان و مردگان سخن می‏گویید!مگر اینها سخن شما را درک می‏کنند؟! فرمود: آنها اکنون از شما شنواترند.

از این حدیث و امثال آن استفاده می‏شود که با آنکه با مرگ میان‏جسم و جان جدایی واقع می‏شود، روح علاقه خود را با بدن که سالها با او متحد بوده و زیست کرده بکلی قطع نمی‏کند.

امام حسین(علیه السلام)در روز دهم محرم پس از آنکه نمازصبح را با اصحاب به جماعت‏خواند، بر گشت و خطابه کوتاهی برای اصحاب و یاران ایراد کرد.در آن خطابه چنین گفت: «اندکی صبر و استقامت،


دانلود با لینک مستقیم


حیات برزخی 10 ص

تحقیق و بررسی در مورد اِکْراه 10 ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق و بررسی در مورد اِکْراه 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

اِکْراه‌، اصطلاحى‌ در فقه‌ و حقوق‌ به‌ معنای‌ وادار ساختن‌ تهدیدآمیز کسى‌ به‌ عملى‌ که‌ در شرایط عادی‌ به‌ انجام‌ دادن‌ آن‌ رضا نداشته‌ است‌.

اکراه‌ در لغت‌ وادار کردن‌ قهری‌ کسى‌ به‌ امری‌ است‌ (نک: فیومى‌، ذیل‌ کره‌) و همین‌ معنى‌، بدون‌ تصرفى‌ قابل‌ ملاحظه‌، در اصطلاح‌ فقهى‌ نیز مقصود بوده‌ است‌. بر اساس‌ تعریف‌ جرجانى‌، اکراه‌ عبارت‌ از الزام‌ و اجبار انسان‌ به‌ امری‌ است‌ که‌ برپایة طبع‌ یا شرع‌ آن‌ را ناخوش‌ مى‌دارد و با وجود ناخرسندی‌، برای‌ رفع‌ ضرری‌ شدیدتر، به‌ آن‌ اقدام‌ مى‌کند (نک: ص‌ 27). مبحث‌ اکراه‌ با تقیه‌ (ه م‌) ارتباطى‌ نزدیک‌ دارد و در دایرة عام‌ فرهنگ‌ اسلامى‌ ترسیم‌ مرزی‌ میان‌ این‌ دو دشوار مى‌نماید؛ اما اصطلاح‌ تقیه‌، کمتر به‌ حوزة فروع‌ فقهى‌ راه‌ یافته‌ است‌. آنچه‌ در مباحث‌ فقهى‌ و حقوقى‌، اکراه‌ را از اضطرار متمایز مى‌سازد، در میان‌ بودن‌ تهدید است‌؛ آنچه‌ در اضطرار انسان‌ را به‌ انجام‌ دادن‌ عملى‌ نامطلوب‌ ملزم‌ مى‌سازد، اوضاع‌ خاصى‌ است‌ که‌ شخص‌ در آن‌ قرار گرفته‌ است‌ (نک: ه د، اضطرار)، در حالى‌ که‌ در اکراه‌، انتخاب‌ حتى‌ در این‌ حد برای‌ انسان‌ وجود ندارد و روی‌ آوردن‌ به‌ فعل‌ نامطلوب‌ با تهدید، و به‌ خواست‌ اکراه‌کننده‌ای‌ مشخص‌ صورت‌ مى‌پذیرد.

اکراه‌ در کتاب‌ و سنت‌: موضوع‌ اکراه‌ در قرآن‌ کریم‌ با همین‌ تعبیر بارها مورد بحث‌ قرار گرفته‌، ولى‌ موارد کاربرد آن‌ معمولاً از جنبة حقوقى‌ برخوردار نبوده‌ است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌ موضوع‌ اکراه‌ به‌ سخن‌ کفرآمیزی‌ که‌ مورد بخشایش‌ خداوند قرار مى‌گیرد (نک: نحل‌/16/ 106)، به‌ وضوح‌ مربوط به‌ شرایطى‌ است‌ که‌ مسلمانى‌ در دارالکفر مورد تفتیش‌ عقیده‌ قرار گرفته‌ است‌ (تأیید آن‌ در اسباب‌ نزول‌، واحدی‌، 190). حتى‌ آیه‌ای‌ که‌ مردم‌ را از اکراه‌ کنیزان‌ به‌ هرزگى‌ برحذر داشته‌، با این‌ پیامد که‌ در صورت‌ اکراه‌ خداوند بخشایشگر و مهربان‌ است‌ (نور/24/33)، آشکارا مربوط به‌ دوره‌ای‌ از تاریخ‌ اسلام‌ است‌ که‌ ضمانت‌ اجرای‌ کافى‌ برای‌ منع‌ همگان‌ از چنین‌ عملى‌ در کار نبوده‌ است‌. افزون‌ بر آیات‌ یاد شده‌، برخى‌ از عالمان‌ اسلامى‌، معذور بودن‌ «مستضعفان‌» (نساء/4/98) را با «اکراه‌شدگان‌» منطبق‌ دانسته‌، و به‌ استناد این‌ آیه‌، آنان‌ را از عقوبت‌ اخروی‌ برکنار شمرده‌اند (مثلاً نک: بخاری‌، 8/55). در سنت‌ نبوی‌، بسط و تفسیر این‌ مبحث‌ قرآنى‌ در شماری‌ از اخبار و احادیث‌ بازتاب‌ یافته‌ است‌؛ به‌ عنوان‌ نمونه‌، مواردی‌ چند از این‌ اخبار را بخاری‌ در صحیح‌ خود گرد آورده‌، و طبقه‌بندی‌ کرده‌ است‌ (نک: 8/55 - 59). در میان‌ احادیث‌ نبوی‌ در این‌ باب‌، به‌ خصوص‌ باید به‌ «حدیث‌ رفع‌» اشاره‌ کرد که‌ در منابع‌ اهل‌ سنت‌ به‌ روایتى‌ کوتاه‌تر از امامیه‌ شهرت‌ یافته‌ است‌؛ بر اساس‌ روایت‌ ابن‌عباس‌ و ثوبان‌ خداوند تکلیف‌ را از امت‌ پیامبر (ص‌) در صورت‌ خطا، فراموشى‌ یا اکراه‌، برداشته‌ است‌ (نک: ابن‌ماجه‌، 1/ 659؛ نیز سیوطى‌، 2/ 24) و در روایت‌ منقول‌ از اهل‌ بیت‌ (ع‌)، به‌ این‌ سه‌، 6 مورد دیگر از رفع‌ تکلیف‌ نیز افزوده‌ شده‌ است‌ (نک: ابن‌بابویه‌، 417). اکراه‌ در فقه‌ اسلامى‌: از آنجا که‌ افعال‌ مکلفان‌ موضوع‌ علم‌ فقه‌ است‌، این‌ ویژگى‌ که‌ مکلفى‌ عملى‌ را در شرایط اکراه‌ انجام‌ داده‌ باشد، هم‌ از حیث‌ احکام‌ تکلیفى‌ و هم‌ وضعى‌ حائز اهمیت‌ فراوان‌ است‌. چون‌ اکراه‌ ممکن‌ است‌ در افعال‌ عبادی‌، معاملات‌ یا هر فعل‌ دیگری‌ مصداق‌ یابد، به‌ واقع‌ هیچ‌ بابى‌ از ابواب‌ فقهى‌ از موضوع‌ اکراه‌ منفک‌ نیست‌. از همین‌ روست‌ که‌ در متون‌ فقهى‌ مذاهب‌ گوناگون‌، در یکایک‌ ابواب‌ مى‌توان‌ مواردی‌ از سوق‌ مباحث‌ به‌ موضوع‌ اکراه‌ را یافت‌. موضوع‌ اکراه‌ غالباً به‌ مناسبت‌ در هر باب‌ مطرح‌ بوده‌، و به‌ ندرت‌ به‌ عنوان‌ مبحثى‌ مستقل‌ مورد توجه‌ قرار گرفته‌ است‌. نمونه‌های‌ محدود از طرح‌ مستقل‌ این‌ مبحث‌ در آثار مذهب‌ حنفى‌ دیده‌ مى‌شود و نخستین‌ نمونة آن‌، کتاب‌ الاکراه‌ محمد بن‌ حسن‌ شیبانى‌ است‌ که‌ ابن‌ندیم‌ از آن‌ یاد کرده‌ است‌ (نک: ص‌ 257). این‌ رویه‌ از سوی‌ برخى‌ دیگر از فقیهان‌ حنفى‌ نیز دوام‌ یافته‌، به‌ طوری‌ که‌ در آثاری‌ چون‌ مبسوط سرخسى‌ (24/38 به‌ بعد) و هدایة مرغینانى‌ (7/292 به‌ بعد)، «کتاب‌ الاکراه‌» به‌ عنوان‌ یکى‌ از کتب‌ فقهى‌ پیش‌بینى‌ شده‌ است‌. در منابع‌ فقهى‌، گاه‌ اکراه‌ به‌ دو گونه‌، اکراه‌ به‌ حق‌ و اکراه‌ به‌ غیر حق‌ تقسیم‌ شده‌، و اکراه‌ به‌ حق‌ اکراهى‌ دانسته‌ شده‌ است‌ که‌ ظلمى‌ در آن‌ رخ‌ نداده‌ باشد؛ اکراه‌ زوج‌ به‌ پرداخت‌ نفقة زوجه‌ از جمله‌ نمونه‌های‌ چنین‌ اکراهى‌ است‌. با این‌ حال‌، باید در نظر داشت‌ که‌ اغلب‌ کاربرد اکراه‌، به‌ اکراه‌ به‌ غیر حق‌، یا اکراه‌ ظالمانه‌ منصرف‌ بوده‌ است‌ (مثلاً نک: آبى‌، 2/3). در سخن‌ از فروع‌ مربوط به‌ اکراه‌ در متون‌ فقهى‌، دو بحث‌ شرایط اکراه‌ و آثار اکراه‌ را باید اصلى‌ترین‌ زمینه‌های‌ بحث‌ در مذاهب‌ گوناگون‌ اسلامى‌ دانست‌. شروط اکراه‌: عناصری‌ چون‌ ناچار بودن‌ یا عدم‌ رضا که‌ در تعاریف‌ اکراه‌ به‌ کار گرفته‌ شده‌ است‌، همه‌ اموری‌ نسبى‌ هستند و با توجه‌ به‌ جنبه‌های‌ حقوقى‌ اکراه‌، بسیار لازم‌ بوده‌ است‌ که‌ شرایطى‌ برای‌ تحقق‌ آن‌ مقرر گردد. این‌ شرایط در مذاهب‌ گوناگون‌ فقهى‌، مبنایى‌ عرفى‌ داشته‌، و از مستندات‌ نقلى‌ بى‌بهره‌ بوده‌ است‌. شرط نخست‌ آن‌ است‌ که‌ اکراه‌کننده‌ به‌ واقع‌ قادر به‌ انجام‌ دادن‌ تهدید خود بوده‌ باشد، چه‌، صرف‌ تهدید به‌ منزلة اکراه‌ نخواهد بود. به‌ عنوان‌ شرط دوم‌، چنین‌ مقرر شده‌ است‌ که‌ اکراه‌شونده‌ باید از وقوع‌ تهدید در هراس‌ بوده‌ باشد؛ برخى‌ از فقیهان‌ تهدید به‌ صدمه‌ای‌ آجل‌ (مربوط به‌ آینده‌) را به‌ منزلة اکراه‌ محسوب‌ نداشته‌اند (مثلاً نک: محلى‌، 3/503). شرط سوم‌ به‌ شدت‌ ضرر مورد تهدید بازمى‌گردد؛ ضرر جانى‌ و نقص‌ عضو شدید قدر متیقن‌ تحقق‌ اکراه‌ نزد فقهاست‌؛ مواردی‌ جبران‌پذیر مانند گرسنگى‌ یا حبس‌ عموماً در تحقق‌ اکراه‌ معتبر شمرده‌ نمى‌شود و آنچه‌ بین‌ این‌ دو مقوله‌ قرار مى‌گیرد، محل‌ اختلاف‌ فقیهان‌ است‌. یکى‌ از ویژگیهای‌ فقه‌ حنفى‌، این‌ است‌ که‌ اکراه‌ از نظر شدت‌ خسارت‌، به‌ اکراه‌ ملجى‌´ (مانند قتل‌) و اکراه‌ غیر ملجى‌´ مانند حبس‌ موقت‌ تقسیم‌ شده‌ است‌. به‌ عنوان‌ شرط چهارم‌، اکراه‌ شونده‌ باید نسبت‌ به‌ عملى‌ که‌ موضوع‌ اکراه‌ است‌، در چنان‌ وضعى‌ قرار گیرد که‌ در صورت‌ نبودن‌ اکراه‌، از انجام‌ دادن‌ آن‌ امتناع‌ ورزد؛ این‌ امتناع‌ ممکن‌ است‌ به‌ لحاظ حفظ حقوق‌ خود، حفظ حقوق‌ دیگران‌ یا حفظ حدود شرعى‌ بوده‌ باشد. گفتنى‌ است‌ که‌ در برخى‌ از منابع‌ فقهى‌، شروط دیگری‌ به‌ این‌ موارد افزوده‌ شده‌ است‌ (به‌ عنوان‌ نمونه‌، نک: ابن‌قدامه‌، 8/261-262، جم؛ محلى‌، 3/502 -503، جم؛ مرداوی‌، 8/440-441؛ ابن‌عابدین‌، 5/81 به‌بعد؛ صاحب‌ جواهر، 22/265 به‌ بعد؛ الموسوعة...، 6/101 به‌ بعد). آثار اکراه‌: با تحقق‌ شروط اکراه‌، فرد اکراه‌ شونده‌


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد اِکْراه 10 ص

تحقیق و بررسی در مورد امنیت ملی آمریکا 10 ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق و بررسی در مورد امنیت ملی آمریکا 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

امنیت ملی آمریکا

راهبرد امنیت ملی آمریکا با مقدمه بوش، به این شرح آغاز می شود: هموطنان من، آمریکا در دوران جنگ به سر می برد. این سند، یک راهبرد امنیت ملی در دوران جنگ است که ضرورت آن ناشی از چالش بزرگی است که اکنون با آن مواجه‌ایم ـ گسترش تروریسم که منشاء آن آتش ایدئولوژی خصمانه نفرت و جنایت است، همان ایدئولوژی که چهره آن در 11 سپتامبر 2001 برای مردم آمریکا نمایان شد. این راهبرد بیانگر خطیرترین تعهد ما یعنی حفاظت از امنیت مردم آمریکاست. اکنون آمریکا نیز فرصتی بی سابقه برای بنیاد نهادن پایه های صلح آینده در اختیار دارد. آرمان هایی که مایه الهام تاریخ ما بوده و هستند ـ آزادی، دموکراسی و شان انسانی ـ روز به روز مایه الهام افراد و ملت‌های بیشتری در سطح جهان قرار می‌گیرند و از آنجا که ملت‌های آزاد به صلح گرایش دارند، بالطبع گسترش آزادی آمریکا را امن تر خواهد ساخت. این اولویت‌های جدایی ناپذیر ـ مبارزه و غلبه بر تروریسم و گسترش آزادی به عنوان جایگزینی برای استبداد و ناامیدی ـ اکنون بیش از چهار سال است که سیاست آمریکا را هدایت می کنند. ما همچنان شبکه های تروریستی را تحت حملات خود قرار داده و دشمن را تضعیف کرده ایم اما هنوز آن را شکست نداده ایم. ما به یاری مردم افغانستان رفتیم تا رژیم طالبان ـ حامیان شبکه القاعده ـ را سرنگون کنیم و کمک کردیم تا یک حکومت دموکراتیک جدید جایگزین آن گردد. ما توجه جهانیان را به تولید و تکثیر تسلیحات اتمی جلب کرده ایم ـ هر چند هنوز چالش هایی فراوانی در این زمینه باقی مانده اند. ما بانی گسترش دموکراسی در خاورمیانه بزرگ شده‌ایم ـ به مصاف چالش ها رفته ایم و به پیشرفت هایی دست یافته ایم که برخی پیش بینی نمی کردند یا انتظارش را نداشتند. ما با همه قدرت‌های بزرگ جهان، روابطی پایدار و تعاملی برقرار کرده‌ایم. ما تا حد چشمگیری بر تلاش های خود برای پیشبرد توسعه اقتصادی و امید ناشی از آن افزوده‌ایم ـ و این تلاش ها را متوجه گسترش اصلاحات و گرفتن نتیجه مورد نظر خود کرده‌ایم. ما برای سرنگونی دیکتاتور عراق که بر مردم خود ستم می کرد، منطقه را دچار وحشت می ساخت، به جامعه بین الملل وقعی نمی نهاد و در پی تولید تسلیحات کشتار جمعی بود، یک ائتلاف بین المللی تشکیل دادیم. ما اکنون دوشادوش عراقی ها برای ایجاد عراقی متحد، پایدار و دموکراتیک ـ هم پیمانی جدید در مبارزه با تروریسم در قلب خاورمیانه ـ مبارزه می کنیم. ما شاهد دستاوردهای بزرگی بوده ایم ، با چالش های جدید مواجه شده ایم و رویکرد خود را طبق تغییر شرایط مجددا تعریف کرده ایم. ما همچنین متوجه شده‌ایم که دفاع از آزادی برای ما توام با ضرر و اندوه است زیرا آزادی باعث می‌شود دشمنان در هدف خود راسخ تر شوند. ما همواره می دانستیم که مبارزه با تروریسم مستلزم ایثاری بزرگی است ـ و در این جنگ ما با برخی از بهترین مردان و زنان خود وداع کردیم.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد امنیت ملی آمریکا 10 ص

آموزش قرآن 10 ص

اختصاصی از حامی فایل آموزش قرآن 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

مقدمـه :

قرآن بخوان !

با تو گر خواهی سخن گوید خدا، قرآن بخوان

یا شود روح تو با حق آشنا، قرآن بخوان

ای بشـر ! یـاد خــدا آرامـش دل مـی دهــد

دردمنـدان را بـود قرآن دوا، قرآن بخوان

همانطور که می دانیم در زبان فارسی حروف الفبا 32 و در عربی 28 حرف است و آن چهار حرفی که در الفبای عربی وجود ندارد، عبارتند از: (گ چ پ ژ)

نحوة تلفظ صحیح و نوشتن الفبای عربی :

أ ب ت ث ج ح خ د ذ ر ز س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک ل م ن و ه ی .

الف باء تاء ثاء جیم حاء خاء دال ذال راء زاء سین شین صاد ضاد طاء ظاء عین غین فاء قاف کاف لام میم نون واو هاء یاء .

شخصی که فارسی زبان است می تواند به راحتی حروف را بدون حرکت بخواند، مگر در مواردی استثنا که با حرکتی در زیر یا زبر آن معنی تغییر می کند. مانند: مَهر ـ مِهر ـ مُهر .

اما برای خواندن زبان عربی به جز عرب زبانها یا افرادی که به زبان عربی مسلط هستند بقیه افراد نمی توانند بدون حرکت (صدا) ، به سهولت کلمات را بخوانند. بنابراین حرکاتی قراردادی انتخاب شده و بر روی هر حرف گذاشته اند که خواندن حروف و کلمات، سخت و دشوار نباشد و همگان بتوانند آنها را به آسانـی قرائت کنند. پس حرکـات (صـداها) ، مهـم ترین و اصلـی ترین

به طور کل، در زبان عربی صداها (حرکات) به دو دسته تقسیم می شوند:

1ـ صداهای کوتاه 2ـ صداهای کشیده

حرکات ( صداهای کوتاه )

هر صدا دارای علامتی است. علامت صداهای کوتاه عبارتند از: که به آنها گویند.

فتحه( :

ـ جزء صداهای کوتاه به شمار می آید.

ـ علامت آن به این شکل می باشد.

ـ در فارسی به آن زِبَر می گویند.

ـ حرف دارای فتحه را « مفتوح » می نامند.

مانند: نَماز به حرف « نـ » که بر روی آن فتحه ( ) قرار دارد، مفتوح گویند.

ـ به اندازه یک حرکت خوانده می شود. (همانطور که این صدا فضای کمی از خط زمینه را گرفته، پس حق آن نیز به اندازه همان فضایی است که اشغال کرده است.)

ـ حروف مفتوح را با صدای کوتاه « ءَ » همراه کرده و می خوانند.

به مثالهای زیر توجه کنید:

صدق ـ رجعل ـ فعدلک ـ وجد ـ دخل ـ سمع ـ رزق ـ بلغ ـ فخلف ـ خلقک ـ کسب .

نکته: صدا و علامت (شکل) فتحه، در عربی و فارسی فرقی ندارد. فقط در نامگذاری متفاوت است. در عربی به آن فتحه و در فارسی زِبَر می گویند.

تمرین: عـ ذ ب ـ شـ هـ د ـ فَـ ذ هـ ب ـ نـ صـ ر ـ و جـ د ک ـ خـ لـ ق ـ حـ سـ د ـ أمـ ر ـ کـ تـ ب ـ مـ کـ ر ـ نـ زل ـ فـ ـعـ ل ـ مـ لـ ک ـ فـ حـ شـ ر ـ فـ خـ رج ـ شـ جـ ره .

صداهای کشیده (مدی)

همانطور که در درس قبل گفته شد، دستة دیگر صداها، صداهای کشیده (حروف مدی) هستند که

عبارتند از:

صدای کشیده « آ » یا « الف مدی » ـَـا

صدای کشیده « ای » یا « یاء مدی » ـِـی

صدای کشیده « او » یا « واو مدی » ـُـو

« مد » در لغت به معنای امتداد کشش می باشد. هرگاه بعد از حرکات « فتحه، کسره، ضمه » حرف هم جنس آنها قرار گیرد، آن حرف باعث مد و کشش صدای حرکات به میزان دوبرابر می شود، از این رو به آن حرف، «حرف مدی» می گویند.

« الف مدی » یا صدای کشیده « آ » :

تعریف «الف مدی» را می توان به چند صورت نوشت :

1ـ هرگاه بعد از حرف مفتوح، الف بدون علامت قرار گیرد ( ا ـ ـا ) آن حرف را همراه با صدای کشیده «آ» می خوانیم که به آن «الف مدی» می گویند.

2ـ هرگاه فتحه با الف بدون علامت ( ا ـ ـا ) همراه باشد، صدای کشیده «آ» یا « الف مدی » را بوجود می آورد که هنگام تلفظ باید به اندازه دو حرکت کشیده شود.

3ـ حرف مفتوح + الف بدون علامت « ا ـ ـا » = «الف مدی» یا صدای کشیده «آ» .

به مثالهای زیر توجه کنید:

تـابـا ـ حال ـ سار ـ تاب ـ کاد ـ ماذا ـ نبات ـ ثانی ـ تکاد ـ مالها ـ عذاب ـ یداک ـ بجانب ـ نسارع ـ کواعب ـ رواحها ـ سادتنـا ـ وعدنـا ـ تحاورکمـا ـ أفبعـذابنـا .

تذکّر: ممکن است «الف مدی» در بعضی از کلمات به صورت الف کوتاه ( ) بر روی حروف ظاهر شود که به آن نیز « الف مدی » گویند و قاعده صدای کشیده در آن لازم الاجرا می باشد. مثال:

مَنَـفِعَ خوانده می شود مَنَافِعَ یَــعِبَادُ خوانده می شود یَـاعِبَادُ

تفاوت صدای کشیده « آ» یا ‹‹ الف مدی ›› در رسم الخط فارسی و عثمان طه :

1ـ در کتابت :

در رسم الخط فارسی به این شکل « ـا » و در رسم الخط عثمان طه به این شکل « ـا » نوشته می شود. مانند:

مـالک در رسم الخط عثمان طه مـالک در رسم الخط فارسی

2ـ در قرائت :

در رسم الخط فارسی صدای کشیده « آ » خوانده می شود. مـالک


دانلود با لینک مستقیم


آموزش قرآن 10 ص

دانلود تحقیق کامل درباره فناوری نانو 10 ص

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق کامل درباره فناوری نانو 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

فناوری نانو چیست؟

از اهداف مهم فناوری نانو ــ و شاید مهم‌ترین آنها ــ به وجود آوردن ساختارهایی از مواد است که در آنها آرایش مولکول‌ها از پیش طراحی شده باشد. روش‌های مرسوم تولید، مثل روش ذوب فلزات و سرد کردن آنها در قالب، چنین امکانی را فراهم نمی‌کنند. پس چگونه می‌توان چنین ساختارهایی را به وجود آورد؟ این مقاله می‌خواهد به همین سؤال پاسخ بگوید. فرض کنید تعدادی آجر خانه‌سازی دارید و می‌خواهید با آن چیزی ــ بهتر است بگوییم «ساختاری» ــ مانند شکل 1 بسازید.

 

شکل 1

چگونه این کار را انجام می‌دهید؟ احتمالاً روش شما هم با ما یکی است: چهار آجر دو در دو را کنار هم می‌گذارید و بعد چهار آجر دو در دوی دیگر را به صورت عمودی به آنها متصل می‌کنیدتا ساختار مورد نظر شکل بگیرد. بسیار خوب، حالا فرض کنید که وقتی آجرهای خانه‌سازی را از فروشگاه می‌خرید، آنها به شکل یک مکعب بزرگِ پیش‌ساخته مثل شکل دو باشند.

 

شکل 2

حالا اگر بخواهیم به شکل یک برسیم چه کنیم؟ اجازه دهید جواب را ما به روش خودمان بدهیم: آجرهای اضافیِ مکعب بزرگ را حذف کنید تا شکل یک کم‌کم خودش را نشان بدهد. (مثل شکل 3)

 

شکل 3

در روش اول با استفاده از قطعات کوچک یک قطعة بزرگتر ساختیم. به این روش، «ساختن از پایین به بالا» می‌گوییم. در روش دوم قطعات زائدِ یک قطعة بزرگ را حذف کردیم تا به ساختار مورد نظر برسیم. به این روش، «ساختن از بالا به پایین» می‌گوییم. حالا فرض کنید یک ساختار جدید برای ساختن پیشنهاد شود، مثل شکل 4.

شکل 4

سؤال: از کدام روش برای ساختن این ساختار استفاده کنیم؟ نظر شما چیست؟ اوضاع کمی پیچیده شد، اما غم به خود راه ندهید! این مقاله برای ساده کردن همین پیچدگی نوشته شده است. یکی از عوامل تعیین‌کنندة جواب، این است که ماده‌ی اولیه‌ی ما به چه شکل است؟ اگر مادة دمِ دست ما تعدادی قطعه‌ی کوچک و ریز باشد، از روش پایین به بالا استفاده می‌کنیم؛ اگر مادة اولیه یک قطعه‌ی بزرگ باشد، از روش بالا به پایین استفاده می‌کنیم. در عین حال، ممکن است هر دو روش هم به کار رود. مثلاً اگر ماده‌ی اولیه برای ساختن شکل پنج به صورت مکعب بزرگی با آجرهای دو در چهار، یعنی همان شکل دو باشد، نمی‌توان با حذف بعضی آجرها مستقیماً به ساختار نهایی رسید. در این حالت، می‌توانیم آجرهای بالا و پایین ساختار شکل چهار را برداریم (ساختن از بالا به پایین) و بعد دو آجر دودردوی مورد نیاز را به جای آنها متصل کنیم. ( ساختن از پایین به بالا)

در صنعت هم از هر دو روش با هم استفاده می‌شود. به مثال‌های زیر توجه کنید: o یک نجار می‌خواهد مجسمه‌ای چوبی بسازد. او یک قطعه‌ی بزرگ چوب را برمی‌دارد و با رنده و سوهان آن را می‌تراشد و پرداخت می‌کند تا مجسمه ساخته شود. این کدام روش است؟ o نجار می‌خواهد یک صندلی بسازد. او پایه‌های میز و قطعات مربوط به تکیه‌گاه صندلی را جداگانه می‌سازد و بعد آنها را به هم متصل می‌کند. این کدام روش است؟ حالا به نانوفناوری فکر کنید: به نظر شما کدام روش ساختن در نانوفناوری کاربرد دارد؟ تا چند سال پیش، راه دست‌کاری و جابه‌جا کردن تک‌مولکول‌ها و ساختارهای نانویی یک‌طرفه بود. یعنی برای ساختن چیزها در مقیاس کوچک، می‌بایست یک قطعه‌ی بزرگ‌تر را با تراشیدن و خرد کردن یا حل کردن بخش‌های اضافی با اسید و… آن‌قدر کوچک می‌کردیم تا به قطعه‌ی نهایی برسیم. به عیارت دیگر، روش‌ تولید ساختارهای کوچک، از نوع بالا به پایین بود. در چند سال اخیر فنونی ابداع شده‌اند که اجازه می‌دهند مولکول‌ها یا ذرات نانویی را جابه‌جا و آنها را به هم متصل کنیم. مثل جابه‌جا کردن ذرات نانویی با میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM) یا فنون ساختن نانولوله‌های کربنی. این فوت و فن‌ها در مجموع روش ساختن از پایین به بالا هستند. فنون گفته‌شده در بالا، برای ساختن محصولاتی که بسیار کوچک‌اند مناسب به نظر می‌رسند، اما اگر بخواهیم یک دیوار چندسانتی‌متریِ یکدست را به این روش بسازیم، چند ده سال طول می‌کشد تا مولکول‌ها را تک‌تک کنار هم بچینیم و دیوار مورد نظر را بسازیم. در عین حال، اگر بخواهیم دیوار را با استفاده از مواد موجود، مانند فلزات و سنگ‌های ساختمانی، بسازییم، دیوار یکدست و منظم نخواهد بود. (مقاله‌ی نانوفناوری چیست؟، ساختار مواد و عیوب کریستالی را ببینید.) پس چه کار کنیم؟ پیدا کردن فنون تولید مناسب در نانوفناوری موضوعی است که در چند سال اخیر به‌شدت مورد توجه محققان و دانشمندان بوده است. در واقع، در نانوفناوری هم از روش‌ ساختن از بالا به پایین استفاده می‌شود (به کمک فنونی مانند لیتوگرافی و آسیاب کردن ذرات) و هم از روش ساختن از پایین به بالا (به کمک فنونی مانند خودآرایی یا رسوب‌دهی بخار). منتظر مقاله‌های بعدی باشگاه نانو در این موضوع باشید.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره فناوری نانو 10 ص