دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
فرمت فایل: word
تعداد صفحه:105
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت موضوع
شیوة تحقیق
محدویتها
توضیحات
فصل دوم: نگاهی ادبی به سوره یوسف(ع)
فصل سوم: خلاصه و نتیجهگیری
منابع و مآخذ
فهرست منابع:
قرآن کریم:
۱-اعراب القرآن، نشر عالم الکتب، محمد بن اسماعیل النحاس (م ۳۳۸ هـ)، ج۲٫
۲-الاتقان فی علوم القرآن، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ شمسی، جلالالدین سیوطی، ترجمه سید مهدی جائدی قزوینی.
۳-البحر المحیط، انتشارات دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۳هـ، محمد بن یوسف (ابورحیان اندلسی) (م ۱۱۴۵ هـ).
۴-البرهان فی اعراب آیاتی القرآن، مکتبة العصریهّ، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ هـ، احمد میقری.
۵-التبیان فی اعراب القرآن، انتشارات دارالفکر، بیروت، ۱۴۲۱ هـ، عبدالله بن احسین العکبری.
۶-التبیان فی تفسیر القرآن، محمد بن حسن طوسی.
۷-الجدول فی اعراب القرآن و صرفه و بیانه، انتشارات دارالرشید، دمشق، محمود صافی.
۸-الکشاف عن حقائق عوامض التنزیل و عیون الأتاویل فی وجود التأویل، محمود بن عمر زمخشری (م ۵۲۸ هـ).
۹-املاءما منّ به الرحمن من وجوه الاعراب و القرءات فی جمیع القرءان، انتشارات داراکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۱۳۹۹ هـ. عبدالله بن الحسین العکبری (م ۶۱۶ هـ).
۱۰-انوار التنزیل و اسرار التأویل، انتشارات مروی. چاپ اول، ۱۴۰۵ هـ، عبداللهبن عمر البیضاوی (م ۷۹۱ هـ)
۱۱-ایجاز البیان عن معانی القرءآن ، دارالغرب الاسلامی، بیروت، محم.ود بن ابی المسن النیسابوری، (م، بعد ۵۵۳ هـ).
۱۲-ترجمه تفسر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سید محمد حسن طباطبائی، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی.
۱۳-ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، انتشارات مرتضوی، تهران، ۱۳۶۹، چاپ اول، راغب اصفهانی، ترجمه دکتر سید غلامرضا خسروی.
۱۴-جوامع الجامع، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۴۱۲ هـ، چاپ سوم، فصل بن حسن طبرسی.
۱۵-شرح ابن عقیل علی الفیه ابن مالک، نشر مؤسسة الصادق (ع)، طهران، ۱۳۷۵ شمسی، چاپ اول، عبدالله بن عقیل.
۱۶-علوم بلاغت و اعجاز قرآن، انتشارات سمت، تهران، چاپ دوم، ۱۳۸۰، دکتر یدالله نصریان.
۱۷-مبادی العربیه، مؤسسه دارالذکر للتحقیق و النشر ، قم چاپ یازدهم، ۱۴۲۰، رشد الشر تونی.
۱۸-مجمعالبیان فی تفسیر القران، موسسه الاعملمی للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، فضل بن حسن طبرسی.
۱۹-معجم اعراب الفاظ القرآن الکریم، بیروت، ۱۴۱۱ هـ، محمد فهیم ابوعبیّه.
۲۰-مغنی لادیب، حوزه علمیه قم، به اهتمام جمعی از اساتید حوزه علمیه قم.
۲۱-منجد الطلاب، نشر اسماعلیان، تهران، ۱۳۶۶ شمسی، چاپ سوم، فؤاد افرام البستانی.
۲۲-نهج البلاغه، انتشارات مشرقین، چاپ هفتم، ۱۳۷۹ شمسی، ترجمه محمد دشتی.
بیان مسئله و اهمیت موضوع:
چنان که ذکر شد، مسئله اصلی و مهم در انجام این تحقیق، چیزی نبوده است جز آشنایی بیشتر با فضای ادبیاتی بخشی از قرآن. از سوی دیگر، به نظر میرسد مطالب گذشته قدری اهمیت موضوع را روشن کرده باشد. با اینحال در اینجا در مقام بیان اهمیت پرداختن به ادبیات قرآن، مقدمتاً عرض میکنم که پرودگار قادر سبحان، به موجودات این عالم، هستی بخشیده است و در این میان افراد بشر را به داشتن قوة ادراک و تعقل بر دیگر موجودات برتری داده و آنها را به داشتن قدرت اراده و انتخاب گرامی داشته است. و باز از روی مهربانی، برای هدایت انسا، هادیان و راهنمایانی از جانب خود، به سوی او گسیل داشته است. و معجزة جاویدان آخرین فرستادة خود را کتاب قرار داده است که «تبیاناً لکلّ شیء» است. حال این ما و این قرآن. در شرایطی که اتمام دورة امتحان و آزمایش ما معلوم نیست و نمیدانیم چه زمانی این اختیار و قدرت انتخاب از ما سلب خواهد شد و در حالیکه شیطان و مزدورانش دست به دست هم دادهاند تا تکتک افراد بشر را از صراط مستقیم خارج نمایند و آنها را تا ابد زبان کار سازند، در عین حال، با دانستن این مطلب که تنها راه بشریت تمسک به قرآن و همچنین قرآنهای ناطق: اهل بیت علیهم السلام) میباشد، به نظر شما آیا در روی این کره خاکی کاری مهمتر از پرداختن به قرآن و اهتمام به فهم معانی آن که مؤثرترین کار در جهت عمل به مضامین عالی آن است، وجود خواهد داشت؟ و آیا (چنان که ذکر شد) این مقصود جز در سایة همت به قرار گرفتن در فضای زبان عربی میسر است؟ اگر پاسخ این سؤالات منفی است، پس به روشین مشخص است که دست کم یکی از مهمترین موضوعاتی که جا دارد تا مورد بررسی قرار گیرد، پرداختن به ادبیات قرآن کریم است. و خدا را شاکریم که اکنون چنین توفیقی را به ما ارزانی داشته است هر چند کار ما بسیار کوچک است اما به هر حال از «هیچ» بهتر است.
مسئله دیگری که علاه داشتم در ضمن انجام تحقیق به آن پرداخته شود، دربارة اعجاز قرآن، خصوصاً اعجاز لفظی آن بود.به این صورت که معجزة هر پیامبری، آنگاه ارزش و اهمیت مییابد که در میان امت آن پیامبر، پرداختن به آن کار، امری عادی و رایج باشد و متخصصان زیادی در آن زمینه در جامعه فعالیت کنند و آن گاه که معجزه بر آنها وارد میشوند به مصداق این ضربالمثل که : «قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری» بتوانند به آسانی میان فعالیت بشری و امر مافوق بشری تفاوت قائل شوند و اقرار به نبوت آن پیامبر الهی نمایند.[۱] چنانکه قرآن کریم نیز در میان ادیبان و شاعرانی ظهور کرد که خود سرآمد فضاهای عرب بودند و با اینحال به اعجاز قرآن و عجز خود از آوردن مثل آن اعتراف کردند. ما نیز امت پیامبر هستم . و حق داریم که اعجاز قرآن را درک کنیم. لذا قصد داشتم این سؤال را مطرح کنم که آیا بررسی نکات ادبی و خصوصاً نکات بلاغی آیات قرآن، میتواند ما را در جهت رسیدن به درک اعجاز قرآن یاری کند یا خیر؟
همچنین فرضیهای که قصد داشتم مطرح شود این بود که میتوان اعجاز قرآن را درک نمود». اما پس از مدتی دریافتم که پرداختن به این سؤال از حوصله زمانی این تحقیق خارج است و نیاز به کار بیشتر و جدیتر دارد. لذا فعلاً از پرداختن به منصرف شدم و آن را به زمانی دیگر» (اٍن شاءالله نه چندان دور) موکول نمودم.
شیوه انجام تحقیق:
شیوه این تحقیق بصورت مطالعه کتابخانهای و تحقیق در میان مطالب کتبی میباشد. در انجام این کار، ابتدا حضور آیات سوره یوسف در کتابهایی همچون «اتقان» و « مغنی الادیه» مورد بررسی قرار گرفت. همچنین از تفاسیر ادبی چون «کشاف» و «جوامع الجامع، مطالبی بصورت فیش برداری تهیه شد. نیز از تفسیر المیزان، مطالب ادبی استخراج گردید. سپس این مطالب در متن اصلی تحقیق مورد استفاده قرار گرفت.
محدودیتها:
یکی از بزرگترین مشکلات این کار، کمبود محسوس منابع است. که به خودی خود میتواند باعث عدم تنوع در بیان اقوال و نظرات شده و از کیفیت تحقیق بکاهد. مسئله دیگر این است که در همان منابع موجود هم، گاه یک عبارت عیناً در چندین کتاب مختلف تکرار میگردد و حتی مثالها بصورت مشترک جلوه میکند که عملاً باعث میشود تا مثلاً از بین دو یا سه منبع مختلف، تنها یکی مورد استفاده قرار گیرد.
مسئله دیگر (که البته کاملاً شخصی میباشد) مسئلة ضیق وقت بود که به نوبه خود باعث افت کیفیت گردید.
توضیحات:
لازم میدانم پیش از ورود به متن آیات، چند مورد را در خصوص نحوه انجام کار بیان کنم.
الف) آیات:
در هر بخش سعی شده است که آیات مرتبط با هم از جهت معنایی، در کنار هم آورده شوند. تا ارتباط معنایی بین آیات حفظ شده و تحت الشعاع امور دیگر قرار نگیرد. البته در هر بخش بین یک تا سه آیه وجود دارد و از سه آیه بیشتر آورده نشده است تا باعث طولانی شدن آن قسمت و خستگی خواننده نشود.
ب) ترجمه:
در ترجمة آیات، از ترجمة آیتالله مکارم شیرازی استفاده شده است. نکتة قابل ذکر اینکه هیج یک از پرانتزهایی که در متن اصلی ترجمه آیت الله مکارم شیرازی وجود دارد و جداکننده قسمتهای تفسیری از ترجمه لفظ آیه میباشد، در اینجا گذاشته نشده است. این کار به این دلیل انجام شده که خواندن ترجمة آیات، بدون تکلف و با راحتی صورت پذیرد.
ج) شرح لغات:
در قسمت شرح لغات، با راهنمایی استاد محترم راهنما، به یکی دو مورد از لغات مشکلتر، اکتفا شده است و چه بسا آیاتی که نیازی به شرح لغات نداشتند، وجود دارند.
د) اعراب:
در این قسمت نیز مانند قسمت قبل فقط به موارد «مشکلتر» پرداخته شده است. در کل برای بالارفتن بهرهوری، فرض شده که خوانندة محترم دست کم با قواعد ابتدائی آشنایی مختصری دارد. لذا از بیان توضیحات اضافه خودداری شده است.
هـ) نکات ادبیات و بلاغی:
برای هر قسمت، چنانچه مطلب قابل ذکری وجود داشته باشد، آنهم به نحوی که بتوان آن را به یکی از منابعی که در دسترس بوده، استناد داد، آن مطلب با استناد به همان منبع ذکر شده است این مجموعه، بطور کلی آمیختهای است که توضیحات عربی و فارسی ( آنچنان که با سلیقه شخصی و ذائقه نویسنده سازگاری داشته است) و امیدوارم که مورد استفاده یکایک عزیزان خواننده قرار گیرد.
فصل دوم:
«نگاهی ادبی به سورة یوسف (ع)»
بِسماللهِ الرُّحمن الرُّحیم الرتِلک ءایاتُ الکِتاب المبین (۱) اٍنّا أَنزَلناهُ قُراء اَناً بِیًّا لَعَلُّکُم تُعقِلونَ (۲)
ترجمه: به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر. الر آن آیات کتاب آشکار است(۱) ما آن را قرآنی عربی نازل کردیم، شاهد شما درک کنید و بیندیشید(۲)
شرح لغات:
قرءان: این واژه در اصل، مصدر و به معنی خواندن است و مخصوص کتابی است که بر محمد (ص) نازل شده است و برای این کتاب، واژه قرآن اسم علم شده است. [۲]
اعراب:
قُرءانًا: در وجه نصب این لغت سه قول وجود دارد:
۱- حال موطّئه: یعنی مقدمه برای حال اصلی (عربیاً)
۲- حال: به این صورت که مصدری است که جای مفعول نشسته است و «عربیاًّ» خود چند وجه پیدا میکند:
الف) صفت برای حال.
ب) حال از ضمیر موجود در حال[۳]
ج) حال دوم[۴]
۳- منصوب علی ابدلیه از مفعول (۵۰ در انزلناه)[۵]
نکات ادبی:
در زبان عربی، اسم یا مرفوع است یا منصوب است و یا مجرور. اسماء مجرور یا مجرور به حرف جرند، یا مجرور به اضافه و یا مجرور به تبعیت از ماقبل. در عبارت شریف «بسمالله الرحمن الرحیم» هر سه قسم این مجرورات را میبینیم. «اسم»، مجرور به حرف جر باء / والله مجرور به اضافه (مضاف الیه) «الرحمن». مجرور به تبعیت از «الله»/ و همچنین است «الرحیم».
- اشاره با «تلک» که مخصوص اشاره به دور است، به منظور تعظیم مشارالیه (آیات) آمده است.
- قرءاناً عربیّاً: در اینجا بعضی از قرآن را به نام کل قرآن نامیده است. زیرا قرآن اسم جنس است و بر کل و بعض آن، بار میشود . (کشاف، ۴۴۰)
[۱] رجوع کنید یه کتاب علوم بلاغت و اعجاز قرآن، انتشارات سمت، تهران، ۱۳۸۰ شمسی، دکتر یدالله نصریان، قسمت مقدمه.
[۲] ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن (راغبه اصفهانی)- مرتضوی- تهران- ۱۳۶۹- چاپ اول- دکتر سید غلامرضا خسروی- جلد سوم- صص: ۱۸۱-۱۸۰٫
[۳] املاء ما من به الرحمن من وجوه الاعراب و القراءات فی جمیع القرآن-انتشارات داراکبت العلمیه بیروت- چاپ اول- ۱۳۹۹ هـ- عبدالبدین الحسین بن عبدالله العکسری- ج ۲- ص ۴۸٫
[۴] انوار التنزیل و اسرار التاویل – انتشارات مروی- چاپ اول – ۱۴۰۵ هـ – عبدالبدین عمر البیضاوی (م ۷۹۱ ج ۱، ص ۴۸۶٫
[۵] البحر امحیط- انتشارات دار الکتب العلقیه- بیروت- چاپ اول ۱۴۱۳ هـ محمدبن یوسف (ابوحیان الاندلس) (م ۷۴۵ ه)- ج۵، ص ۲۷۹٫