لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
تأثیر و نفوذ بسیج حزبی
تلاشهای احزاب سیاسی در راستای تحرک و بسیج کردن (بسیجسازی و جنبش) واقعاً تأثیر چشمگیر دارد. هنگامی که احزاب تلاشی را اعمال میکنند، افراد مرتبط با آنها احتمالاً در رقابتها و درگیریهای انتخاباتی یا همان سیاستهای انتخاباتی، دخالتی ندارند البته بدین معنا که دخالت آنها در رقابتهای سیاسی انتخاباتی نسبت به دیگر افراد کمتر است.
همانگونه که در تصویر7-6 نشان داده شده است، آن دسته افرادی که دموکراتها و جمهوریخواهها در حوزهی فعالیت انتخاباتی ریاستجمهوری بسیج میکنند، حدود 8/7 درصد بیشتر درصدد رأیدهی بر میآیند و به رأی دادن علاقهمند خواهند بود.
همچنین تلاش آنها در زمینه متقاعدسازی دیگران احتمالاً 8/11 درصد میباشد، و حدود 8/4 درصد جهت موفقیت یک حزب یا یک نامزد تلاش میکنند و 7/6 درصد به مساعدت مالی میپردازند.
و از طرف دیگر افرادی را که احزاب جهت فعالیتهای انتخابات میان دورهای بسیج میکنند حدوداً 8/11 درصد جهت متقاعدسازی دیگران، 1/6 درصد مستعد داوطلب شدن، 6/4 درصد مستعد مساعدت مالی. این شواهد دال بر این است که بسیج احزاب و تلاشهای آنها موجب افزایش تغییرات در تحولات در زمینه انتخابات ملی، ایالتی و محلی میشود.
معمولاً از آنجا که اکثریت افراد رأی میدهند، بسیج حزبی تأثیر به سزایی بر این فرض و احتمال دارد که گروههایی چون سیاهپوستان، پورتودیکوها، امریکاییهای مکزیکی، رعیتها و افراد دارای تحصیلات پایین درصد دادن رأی برآیند. به همین نسبت از آنجا که کمترین درصد افراد مستعد تحریکسازی دیگران و با مساعدت مالی (طبق درصدهای ذکر شده در بحث قبلی مربوط به بسیج حزبی) میباشند، بسیج حزبی بیشترین تأثیر را بر این احتمال یا امکان دارد که مستعدترین افراد در زمینه شرکت جستن در فعالیتهای انتخابی (انتخاباتی) از جمله سفیدپوستان، ثروتمندان و باسوادترین افراد، واقعاً و به طرز گستردهای در انتخابات نیز شرکت میکنند.
ارتباط با احزاب سیاسی از جهات متفاوت موجب تأثیر مثبت در زمینه شرکت جستن در انتخابات میشود. همچنین ارتباط با کارکنان و فعالان حزب خود موجب تأثیر و تغییر گمان و استنباط افراد در مورد احزاب، نامزدها، انتخابات و فعالیت سیاسی میشود.
از طریق همین روش، درخواست و نیاز احزاب جهت حمایت دیگران موجب افزایش علاقه و توجه مردم به حزبها و نامزدها میشود و بدین ترتیب نگرانی آنها به نتیجه نیز افزایش مییابد. پس این احزاب خود شکلدهندهی استنباط و برداشتهای رأیدهندگان در مورد نتیجهی انتخابات و نیاز به درگیری و دخالت شخصی (درگیری و شرکت خود شخص و افراد) در این زمینه میباشد.
در این رابطه بسیج از طریق احزاب سیاسی به طور غیرمستقیم عمل میکند و بر این باور است که بتواند مشارکتهای سیاسی را افزایش دهد. ارتباط و تماس با احزاب سیاسی موجب میشود تا مردم بتوانند به بررسی و ارزیابی احزاب مذکور و نامزدها بپردازند و البته درجه مثبت بودن آن 3 درصد بیشتر میباشد. (در این جریان تا 3 درصد بهتر و مثبتتر عمل میشود.)
بسیج حزبی همچنین موجب میشود تا افراد در زمینه نگرانی در مورد نتیجهی انتخابات تا 6 درصد مستعدتر و مثبتتر عمل کنند. (یعنی اینکه توجه و نگرانی آنها در مورد نتیجه انتخاب تا 6 درصد بالاتر خواهد بود).
از این گذشته تماس با احزاب مذکور موجب میشود تا کارایی و بازده درونی افراد صرفاً تا 5 درصد و کارایی برونی آنها تا 3 درصد بهبود و پیشرفت کند و این خود تأثیرات چشمگیری بدنبال خواهد داشت ولی نمیتوان گفت که این تأثیرات بسیار حیاتی و عظیم میباشند.
خلاصه کلام اینکه بسیج صورت گرفته از طریق احزاب سیاسی، نمیتواند تأثیر بسزایی در تغییر ایده و استنباط مردم هزینه و مزیتهای شرکت جستن در سیاستهای انتخاباتی داشته باشد. (نمیتواند نظر مردم را در مورد اینکه حضور آنها در سیاستها و فعالیتهای انتخاباتی چه مزیت و هزینهای در بر خواهد داشت چندان تغییر دهد). به طور کلی میتوان گفت که یک دهم 1/0 از کل تأثیر بسیج حزبی بر روی مشارکتهای انتخاباتی ریشه در تأثیر آن بر ایدهی مردم در مورد نامزدها، احزاب خود انتخابات دارد. و باقی تأثیر بسیج مذکور از طریق دو جریان دیگر است.
اول اینکه، بسیج حزبی میتواند تضمین و تأمینکنندهی هزینههای مشارکت و فعالیتهای سیاسی باشد. کارکنان حزب مردم را در زمینهی انتخابات برتر و همچنین مکان و زمان رأی دادن آنها راهنمایی میکنند همچنین در مورد نحوهی رأیدهی غایبین و مراکز ستادهای فعالیتی و اجتماعات قریتالوقوع.
مبارزه انتخاباتی نمایندهی جمهوریخواه «فرانکولف» در سال 1986 در ویرجینای شمالی خود عملاً بیانگر این اصول میباشد. مبارزه و فعالیت ولف از زمان ادغام
تأثیر و نفوذ بسیج حزبی