حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله موانع و مشکلات حکومت علی(ع)

اختصاصی از حامی فایل دانلودمقاله موانع و مشکلات حکومت علی(ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


علی بن ابی‌طالب (۱۳ رجب سال سی‌ام عام‏‌الفیل – ۲۱ رمضان سال ۴۰ هـ.ق)، امام اول تمامی فرقه‌هایشیعه - که آن ها از وی با عنوان امام علی یاد می کنند - و خلیفهٔ چهارم از خلفای راشدین، پسرعمو و داماد محمدپیامبر اسلام است. وی همسر فاطمه و پدر حسن، حسین و زینب است.
مسالهٔ حق وی در خلافت پس از محمد، منجر به شکاف اصلی میان مسلمانان و تقسیم آنان به دو گروه شیعه و سنی شد. محمد در بازگشت از حجةالوداع عبارت «هر که من ولی او هستم، این علی ولی او است.» را به زبان آورد؛ اما مقصود این عبارت مورد اختلاف شیعه و سنی قرار گرفت. شیعیان بر این اساس معتقد به نصب امامت وخلافت در خصوص علی شدند و اهل سنت آن را به معنای دوستی و محبت علی تفسیر می‌کنند.
پس از مرگ محمد و در ماجرای انتخاب جانشین او، جمعی از انصار در سقیفهٔ بنی‌ساعده گرد هم آمدند و بعد از مشورت با یکدیگر سرانجام تصمیم بر خلافت ابوبکر گرفتند. علی بن ابی‌طالب در ابتدا از بیعت با ابوبکر سرباز زد؛ ولی سرانجام پس از شش ماه با ابوبکر بیعت کرد.
علی در دوران خلافت سه خلیفهٔ اول در جنگ‌ها شرکت نمی‌کرد و جز در انتخاب خلیفهٔ سوم فعالیت سیاسی نداشت. البته هر گاه خلفای سه گانه می‌خواستند، در امور دینی، قضایی و سیاسی به آنها مشورت می‌داد.
پس از کشته شدن عثمان، او به عنوان چهارمین خلیفهٔ مسلمانان برگزیده شد. دوران خلافت وی با جنگ‌های داخلی میان مسلمانان و شورش ایرانیان هم زمان بود. او سرانجام در مسجد کوفه به ضرب شمشیر یکی از خوارجبه نام ابن ملجم مرادی کشته شد.
بر طبق منابع تاریخی قدیمی تر، علی در روز سیزدهم رجب و حدود سال ۶۰۰ میلادی در مکه متولد گردید. پدر وی ابوطالب و مادرش فاطمه بنت اسد است. منابع زیادی، خصوصا منابع شیعه نوشته‌اند که وی تنها کسی است که در خانه کعبه به دنیا آمد. علی از طرف پدر و مادر با محمد خویشاوند است. وقتی پدر محمد درگذشت، ابوطالب که عموی محمد بود، قیم وی گردید. وقتی که مادر محمد درگذشت، فاطمه بنت اسد نقش مادر را برایش داشت. زمانی که علی ۶ ساله بود، پدر او ابوطالب، رئیس بنی‌هاشم، دچار مشکل مالی گردید. محمد که خود در کودکی تحت سرپرستی ابوطالب قرار گرفته بود و در این زمان سنش از ۳۰ سال گذشته بود، برای سبک کردن بار عایلهٔ وی به او پیشنهاد کرد که سرپرستی علی را او بر عهده بگیرد. ابوطالب پذیرفت و علی از کودکی در خانه محمد و تحت نظر او قرار گرفت.
حدیثی که پس از شجاعت و جنگ‌آوری علی در جنگ احد به محمد نسبت داده می‌شود، با این مضمون: «هیچ جوانمردی هم‌چون علی و هیچ شمشیری هم‌چون ذوالفقار نیست.»
هنگامی که محمد اعلام دریافت وحی الهی نمود، علی، که در آن زمان ۱۰ ساله بود، به او ایمان آورد و مسلمان شد.
وقتی علی اسلام آورد، ابوطالب گرچه از پرستش خدایان دست نکشید، اما تصمیم علی را پذیرفت و به وی گفت چون محمد تو را به راهی جز درست کاری هدایت نمی‌کند، از محمد پیروی کن و به وی نزدیک باش.

 

سرانجام هنگامی که علی(ع) پس از ربع قرن خانه نشینی، با اصرار شدید مردم به خلافت ظاهر رسید فرمود: به خدایی که دانه را شکافت وجان را آفرید، اگر این بیعت کنندگان نبودند، و یاران حجّت بر من تمام نمینمودند،و خدا علما را نفرموده بود تا ستمکار شکمباره را بر نتابند و به یاری گرسنگان ستمدیده بشتابند، رشتۀ این کار را از دست میگذاشتم و پایانش را چون آغازش می انگاشتم و چون گذشته خود را به کناری میداشتم.
در طول ربع قرن خانه نشینی وصیّ پیامبر اسلام(ص) انبوهی از دشواریها در جامعۀ اسلامی پدید آمده بود و آثار منفی اجتماعی و حتی سیاسیِ توسعۀ فتوحات و قتل عثمان، آینده را تاریک تصویر می کرد:
عدالت اقتصادی
خلیفۀ دوم، دیوان را بر اساس سوابق افراد و ترکیب قبیله ای قرار داده بود. قریش بر غیر قریش، مهاجر بر انصار، عرب بر غیرعرب و موالی ترجیح داشتند، در حالی که در زمان پیامبر(ص) این گونه نبود. این وضعیت در کنار بخششهای عثمان، فاصلۀ غنی و فقیر را غیر قابل تحمل کرد. خمس غنائم، مالیات و جزیۀ سرزمین‌های فتح شده که به همۀ مردم تعلق داشت، تنها در اختیار افراد و گروههای خاص قرار می‌گرفت.امام علی(ع) در سخنرانی نخست خود، سیاست مالی برگرفته از سیرۀ پیامبر(ص) را مطرح کرد؛ برتری مهاجر و انصار بر دیگران را معنوی خواند و فرمود:«...آن گروهی که دنیا آنها را در خود غرق ساخته، برای خویش املاک و نهرها و اسبان عالی و کنیزکان تهیه کرده اند، فردا وقتی همۀ اینها را از آنان می گیرم و به بیتالمال بر میگردانم و به اندازۀ حقّشان به آنان می دهم، نگویند علی ما را فریفت؛ اول چیزی میگفت و اکنون گونه ای دیگر عمل میکند. من از همین اکنون برنامۀ روشن خود را اعلام میکنم . . . من منکر فضیلت صحابی بودن و سابقۀ خدمت افراد نیستم، اما اینها چیزهایی است که خداوند خود پاداش آن را خواهد داد. این امور نباید ملاک تبعیض واقع شود.
یکی از اولویت‌های اصلی حضرت امیرالمؤمنین(ع) در طول دورۀ کوتاه خلافت ایشان مبارزه با اختلاف طبقاتی بود. بسیاری از مورّخان نوشته‌اند: علت جدا شدن برخی اعراب از امیرالمؤمنین(ع) و پیوستن به صف مخالفان این بود که می‌گفتند: علی در تقسیم اموال ملاحظۀ اشراف را نمی‌کند و عرب را بر عجم و موالیِ آنها برتری نمی‌دهد.
عدالت اجتماعی
یکی از آثار فتوحات، اختلاط نژادهای مختلف بود. موالی(اسیران آزادشده) در قیاس با اعراب، از حرمت اجتماعی و حقوق مدنی کمتری برخوردار بودند. جامعه، برتری عرب بر موالی را اصلی مسلّم می‌پنداشت. این امر برای روحیۀ عدالت طلبانۀ امام(ع) مشکلی مهم بود. وی هنگام تقسیم اموال می فرمود:«حضرت آدم نه غلام به دنیا آورد و نه کنیز، بندگان خدا همه آزادند... اکنون مالی نزد من است و من میان سفید و سیاه فرقی نخواهم گذاشت».ایشان در پاسخ به اعتراض گروهی از اعراب فرمود:«من در قرآن، برتریِ عرب بر عجم را ندیده ام».
انحراف ها و بدعت ها
انحرافات دینی و بدعتها، مهم ترین مشکل حکومت علی(ع) بود. بسیاری از سخنان پیامبر(ص) متروک شده‌بود. بنیان این انحرافها در کنار بستر بیماری پیامبر خدا(ص) با شعارِ «کتاب خدا ما را بس است» گذاشته شد و با سخن خلیفۀ اول در توجیه اشتباهاتش که: «پیامبر خدا با وحی یاری می شد، ولی دست من از وحی کوتاه است و به مصلحت اندیشی و اجتهادم عمل می کنم» به طور ضمنی مورد تأیید قرار گرفت. بدین سبب امام در برابر پافشاری مردم بر بیعت با وی، فرمود:«ما با مسائلی چندچهره مواجهیم؛ به طوری که دلها بر آن آرام نمی گیرد و عقلها بر آن ثابت نمیماند. افق ها مه آلود و تاریک شده و صراط مستقیم و راه و روش سلوک زمان پیامبر(ص) تغییر یافته است. و بدانید که اگر دعوتتان را بپذیرم، بر طبق آنچه خود می دانم با شما رفتار می کنم و به سخن این و آن و نکوهش سرزنش کنندگان گوش فرا نخواهم داد».و نیزفرمود:« خلفای پیش از من اعمالی انجام دادند که در آن با رسول خدا (ص) از روی عمد مخالفت کردند، پیمان او را شکسته و سنّت او را تغییر دادند، و اگر مردم را بر ترک آنها وادار نمایم و آنها را به جایگاه خود و به آنچه در زمان رسول خدا(ص) بود بازگردانم، لشگر از گِردم پراکنده شده و تنها باقی می‌مانم و یا با عدۀ کمی از شیعیانم که برتری من و وجوب امامت من از کتاب خدا و سنت رسول خدا(ص) را می‌دانند... قسم به خدا که مردم را دستور دادم که در ماه رمضان غیر از نماز واجب را به جماعت نخوانند و ایشان را آگاه نمودم که خواندن نماز مستحبی به جماعت، بدعت است. پس عده‌ای از لشگریان که همراه من جنگیده بودند ندا دادند: ای اهل اسلام، سنت عمر تغییر کرد! ما را از نماز مستحبی در ماه رمضان باز می‌دارند! و از شورانیدن لشگر بر خویش حذر کردم، بدان سان که از این امّت تفرقه و اطاعت از امامان ضلالت و دعوتکنندگان به سوی آتش دیدم.
*قضاوت ها و احکام خلفاء به ویژه خلیفۀ ثانی، با دستورات قرآن و سنت نبوی مغایر بود. علمای شیعه صدها مورد از مخالفتهای اصحاب با نصّ های صریح را نقل کرده‌اند و در این زمینه تنها به صحاح و مسندهای علمای اهل سنت استدلال نموده‌اند. سیدعبدالحسین شرف‌الدین در کتاب «النّص والاجتهاد» بسیاری از این موارد را (با ذکر منابع مورد قبول تمام گروهها و فرقه‌های اسلامی) ذکر کرده که وی و دو خلیفۀ دیگر در برابر نصّ صریح، اجتهاد نموده‌اند.
رفاه گرایی و تضعیف ارزشهای دینی
به طوری که اشاره شد، پیدایش شکاف‌های اجتماعی از دوران خلیفۀ دوم آغاز شد. هم او بود که تبعیض در توزیع بیت المال را بدعت نهاد و گرایشهای قومی را که پیامبر(ص) شدیداً مخالف آن بود و با آن مبارزه می‌کرد، احیا کرد. برتری جویی قومی به صورت فراگیر و جدی از آغاز خلافت وی دوباره پدیدار گشت. در این میان، به ویژه ملل غیر عرب مانند ایرانیان و رومیان بیش از سایر گروهها تحقیر شدند تا آنجا که شخص خلیفه از ورود آنان به مدینه جلوگیری کرد. بعد از این که علی(ع) در روز دوم بیعت، برنامۀ فعالیت خود را اعلام نمود، فردای آن روز مردم حاضر شدند و امام به کاتبش عبداللّه بن ابی رافع فرمود:«از مهاجران آغاز کن و به هر یک سه دینار بده و سپس در رتبۀ بعد با انصار همین گونه رفتار کن و نیز به هر کس از مردم که حاضر است از سپید و سیاه همین سهم را بده».سهل بن حنیف گفت: ای امیرالمؤمنین، این شخص تا دیروز غلام من بوده و امروز آزاد شده است. آیا به او نیز همین را می دهی که سهم من است؟! علی(ع) فرمود:«سهم او با تو برابر است».در این روز طلحه، زبیر، عبداللّه بن عمر، سعیدبن عاص و مروان بن حکم و بعضی دیگر از مردان قریش حاضر نشدند. فردای آن روز که مردم در مسجد جمع شدند طلحه و زبیر به مسجد آمدند و در گوشه ای دور از علی(ع) نشستند. سپس جمعی از مردان قریش به آنان پیوستند و مدتی با یکدیگر آهسته سخن گفتند. سپس ولیدبن عقبه به نمایندگی از جانب آنان نزد علی(ع) آمد و گفت: ای اباالحسن، تو خود میدانی که از هر یک از ما فردی را(در جنگ ها) کشته ای و پدر خود من در بدر به دست تو کشته شد و دیروز برادرم عثمان را نیز یاری ندادی تا کشته شد و پدر سعیدبن عاص را نیز در جنگ بدر کشتی و پدر مروان را هنگامی که عثمان او را پذیرفت خوار ساختی، در حالی که ما با تو از نظر افتخارات قومی برابریم و همۀ ما همانند تو فرزندان عبدمناف هستیم. از این رو تنها به شرطی با تو بیعت می کنیم که با ثروت ما که در دوران عثمان به دست آورده ایم کاری نداشته باشی و کشندگان عثمان را هم قصاص نمایی، والّا اگر از ناحیۀ تو امنیت نداشته باشیم تو را رها ساخته و به شام می گریزیم. علی(ع) در پاسخ فرمود:«اما این که افرادی از شما در گذشته کشته شده اند، مسئولیت آن با من نیست، چرا که خداوند حکم جهاد داده است. اما این که با ثروت شما کاری نداشته باشم؛ من حق ندارم که نه از شما و نه از غیر شما، حقِّ حق دار را باز نستانم».
هنگامی که خلیفۀ سوم به بهای تضییع بیت‌المال مسلمانان به رفاه گراییِ شدید روی آورد، بسیاری از کارگزاران و صاحب منصبان نیز چنین روحیه‌ای یافتند و به تدریج این روحیه به فرهنگ تبدیل شد، فرهنگی که در حقیقت قابل قیاس با فرهنگ جامعۀ جاهلی بود. امام در یکی از خطبه‌های خود، جامعۀ عصر خلافت خویش را چون جامعۀ جاهلی معرفی می‌کند و یادآور می‌شود که این جامعه باید غربال شود. آنان که پیش افتاده‌اند، بازگردانده شوند و کسانی که واپس مانده‌اند، پیش برده شوند.
امیرالمؤمنین(ع)پس از فراغت از امر بیعت، عاملان خود را روانۀ ایالات اسلامی ساخت. . . هیچ یک از این عاملان در کار خود چنان که باید توفیقی نیافتند. زیرا در شهرها دو دستگی پدید آمده بود. . . کسانی که از روش عثمان ناخرسند بودند، عامل علی(ع) را می‌پذیرفتند و آنان که طرفدار اردوی اُمویان و بالاخره وابسته به قریش بودند با عامل امام از سر ستیز در می‌آمدند، و بعضی از آنان را نیز مأموران معاویه از پای در می‌آوردند.
معضل کارگزاران خائن، مشکل نومسلمانان نا آشنا با الفبای اسلام، مشکل منافقان که پیکار با آنان از پیکار با کفر و شرک مشکل‌تر بوده و حتی گاه ناممکن می‌نماید، ابعاد دیگری از دشواریهای حکومت امام علی(ع) است که در تحمیل جنگهای داخلی بر آن حضرت نقش اساسی داشت.
امیرالمؤمنین(ع) در طول چهار سال و هفت ماه حکومت خویش، یک نمونه از نظام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی به بشریت نشان دادند که تا امروز در دنیا بی سابقه است. خلافت ظاهری آن حضرت، نمونۀ کشورداریِ آل محمد(ص) را برای جهانیان به تصویر کشید.
جنـگ جمـل
طلحه و زبیر که از سابقین در اسلام بوده و در شورش بر ضد عثمان و قتل وی نیز نقش مستقیم داشتند، هنگامی که از اعطای هرگونه پُست و مقام از سوی علی(ع) ناامید شدند تصمیم گرفتند که بیعت خود را شکسته و با همراهی اُم المؤمنین عایشه دختر ابوبکر که با امیرالمؤمنین(ع) خصومتی عمیق و دیرینه داشت، به جنگ با آن حضرت برخیزند.
معاویه بن ابی سفیان که حکم عزل خود را از امیرالمؤمنین(ع) دریافت کرده بود و برای جنگ با حضرت آماده می شد، در تحریک زبیر و طلحه بر ضد امام(ع) نقش داشت. معاویه برای زبیر نامه ای ارسال کرد که در آن وی را امیرالمؤمنین خطاب کرده و به دروغ مدعی شده بود که بیعت اهل شام را برایش گرفته است و از او خواسته بود که به اتفاق طلحه، مردم را به خونخواهی عثمان خوانده و بصره و کوفه را تصرف کند. عایشه، طلحه و زبیر را به مکه فرا خواند تا از آنجا(که به کانون مخالفان امیرالمؤمنین تبدیل شده بود)به اتفاق عازم بصره شوند. طلحه و زبیر نزد علی(ع) آمدند و با اصرار اجازه خواستند تا برای ادای عمره به مکه بروند. امیرالمؤمنین(ع) به ایشان فرمود:«می دانم که شما قصد عمره ندارید، اما اگر می خواهید بروید، بروید.
طلحه و زبیر به مکه رفتند و همراه با عایشه لشگری فراهم آورده و به سوی بصره حرکت کردند.کاروان توطئه گران در حالی که عایشه در یک هودج بر پشت شتر نشسته بود در سر راه خود به بصره به یک آبادی رسید. در این هنگام تعدادی سگ، عوعوکنان دور شتر عایشه را گرفتند. عایشه پرسید: این آبادی چه نام دارد؟ پاسخ دادند: حوأب. گفت: انّا لله و انّا الیه راجعون. من باید به مدینه بازگردم... از پیامبر خدا شنیدم که روزی به ما همسرانش فرمود:«یکی از شما را سگان حوأب پارس کنان دنبال خواهند کرد»و سپس به من نگریست و فرمود:«ای حمیراء، مبادا که تو آن زن باشی».چون عایشه بر بازگشت اصرار می نمود، همراهان، گروهی از اعراب را نزد او آوردند تا شهادت دهند که آنجا حوأب نیست و عبدالله بن زبیر نیز به دروغ سوگند خورد که آنان از حوأب عبور کرده اند.
ابن قتیبه می نویسد: ایشان پس از رسیدن به نزدیکی بصره، با عثمان بن حنیف،عامل امیرالمؤمنین(ع) در آن شهر توافق کردند که دارالعماره و مسجد و بیت المال در دست ابن حنیف باقی بماند و ایشان به شهر وارد شوند و همگی منتظر بمانند تا امیرالمؤمنین(ع) به شهر برسد. اما طلحه و زبیر پس از ورود به شهر به این توافق پایبند نمانده و در تاریکی شب به منزل والی حمله کردند و نگهبانان و عده ای دیگر را که جمعاً بالغ بر چهل تن می شدند، کشتند. مروان بن حکم نیز والی را اسیر کرده و موهای سر و صورت او را کند. مهاجمان موجودی بیت المال را نیز تصرف نمودند. در تاریخ یعقوبی آمده است که هنگام نماز صبح، طلحه و زبیر بر سر امامت نماز مجادله آغاز کردند که با وساطت عایشه قرار شد که یک روز پسر طلحه و روز دیگر پسر زبیر به امامت نماز بایستند.
امیرالمؤمنین(ع) با لشگری از سران مهاجرین و انصار و بدریون به سوی بصره شتافت. حضرت در نزدیکی بصره توقف کرده و فرستادگانی به سوی توطئه گران فرستاد و از ایشان خواست که دست از تمرّد بردارند چرا که ممکن است آتش این فتنه به سراسر قلمروی اسلامی سرایت نماید. عمار یاسر نیز به مردم گفت: «...خدای تعالی می خواهد شما را بیازماید که آیا علی را اطاعت می کنید یا او (عایشه )را؟
هنگامی که امیرالمؤمنین(ع) از متقاعد نمودن ایشان ناامید گردید، پس از صف آرایی دو لشگر خطاب به لشگریان فرمود:«تا دشمن جنگ را آغاز نکرده، مبادرت به حمله نکنید...اگر آنان را شکست دادید و کسی از ایشان به شما پشت کرد و گریخت، او را نکشید. مجروحین را نکشید و کشته ها را مُثله نکنید. به خیمۀ کسی جز با اجازۀ من وارد نشوید و چیزی از آنان بر ندارید مگر آنچه که در میدان نبرد به دست آوردهاید...».سپس از افرادش خواست تا یکی از ایشان داوطلب شده و قرآن به دست به سوی ایشان رود و ایشان را به بازگشت به کتاب خدا فرا خواند. جوانی پیش آمد. به وی گفته شد که ممکن است هدف تیر لشگریان دشمن قرار گیرد اما وی تردیدی به خود راه نداد و به سوی دشمن رفت و آنان را به حکمیت کتاب خدا خواند، اما پاسخی جز باران تیر دریافت ننمود و به شهادت رسید. پس از شهادت برادر عبدالله بن بدیل(از سرداران امیرالمؤمنین) و یک تن دیگر در اثر نیزه باران لشگریان جمل، امام(ع) در آخرین تلاش برای ممانعت از خونریزی از صف لشگریان خویش خارج شد و طلحه و زبیر را فرا خواند. چون ایشان نزدیک آمدند، به ایشان فرمود:«آیا شما با من بیعت نکردید؟».گفتند: «بیعت ما تحت فشار صورت گرفت، حال آن که از تو به خلافت سزاوارتر بودیم». امام(ع) رو به طلحه کرد و فرمود:« همسرت را در منزل نگاه داشتهای و با عروس پیامبر(ص) بیرون آمد ای...؟».سپس به زبیر فرمود:«تو جزو بنی عبدالمطلب به شمار می آمدی تا این که فرزند شومت بزرگ شد و میان ما اختلاف افکند . . . آیا به یاد می آوری که پیامبر خدا(ص) به تو فرمود: روزی به ستم به جنگ با او(علی) بر می خیزی؟».زبیر گفت: اکنون به یاد آوردم، و اگر پیش از این به یاد آورده بودم بر ضد تو بر نمی‌خاستم.
گفته می شود که زبیر از جنگ کناره گرفت اما با آغاز نبرد کشته شد امیرالمؤمنین(ع) به قاتل زبیر فرمود: تو را به آتش بشارت می دهم. وی سرانجام از لشگر خوارج سر درآورد. طلحه نیز مجروح شد و هنگامی که بر زمین افتاد، مروان بن حکم فرصت مناسبی به دست آورد تا با قتل وی، انتقام عثمان را از او بگیرد این در حالی است که این مدعیان، همصدا با معاویه، امیرالمؤمنین(ع) را به توطئه برای قتل عثمان متهم می کردند. در حالی که آن حضرت بنا بر روایتی، حسنین(علیهماالسلام) را برای دفاع از عثمان در برابر مهاجمان ناراضی، به کاخ وی فرستاده بود که متحمل فشار شدیدی گشتند . در همین حال، معاویه درخواست عثمان مبنی بر ارائۀ کمک نظامی برای نجاتش را نادیده گرفته و منتظر کشته شدن وی بود تا یک گام دیگر به تصرف کرسی خلافت اسلامی نزدیک گردد. عثمان پیش از کشته شدن، در دیدار با معاویه صریحاً این نکته را به وی متذکر گشته بود. لشگریان امیرالمؤمنین(ع) به پیروزی در نبرد نزدیک می شدند، اما عایشه سوار بر شتر خود در حالی که کیسۀ پول در دست داشت، لشگریان جمل را به شدت تحریک می‌کرد و آنان را به قتل امیرالمؤمنین(ع) فرا می‌خواند و این امر سبب شده بود که نبرد شدت یافته و به درازا کشد (بخاری در صحیح خود جریاناتی شگفت انگیز از اسائۀ ادب او نسبت به پیغمبر(ص) ذکر کرده‌است تا آنجا که پدرش او را به قدری کتک زد که بدنش خون افتاد. و قرآن جاویدان نیز او را به سبب جسارتهایش تهدید به طلاق نمود). علی(ع) خطاب به یارانش فرمود:«شتر را از پای در آورید که بقای آن، فنای اعراب را در پی دارد».با پی شدن شتر، لشگریان جمل پراکنده شده* و سوار هودج تنها ماند. امیرالمؤمنین(ع) به محمدبن ابی بکر گفت:«خواهرت را دریاب تا آسیبی نبیند».آنگاه امیرالمؤمنین(ع) خود نیز به سوی او رفت و پای هودج ایستاد و با ترکه ای که در دست داشت ضربه ای بر آن نواخت و گفت :«ای حمیرا، آیا پیامبر(ص) به تو فرمان نداده بود که در خانه ات بنشینی...». برخی از یاران امام(ع) می خواستند عایشه را بکشند ولی او ایشان را از این کار بر حذر داشت و وی را تحت حراست قرار داد تا مورد آسیب و هتک حرمت قرار نگیرد، و سپس وی را به همراه چهل تن با احترام به سوی مدینه روانه نمود. عایشه علیرغم این بزرگواریها، در هر منزلی در طول راه، نسبت به امیرالمؤمنین(ع) اسائۀ ادب نموده و سخنان زشت بر زبان می‌راند.
و بدین‌سان، فتنۀ جمل با بیش از دوازده هزار قربانی پایان یافت. امیرالمؤمنین(ع) به لشگریانش اجازه نداد که اموال بر جای مانده از فراریان را به غنیمت گیرند، مگر سلاحها را و فرمود: در این جنگ، غنیمتی وجود ندارد.
*امیرالمؤمنین(ع) ابتدا به فرزندش محمد حنفیه فرمان کشتن شتر را داد اما وی با همۀ قدرت و شجاعتش قادر بر این کار نشد. امیرالمؤمنین(ع) سپس امام حسن(ع) را برای انجام این کار فرستاد و آن حضرت موفق به پی کردن شتر گردید. هنگامی که امیرالمؤمنین(ع) آثار تأثر را در چهرۀ محمد حنفیه مشاهده کرد، به وی فرمود: ناراحت نباش، زیرا تو پسر من هستی و او پسر رسول خدا(ص) است.
جنگ سرنوشت ساز صِفّین؛ نبرد تشیع و نظام جاهلیت احیا شده عربی
جنگ جمل فرصت مناسبی برای معاویه بن ابی سفیان فراهم آورد تا علاوه بر تحریک مردم شام بر ضد علی(ع) به خونخواهی عثمان، فرستادگانی به عراق اعزام کرده و با تطمیع سران آن منطقه، عده ای از ایشان را به سوی خود جلب نماید. امیرالمؤمنین(ع) بنا بر موقعیت نظامیِ کوفه و نزدیکی اش به مرز شام، این شهر را به عنوان پایتخت خویش انتخاب کرده و به سوی عراق حرکت نمود.
معاویه از دیرباز در شام پایۀ زمامداری خود را استوار ساخته بود و با آن که عثمان را در روزهای سخت تنها گذاشت و کمکی برای وی نفرستاد، همین که به قتل رسید او را خلیفۀ مظلوم خوانده و به بهانۀ خونخواهی او از فرمان امیرالمؤمنین(ع) سر باز زد. ( معاویه با تبلیغات گسترده و طولانی در شام، به مردم چنین القاء کرده بود که مراد از اهل بیت و وارثین پیامبر(ص)، او و قبیله اش بنی امیّه هستند!) وی پس از دریافت حکم عزل خویش از امیرالمؤمنین(ع) با نگرانی تمام، ابتدا با قیصر روم پیمان آشتی بست و سپس عمرو بن عاص را که چون خود او مظهر خدعه و نیرنگ بود نزد خود خواند و بدو وعدۀ حکومت مصر را داد.
* هنگامی که به امیرالمؤمنین(ع) توصیه کردند که معاویه را دو ماه در حکومت شام ابقا نماید تا برای آن حضرت از اهل شام بیعت گیرد و سپس وی را عزل نماید. فرمود: من برای نصرت حق از باطل استفاده نمی کنم. اگر من یک لحظه بر ابقای معاویه صبر کنم، در فساد و ظلمی که معاویه در آن لحظه انجام خواهد داد با او شریک خواهم بود و من چنین مسئولیتی را بر عهده نمی گیرم.
اولین خدمت عمرو عاص به معاویه، راهنمایی وی به این نکته بود که برای همراه ساختن مردم شام با خود، علی(ع)را مسئول قتل عثمان معرفی کند. معاویه لشگری بزرگ فراهم آورده و با شعار خونخواهی خلیفۀ سوم روی به عراق نهاد.
نیرنگ دوم عمرو عاص، ایجاد اختلاف در لشگر امیرالمؤمنین(ع) بود. وی آگاه شده بود که بخشی از لشگر علی(مردم قبیلۀ کِنده)از رئیس سابق خود اشعث بن قیس حمایت می کنند و به امیرالمؤمنین(ع) به سبب عزل وی از حکومت آذربایجان معترض اند. وی از طریق واسطه هایی به صورت غیر مستقیم شروع به تحریک وی نمود. طلایه داران دو لشگر به هم نزدیک می شدند و در دشت صفین به هم رسیدند و این در حالی بود که طلایه داران سپاه شام زودتر به نهر آب رسیده و آن را در تصرّف داشتند و به طلایۀ سپاه عراق اجازۀ استفاده از آن را نمی دادند . . . امام(ع) به معاویه پیغام داد که: ما جنگ با شما را آغاز نکردیم و از آن اکراه داشتیم . . . نظر ما این است که از جنگ خودداری کنیم تا تو را دعوت به حق نموده، اتمام حجّت کرده باشیم. اینک آب در تصرف شماست و به سپاه ما اجازۀ برداشت آن را نمی دهید. پس این مانع از میان بردار تا دربارۀ تصمیم بعدی بیاندیشیم.
با ردّ درخواست امیرالمؤمنین(ع) از سوی معاویه، امام(ع) به سپاهیانش اجازۀ حمله داد. با حملۀ رعدآسای سپاهیان عراق در طی یک درگیری شدید کنترل نهر آب از دست سپاه شام خارج گردید. معاویه و سپاه شام از این که امیرالمؤمنین(ع) تلافی کرده و آب را بر روی ایشان ببندد در نگرانی و هراس به سر می بردند. اما امام(ع) از بستن آب بر روی سپاه شام خودداری نمود. این اقدام جوانمردانه کافی بود تا لشگریان شام را متوجه نماید که به جنگ با چه کسی آمده اند. امام(ع) به مدت دو ماه سفیران فراوانی به سوی معاویه فرستاد و وی را به سوی حق دعوت نمود.
دشت صفین پس از سیزده ماه جنگ و گریز پراکنده، هنوز در انتظار آغاز نبردی بزرگ به سر می برد. علی(ع) تا آخرین لحظه به امید صلح صبر کرده بود و هر روز سفیران خود را نزد معاویه می فرستاد و او را به پیروی از کتاب خدا و دست برداشتن از تفرقه و خونریزی دعوت می کرد، و آن روز(آخرین روز محرم سال 38 هجری) تصمیم نهایی خود را گرفته بود. او می اندیشید که اگر جنگ به این صورت ادامه یابد به زودی روحیۀ سپاهیان تضعیف می شود. وی می دانست که معاویه عمداً جنگ را طول می دهد تا در میان سپاه او شکاف بیشتری ایجاد نماید. آخرین سفیر از سوی امام(ع) به سوی سپاه شام رفت و برای آخرین بار با ایشان اتمام حجت نمود و به سوی اردوگاه بازگشت. سربازان عراق آرایش نظامی گرفته بودند. پیدا بود که علی(ع) پس از فرستادن سفیر، فرماندهان جناح های گوناگون سپاه را تعیین نموده است. اشعث بن قیس و عبداللّه بن عباس در سمت راست و چپ سواره نظام بودند. پیشاپیش همه، فرماندهی گروه طلایه داران را مالک اشتر نخعی داشت. با طلوع خورشید جنگ بزرگ آغاز شد و پس از پنج روز نبرد سنگین، آثار ضعف و شکست در لشگر شام پدیدار شد. روز هشتم نبرد امام(ع) خود برای پایان کار سپاه معاویه وارد صحنۀ کارزار گردید. عبداللّه بن بدیل فرماندۀ جناح راست لشگر عراق، سپاه خود را به سوی جناح چپ سپاه شام کشید و با حمله ای ناگهانی و سخت آن را در هم کوبید و عقب راند. حبیب بن مسلم، فرماندۀ جناح چپ سپاه شام در حالی که خیمۀ معاویه پشت سرش قرار داشت، سعی می کرد از پیشروی عبداللّه بن بدیل جلوگیری کند. عبداللّه و گروهی از یارانش با حمله ای بسیار شدید راه خود را به سوی خیمۀ معاویه که در حلقۀ پنج صف از نگهبانان فدایی قرار داشت گشودند. معاویه و عمروعاص وحشت زده از خیمه بیرون دویده و سوار بر اسب شدند. عبداللّه در حالی که می کوشید راهی از میان دیوار محکم نگهبانان به سوی معاویه باز کند، معاویه را دید که به همراه عمروعاص از آنجا فرار کرد و به تپه ای که در پشت خیمه‌اش بود رفت. معاویه بالای تپه ایستاد و به سربازانش گفت: « وای بر شما، اگر در به کارگیری سلاح ناتوان هستید از سنگ استفاده کنید!». ناگهان باران سنگ بر سر عبداللّه بن بدیل و یارانش باریدن گرفت. تکه سنگی که بر سر عبداللّه اصابت کرد وی را از اسب پائین افکند. معاویه از تپه پائین آمد و خودش را به عبداللّه که بیهوش بر زمین افتاده بود رساند. اما پیش از وی، یکی از سربازان معاویه او را با ضربت نیزه ای به شهادت رساند.
* یکی دیگر از فرماندهان لشگر امیرالمؤمنین(ع) که خالدبن معمّر نام داشت نیز به خیمۀ معاویه رسید تا جایی که دستگیری و قتل معاویه برایش بسیار آسان بود اما معاویه به او پیام داد که اگر عقب نشینی کند، حکومت خراسان را به وی خواهد داد و آن بدبخت نیز از روی طمع به دنیا پیشنهاد معاویه را پذیرفت، اما به فاصلۀ کوتاهی از دنیا رفت.
یاران عبداللّه در محاصرۀ شمشیرهای شامیان یکی پس از دیگری از پای در آمدند و باقیماندۀ جناح راست عقب نشینی کرده و از میدان به در رفتند. اگر جناح چپ سپاه عراق عقب نشینی آنان را می دید، آن جناح نیز عقب می نشست. علی(ع) خود را به مالک اشتر رسانیده و از او خواست تا خود را به جناح راست رسانده و مانع عقب نشینی آنان گردد، و خود نیز به سوی جناح چپ رفت و برای تقویت روحیۀ ایشان به نبرد با شامیان پرداخت. علی(ع) خود در میان باران تیر و صدها شمشیر پیش می رفت. اطراف او فرزندانش مانند سپری در برابر تیرها و شمشیرها از وی دفاع می کردند. علی، سپاه شام را یک تنه عقب می راند تا جرأت و شجاعت دوباره ای به سپاهیانش دهد. علی(ع) چون شیر بر مهاجمان حمله می برد اما هر بار عدۀ بیشتری به او حمله می کردند گویی تمام سپاه شام قصد کشتن وی را داشتند. در این حال دو تن از فرماندهان و قهرمانان سپاه شام کشته شدند و سپاه شام وحشت زده عقب نشست. در پایان روز علی سوار بر اسب به سوی خیمۀ معاویه تاخت و برای معاف داشتن سپاهیان دو طرف از قتل عام، وی را به نبردی تن به تن دعوت نمود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 32   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله موانع و مشکلات حکومت علی(ع)

دانلود مقاله موانع و راهکارهای شفاف سازی بازار سرمایه ایران

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله موانع و راهکارهای شفاف سازی بازار سرمایه ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

چکیده: پس از رسوایی های مالی تعدادی از شرکتهای بزرگ و مشهور در سطح دنیا از جمله انرون و ورلدکام در آغاز قرن اخیر که کاهش اعتماد عمومی نسبت به اطلاعات و گزارشات مالی منتشر شده توسط شرکتها را به دنبال داشت،نیاز به اطلاعات بیشتر وبا کیفیت تر افزایش یافته و منجر به تقاضای بیشتری در خصوص شفافیت بیشتر اطلاع رسانی و گزارش دهی شرکتها شده است.افشا و شفافیت بیشتر منجر به سرمایه گذاری های بلندمدت تر از سوی سرمایه گذاران،دسترسی آسان تر به سرمایه جدید،هزینه تامین مالی کمتر،مدیریت موثر و مسئولانه تر و در نهایت قیمت بالاتر سهام ومنافع در خور توجه تر سهامداران خواهد شد. در این مطالعه ، با جمع‌آوری اطلاعات کتابخانه‌ای ، موانع عدم شفّافیت بازار سرمایه ایران، با یک تفکّـر سیستمی مورد بررسی قرار گرفته‌انـد. نتایج بدست آمده نشان داده انـد که وجود و دخالت دستگاه‌های مهم دولتی و یا به عبارتی تصمیم‌گیرندگان کلان ، بر رونـد مبادلات بازار سرمایه در قالب ائتلاف ، نقش به سزایـی را در عدم شفافیت این بازار بازی می‌کنـد. همچنین در این مطالعه ، معاملات صـوری ، ارائـه اطلاعات نادرست از سوی شرکت‌ها ، ندادن اطلاعات از سوی شرکت‌ها و انتشار اخبار کذب به ترتیب عوامل مهم دیگری بوده‌انـد که بر این ناکارایـی (عدم شفافیت) می‌افزاینـد. در نهایت در راستای گذر از چنین موانعی جهت هر چه کاراتر نمودن بازار سرمایه ایران ، راه‌کارهایی اساسی و اجرایی ارائـه گردیده است.    واژه‌های  کلیدی : بازار سرمایه ‌، شفافیت بازار، کارایی بازار، اطلاعات ،معاملات

 

 

مقدمه

بازار سرمایه به عنوان بخشی از بازار مالی، نقش مهمی را در اقتصاد بازار، بازی می کند. از طریق چنین بازارهایی است که پس اندازها در بخش های مختلف اقتصاد ملی، برای سرمایه گذاری درصنعت، به شرکت ها منتقل می شوند. به علاوه، بازارهای مالی چشم انداز آتی بنگاه های اقتصادی را ارائه می کنند. منافع بالقوة تجهیز چنین بازارهایی، بسیار زیاد است و البته، چنین کاری با چالش های بسیار همراه است.توسعة مالی در بسیاری از اقتصادهای بازار در حال رشد،باعث گردیده تا کسری های بودجه کاهش یافته وتورم آرام گیرد. در نهایت، این بازار می تواند به رفاه عمومی و تقویت ترازنامة خانوارها ‏، کمک شایان توجهی نماید.در ایران نیز، بخش مالی اهمیت خود را یافته؛ به گونه ای که سهم بانکداری، بیمه و خدمات مالی در تولید ناخالص ملی در حال رشد است و شاید نزدیک به یک میلیون نفر، در حوزة خدمات مالی مشغول به کارند.

 

مقاله به صورت ورد قابل ویرایش  می باشد 

تعداد صفحات مقاله 12 صفحه می باشد 

فایل مقاله بعد از خرید قابل دانلود می باشد 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله موانع و راهکارهای شفاف سازی بازار سرمایه ایران

دانلود پایان نامه رشته مدیریت با موضوع موانع فرهنگی ارتقاء شغلی زنان

اختصاصی از حامی فایل دانلود پایان نامه رشته مدیریت با موضوع موانع فرهنگی ارتقاء شغلی زنان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

در این پست می توانید متن کامل پایان نامه رشته مدیریت با موضوع موانع فرهنگی ارتقاء شغلی زنان را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 عنوان مقاله:

 موانع فرهنگی ارتقاء شغلی زنان

پدید آورنده:

فروغ رودگرنژاد

 

چکیده

با وجود آنکه زنان نیمی از جمعیت فعال جهان را تشکیل می دهند، اما از آنها به طور مساوی در اداره امور سازمانها استفاده نمی‌شود. البته در سالهای اخیر حضور زنان در محیط کار چشم‌گیرتر شده است وروز به روز بر تعداد آنها افزوده می‌شود، اما میزان پیشرفت آنها در مشاغل سطوح بالا متناسب با تعداد آنها در سازمانها نیست. زنان در محیط کار با مسایلی نظیر تبعیض شغلی روبرو هستند و پیش داوری هایی که نسبت به آنها وجود دارد از نگرش های فرهنگی جامعه ناشی می‌شود. زنان یکی از سرمایه های مهم و پرارزش کشورهای جهان بویژه در کشورهای درحال توسعه هستند. رهبران سازمانها باید بدانند که برای پاسخ به بازار متغیر مشتریان و رقابت بین‌المللی باید از استعداد زنان و مردان متخصص در همه سطوح استفاده کنند.

این مقاله مسایلی را در مورد اشتغال زنان در روند توسعه، فضای فرهنگی حاکم بر اشتغال زنان، موانع فرهنگی و نگرش موجود در اشتغال زنان را بیان کرده و همچنین پیشنهادهایی برای هموار شدن زمینه اشتغال زنان ارایه می‌دهد.

مقدمه

هرگز در تاریخ به اندازه امروز توافق در مورد اینکه مهمترین پیشتاز توسعه، مشارکت همه انسانهاست، وجود نداشته است و برای رسیدن به این نقطه راه درازی پیموده شده است. در این میان زنان چون مردان به عنوان منابع ارزشمند سازمانی در توسعه پیشرفت جامعه خود نقش تعیین کننده ای دارند. زنان ومردان به همراه هم قادرند تا جامعه و کشور را در مسیر رشد و توسعه قرار دهند و از نیروهای خود، به گونه ای هم افزا جامعه را بهره مند سازند. جوامعی که توانسته اند با تفکر راهبردی موفق به تدوین قوانینی برای بهره برداری از اندیشه های خلاق و قدرت سازندگی زنان بشوند و در واگذاری فرصت برای ابراز شایستگی و لیاقت به کلیه شهروندان اعم از زن و مرد، مساوات را رعایت کنند، بیش از سایر جوامع پیشرفت کرده‌اند. ( الوانی،ضرغامی‌فرد، 1380،2)

زنان نیمی از جمعیت فعال جهان را تشکیل می دهند . تخمین های آماری نشان می دهد که 60 درصد از افزایش نیروی کار در دهه آینده را زنان تشکیل خواهند داد. از سال 1970 تعداد زنان در مشاغل اجرایی، اداری و مدیریتی به طور چشمگیر افزایش یافته اما نسبت زنانی که در سطوح بالای شغلی به کار گرفته می‌شوند، هنوز پایین است.

در ایران نیز طبق سرشماری مرکز ایران در سال 1355، نرخ مشارکت زنان 9/13 درصد بوده است. این رقم در سال 1365 به 2/8 درصد کاهش یافته است و در سال 1375 به نرخ 1/9 درصد افزایش یافته است. زنان مدیر و کارمندان رده بالای سازمان در سال 1370 معادل 1533 نفر بودند که در سال 1375 به 41420 نفر رسیده است هر چند این رقم نشان دهنده افزایش تعداد زنان در پست‌های مدیریتی است اما در مقایسه با تعداد شاغلان زن رقم ناچیزی است. ( جزئی ،1380، 70)

اشتغال زنان در روند توسعه:

درگزارش های توسعه انسانی سازمان ملل نوشته شده که زنان بهره وری بسیار کمی را از منافع توسعه داشته‌اند. اگر چه نیمی از جمعیت دنیا را تشکیل می دهند ولی سهم آنان در جمعیت فعال اقتصادی حدود سی درصد و در برخی از کشورهای بسیار کم تر از این رقم برآورد می شود و اضافه می کنند که در کشورهای در حال توسعه زنان فرصت های شغلی کمتری داشته و غالباً در بخش غیررسمی بدون هیچ گونه دستمزدی به کار مشغول هستند. زنان وقتی هم که در بخش رسمی شاغل می شوند دستمزد کمتری نسبت به مردان به آنان پرداخته می شود و امکان خود اشتغالی زنان نیز به دلیل عدم دسترسی به نهادهای مورد نیاز محدود است. آنان ساعت طولانی تری نسبت به مردان کار می کنند ولی نتیجه کارشان محاسبه نمی شود و در واقع زنان در آمارهای ملی کشورهای در حال توسعه گم شده اند( عبداللهی ،1381، 188)

در دو دهه اخیر تحولات چشم‌گیری در این مورد رخ داده است و کاهش نابرابری های جنسیتی جزء جدایی ناپذیر فرایند توسعه شده است و یکی از مهمترین تحولات، تغییر در دیدگاه حاکم نسبت به زنان در این فرایند می‌باشد.

تقریباً در سالهای پیش از 1975 در جهت کمک به جمعیت زنان، بیشتر مسایل رفاهی مطرح می‌گردید و تمامی تلاش ها در جهت فراهم نمودن امکاناتی برای تامین حمایت از طریق اجرای پروژه های کوچک و برآورده نمودن مهمترین نیازهای اساسی آنها بود. در سالهای اخیر این دیدگاه به نگرش جدیدتری متحول شده است. در این نگرش زن تنها دریافت کننده کمک ها نیست بلکه خود تولید کننده، مشارکت کننده و در عین حال برخوردار شونده از امکانات بدست آمده در فرایند توسعه نیز می‌باشند. (شادی طلب، 1381، 175)

فضای فرهنگی حاکم بر اشتغال زنان:

تجربیات چند دهه گذشته در کشورهای کم توسعه، ثابت کرده است که در فرآیند توسعه آمادگی فضای فرهنگی نه تنها برای پذیرش تغییرات برون زا ضروری است بلکه خود مهمترین عامل برای زمینه سازی تغییرات درون زا در همه بخش های اجتماعی و اقتصادی می‌باشد.

شاید در برخی از تغییرات بسیار سطحی و کوتاه مدت بتوان از عوامل فرهنگی چشم پوشی نمود ولی به طور یقین در چشم انداز بلندمدت و تحولات ریشه ای و همه جانبه در پایگاه اجتماعی- اقتصادی زنان، فضای فرهنگی حاکم بر اشتغال زنان نقش بسیار اساسی و زیربنایی دارد.

(شادی طلب، 1381،176)

بررسی ها و نظرسنجی های انجام شده توسط مرکز سنجش برنامه های صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در سالهای 74-1372 از مردم تهران در خصوص اشتغال زنان نشان می دهد که 5/66 درصد معتقد بودند که مهمترین وظیفه زن خانه داری است. در خصوص وزیر شدن زنان 33 درصد پاسخ گویان کاملاً‌ مخالف و یا مخالف و معتقد بودند که زنان به دلیل مشکلات و ویژگی‌های خاص برای پست وزارت مناسب نیستند. در این میان، مردان بیش از زنان با وزیر شدن زنان مخالف بودند( مرکز سنجش برنامه‌ای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و نظرسنجی درباره اشتغال زنان 74-1372)

در مورد فواید اشتغال برای خود زنان و برای خانواده آنان یافته های تحقیقاتی نشان می‌دهد که مساله اقتصادی درتأمین بخشی از هزینه‌های خانواده، 81 درصد و استقلال مالی برای زنان 57 درصد بیشترین سهم راداشته است و نزدیک به 34 درصد به بهبود پایگاه اجتماعی خود در جامعه و 8 درصد به تاثیرآن در امور فرهنگی و اجتماعی خانواده اشاره داشته‌اند.

و به طور خلاصه عامل اقتصادی در اشتغال زنان، واجد بیشترین اهمیت است ولی فرهنگ رایج و پذیرفته شده در جامعه نظرات خاصی نسبت به اشتغال زنان داشته و طبق پاسخ‌های ارایه شده براین باور است که در صورت عدم موافقت شوهر با کار زن، حتی در صورت تمایل زن به ادامه کار، او باید از کار خود چشم‌پوشی کند.( شادی طلب ،1381، 179)

موانع فرهنگی و نگرشی موجود در اشتغال زنان:

الف ) موانع فرهنگی:

یکی از موانع فرهنگی مهم که برای اولین بار توسط مجله وال استریت در سال 1986 مطرح شد اصطلاح سقف شیشه ای Glass ceiling است. این واژه برای توصیف موانع نامرئی ناشی از تعصب های مسئولان و سازمانها علیه زنان شکل گرفت. موانعی که در عمل زنان را از دستیابی به فرصت‌های برابر استخدامی و حقوق و دستمزد باز می‌داشت. بنا به تعریف اداره کار ایالات متحده، سقف شیشه‌ای حاکی از نگرش‌های آمیخته به تعصبی است که زنان را از پیمودن به مدارج عالی در یک سازمان باز می‌دارد.

سقف شیشه ای نتیجه اسطوره ها و برداشت‌های مشترک است. بعضی از این برداشتهای پذیرفته شده توسط عموم به شرح زیر است:

  1. زنان توانایی کافی برای کار را ندارند.
  2. مردان ویژگی‌هایی دارند که آنها را برای تصدی مقامهای رهبری مناسب‌تر می‌سازد.
  3. زنان تجربه کافی برای پذیرفتن مقامات رهبری ندارند.
  4. زنان قادر به انجام امور فنی و دشوار نیستند. (united Nation – women,1955,45)

در ایران نیز هر چند در برخورداری از فرصت‌های برابر اشتغال در برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی تاکید شده است اما در عمل شاهد نگرش‌های تبعیض آمیز و به تبع آن تصمیم‌گیری‌های تبعیض آمیز نسبت به زنان شاغل هستیم. اصطلاح سقف شیشه‌ای گر چه برای اولین بار در امریکا شکل گرفت ولی در شرایط کنونی این واقعیت قابل تفهیم به تمام موقعیت‌هایی است که زنان در عمل برای رسیدن به مشاغل سطوح بالا با آن روبرو هستند. مفروضاتی مانند اینکه زنان در شرایط بحرانی بسیار احساساتی تصمیم می‌گیرند و منطقی نیستند و .. مسایل کلیشه‌ای هستند که از توجه عادلانه به شرایط احراز فردی جلوگیری کرده است. (جزنی،1380،71)‌

ب ) موانع نگرشی:

  1. زنان مانند مردان در مورد مسیر شغلی شان جدی نیستند، و خانواده برای آنها در اولویت قرار دارد.
  2. اگر یک زن در مقام در مقام ارشد شکست بخورد، پس نباید هیچ زنی را در مقام مشابه قرار داد.
  3. سازمانها زنان را برای شکست خوردن نمی‌خواهند پس ریسک استخدام و ارتقای آنها را قبول نمی‌کنند. (منبع : اینترنت)

پیشنهادهایی برای هموار شدن زمینه اشتغال زنان:

  1. شکستن سقف شیشه‌ای : بهترین راه برای شکستن سقف شیشه‌ای آموزش و شکستن چارچوب باورهای سنتی در رابطه با شغل های زنان و تقویت خودباوری زنان می‌باشد. سازمان بین‌المللی کار، برای شکست سقف شیشه‌ای توصیه‌هایی ارایه کرده است که بعضی از آنها به شرح زیر می‌باشد:

آموزش، ایجاد شبکه‌های ارتباطی، اتخاذ سیاست های سازگار با مصالح خانوادگی، اصلاح قوانین استخدامی، پرداخت‌های مساوی برای مشاغل مشابه، افزایش آگاهی عمومی نسبت به نقش وسهم اقتصادی رو به رشد زنان( منبع اینترنت)

  1. افزایش مشارکت زنان در جامعه از طریق تشکیل سازمانهای غیردولتی (NGO).
  2. یکی از اقداماتی که هم‌اکنون در دنیا برای فراهم‌آوردن زمینه مناسب برای فعالیت زنان مورد توجه قرار گرفته است بحث سازمان «دوستدار خانواده» Friendly organization است . ساختار این سازمانها به گونه‌ای است که زنان شاغل بتوانند حافظ کیان خانواده خود نیز باشند.در نظر گرفتن امکاناتی چون ساعات کار شناور، محلهای کار غیرمتمرکز تهیه امکانات مهد کودک و .. از جمله تمهیداتی است که در این سازمانها پیش‌بینی می‌شود.

نتیجه‌گیری:

تعداد زنان در سالهای اخیر در محیط کار رو به افزایش است اما اشتغال زنان در جامعه ما هنوز با موانع فراوانی از جمله موانع فرهنگی و نگرشی رو به رو است.

و رسیدن به اهداف هر سازمان و در نهایت رسیدن به توسعه اقتصادی و اجتماعی هر کشوری ، در گروه استفاده بهینه از نیروی انسانی آن می‌باشد. سازمانها باید از زنان و مردان متخصص به دور از تعصبات فرهنگی، به شکل صحیحی استفاده کرده و سقف شیشه ای را از میان بر دارند. و اشتغال زنان نیازمند تغییر رفتار و نگرش هاست و هم زنان باید با اعتماد به نفس بیشتری در محیط جامعه وسازمان ظاهر شوند و روز به روز به توانمندی های خود بیفزایند.

 

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه رشته مدیریت با موضوع موانع فرهنگی ارتقاء شغلی زنان

دانلود پایان نامه موانع دسترسی زنان بزهکار به عدالت کیفری در نظام کیفری ایران

اختصاصی از حامی فایل دانلود پایان نامه موانع دسترسی زنان بزهکار به عدالت کیفری در نظام کیفری ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه موانع دسترسی زنان بزهکار به عدالت کیفری در نظام کیفری ایران


دانلود پایان نامه موانع دسترسی زنان بزهکار به عدالت کیفری در نظام کیفری ایران

موانع دسترسی زنان بزهکار به عدالت کیفری در نظام کیفری ایران

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:159

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد M.A

رشته: حقوق

گرایش: جزا و جرم شناسی

فهرست مطالب :

چکیده

مقدمه

بیان مسئله. 2

اهمیت و ضرورت انجام تحقیق. 4

پیشینه تحقیق. 5

روش تحقیق. 6

سوالات تحقیق. 6

ساختار تحقیق. 6

فصل اول:

موانع دسترسی زنان به عدالت کیفری در قوانین جزایی ماهوی

مبحث اول: ضمانت اجراهای کیفری در مورد زنان بزهکار. 12

گفتار اول: زنان و کیفر حبس... 12

گفتار دوم: زنان و ضمانت اجراهای جایگزین حبس... 13

گفتار سوم: آسیب شناسی ماهوی پاسخ­های نظام عدالت کیفری.. 18

الف) نبود پاسخ دهی.. 18

  1. نبود پاسخ­دهی قانونی.. 18
  2. نبود پاسخ­دهی اجرایی/ قضایی.. 18
  3. پاسخ دهی صوری/ نمایشی.. 19

ب) پاسخ­دهی سرکوب گرایانه. 20

  1. کیفردهنده 20
  2. تثبیت کننده 21

3- ناتوان ساز. 21

3-1- ممکن نبودن طرح دعوی نزد نظام عدالت کیفری.. 21

2-3- ناتوانی در مراجعه به مراکز ارائه دهنده خدمات درمانی و حمایتی.. 22

ج) پاسخ­دهی ناحمایتی و غیرتخصصی.. 22

1- ترسیم یا اجرای آسیب زای فرآیند دادرسی کیفری.. 23

2- کمبود یا عدم کفایت پاسخ­های حمایتی درمانی.. 24

3- کمبود یا نبود کفایت واکنش­های کیفری.. 24

مبحث دوم: بررسی عدالت نسبت به زنان در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392. 26

گفتار اول: بررسی تفاوت اجرای حکم قصاص در مورد زن و مرد. 27

الف – قانون مجازات اسلامی ایران مصوب 1370. 28

1- حکم قرآن در مورد قصاص زن و مرد. 30

2- مبنای روایی.. 32

ب) قانون مجازات اسلامی مصوب 1392. 34

1- قاتل و مقتول واحد باشند. 35

2- قاتل، واحد و مقتول، متعدد باشند. 35

3- قاتلین، متعدد و مقتول، واحد باشند. 36

گفتار دوم: حجاب زنان و عدم جرم انگاری حجاب برای مردان. 39

الف- مبنای فقهی ماده 864 ق.م.ا. و نقد آن. 39

1- نقد ماده 864 ق.م.ا. 40

2- قید «کیفر عمل» 40

3- قید «انظار عمومی» 40

4- قید «جریحه­دار شدن عفت عمومی» 40

5- قید «گناهان کبیره» 41

6- قید «عمل حرام» 42

7- فرق گناه و جرم. 42

ب- نقد تبصره ماده 864 ق.م.ا. 43

1- عدم انطباق تبصره ماده 864 ق.م.ا. با شرع. 43

2- عدم تناسب مجازات مقرر در تبصره، با سایر قوانین مشابه. 44

3- عدم قید جریحه­دار شدن عفت عمومی.. 44

4- پیشنهاد اصلاح قانون. 44

ج- عدم جرم انگاری رعایت حجاب برای مردان. 45

گفتار سوم: سن مسئولیت کیفری دختران. 46

الف- حذف تعزیر افراد نابالغ. 47

ب- مسئولیت نقصان یافته. 47

ج- رشد کیفری.. 49

گفتار چهارم: مجازات تجاوز جنسی.. 50

گفتار پنجم: دفاع مشروع. 51

گفتار ششم: دیه زن. 51

الف – دیه نفس مرد مسلمان. 52

ب – دیه نفس زن مسلمان. 53

گفتار هفتم: قصاص به سبب سقط جنین.. 55

گفتار هشتم: عدم تنوع در ضمانت اجراهای کیفری.. 56

فصل دوم:

موانع دسترسی زنان بزهکار به عدالت کیفری در آیین دادرسی کیفری

گفتار اول: نگرش منفی پلیس نسبت به زنان بزهکار. 61

الف- اعمال خشونت در هنگام دستگیری و فشار فیزیکی جهت کسب اقرار. 64

ب- اعمال خشونت، تهدید، سوء استفاده از قدرت.. 65

ج- ساز و کارهای حمایتی جهت جلوگیری از سوء استفاده از قدرت.. 67

گفتار دوم: عدم رعایت حریم خصوصی.. 70

الف- تأثیر تحصیلات، موقعیت اقتصادی و اجتماعی در واکنش به حفظ حریم خصوصی.. 71

ب- عدم آگاهی و آموزش کارکنان نهاد کیفری نسبت به رعایت حریم خصوصی.. 73

مبحث دوم: نارسایی ها و کمبودهای موجود در نهاد دادسرا 76

گفتار اول: فقدان حضور مشاور، مددکاران، فقدان میانجی­گری و تشکیل پرونده شخصیت.. 77

الف- فقدان حضور مشاور، مددکار. 77

ب- فقدان میانجی­گری.. 79

1- تاریخچه ی میانجی گری.. 81

2- فرایند میانجی گری.. 82

2-1. مرحله­ی ارجاع پرونده 83

2-2. مرحله­ی اقدامات پیش از میانجی گری.. 83

2-3. مرحله ی میانجی گری و گفت و گو. 83

2-4. مرحله ی پی گیری نتایج حاصل از میانجی گری.. 84

3- اصول و مبانی میانجی گری.. 84

4- اهداف میانجی گری.. 85

4-1. اهداف میانجی گری کیفری در قبال بزه دیده 85

4-2. اهداف میانجی گری کیفری در قبال بزه کار. 86

4-3. اهداف میانجی گری کیفری در قبال جامعه ی محلی.. 86

4-4. اهداف میانجی گری در قبال نظام عدالت کیفری.. 87

5- چالش های پیش روی فرایند میانجی گری.. 87

5-1. مقاومت و مخالفت بازیگران رسمی در عرصه ی اجرای عدالت.. 88

5-2. آسیب ناشی از اختیاری بودن پذیرش فرایند میانجی گری.. 88

5-3. فقدان عنصر تجربه و تخصص در مجریان میانجی گری.. 89

5-4. عدم وجود رویه ی واحد و اختلاف نظر در روش های اجرای میانجی گری.. 89

5-5. استفاده ابزاری از بزه دیده به نفع بزه کار. 90

ج- تشکیل پرونده شخصیت.. 90

1- مفهوم شخصیت.. 92

  1. پیشینه ی توجه به پرونده ی شخصیت بزه کار. 93

3- تفاوت پرونده ی شخصیت و پرونده ی کیفری.. 94

4- محاسن تشکیل پرونده ی شخصیت.. 95

4-1. اتخاذ تصمیم منطقی و کنترل بزه کاری.. 95

4-2. جلب اعتماد مردم. 95

4-3. رعایت عدالت.. 96

4-4. پیشگیری از تکرار جرم. 96

4-5- اصلاح بزه کار. 96

5- جایگاه پرونده ی شخصیت در حقوق کیفری ایران. 97

5-1. مقررات مربوط به پرونده ی شخصیت پیش از پیروزی انقلاب اسلامی.. 97

5-2. جایگاه پرونده ی شخصیت در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392. 99

5-3. جایگاه پرونده ی شخصیت در قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 1378. 99

5-4. جایگاه پرونده ی شخصیت در آیین نامه ی سازمان زندان ها و اقدامات تأمینی مصوب 1384  100

5-5. جایگاه پرونده ی شخصیت در قانون آیین دادرسی کیفری جدید. 101

گفتار دوم: عدم مداخله وکیل در دادسرا 103

گفتار سوم: نامناسب بودن قرارهای تامینی با موقعیت زنان بزهکار. 105

گفتار چهارم: فقر اقتصادی و عدم استقلال مالی زنان بزهکار. 109

گفتار پنجم: پیامدهای منفی قرارهای تأمینی منجر به بازداشت و قرار بازداشت.. 111

مبحث سوم: موانع دسترسی زنان به عدالت کیفری در مرحله رسیدگی و صدور و اجرای حکم. 114

گفتار اول: عدم تشکیل پرونده شخصیت، فقدان حضور مشاور، مددکار و وکیل معاضدتی.. 114

الف: پرونده شخصیت.. 114

ب: فقدان حضور مشاور و مددکار. 116

ج: فقدان حضور وکیل معاضدتی در جریان دادرسی.. 118

گفتار دوم: تأثیر ایدئولوژی قاضی نسبت به زنان بزهکار بخصوص در جرایم منافی عفت.. 122

گفتار سوم: موانع دسترسی زنان بزهکار به عدالت کیفری در مرحله اجرای احکام مختلف... 124

الف: شلاق. 125

ب: عدم کارایی و اثر بخشی مجازات شلاق. 126

ج: جزای نقدی، فقدان اثربخشی لازم این مجازات.. 127

د: نامناسب بودن جزای نقدی با موقعیت زنان بزهکار. 128

گفتار چهارم: مجازات زندان و معایب این مجازات در مرحله اجراء برای زنان بزهکار. 129

الف: جرم زا بودن محیط زندان. 130

ب: ناکارآمدی مجازات زندان. 131

ج: کمبود و نبود امکانات بهداشتی، آموزشی، اقتصادی مخصوص زنان بزهکار. 133

د: کودکان و مادران زندانی در داخل زندان. 135

نتیجه گیری.. 137

پیشنهادات.. 139

منابع. 141

چکیده :

پژوهش حاضر و نیز مطالعه حقوق کیفری تطبیقی حاکی از آن است که زنان خانوار و ناتوان از نظر مالی و بی سواد و کم‌سواد وقتی در معرض اتهام قرار می‌گیرند چه برای اثبات بی‌گناهی خود و یا با وجود انجام جرم برای رعایت تشریفات قانونی و برخورداری از عدالت کیفری با موانع بسیاری مواجه می‌شوند و این موانع در فرآیند رسیدگی کیفری از مرحله تحقیقات پلیسی، تعقیب کیفری، دادرسی و صدور و اجرای حکم وجود دارد و از تاثیر این موانع بر سرنوشت و آینده زنان بزهکار نباید غافل ماند. می‌توان با تدوین و تصویب قوانین موثر و کارآمد، توجه به تفاوتها و تمایزات دو جنس آموزش و تعلیم نیروی پلیس ویژه زنان و پلیس پیشگیری از جرم، آموزش قضا زدایی و استفاده از کارشناسان، روانشناسان، وکلا، مشاوران حقوقی و جرم شناسان و تشکیل پرونده شخصیت و استفاده از مشاور و مددکار درکنار بزهکاران و متهمان، استفاده از ساز و کارهای ترمیمی و تربیتی، پیش بینی قرارهای جایگزین، اختصاص شعبی برای رسیدگی به پرونده متهمان و بزهکاران زن، توجه ویژه به شخصیت بزهکاران در هنگام صدور رای، ایجاد سازمانهایی جهت حمایت از زنان بزهکار که خود به نوعی بزه دیده و آسیب‌پذیر می‌باشند. در این پایان نامه به بررسی موانع دسترسی زنان به عدات کیفری در قوانین جزایی ماهوی اختصاص و همچنین به موانع دسترسی زنان بزهکار به عدالت کیفری در آیین دادرسی کیفری پرداخته شده است و در آخر نتیجه گیری و پیشنهادات ارائه گردیده است .

مقدمه :

بیان مسئله

هر جامعه­ای از گذشته تا به امروز با پدیده جرم دست و پنجه نرم می­کند. وقوع جرم، وجود مجرم و انجام مجازات در جوامع امروزی امری بدیهی است. در گذشته خویشان و بستگان مجرم و مجنی علیه به درگیری و اختلافات رسیدگی می­کردند. اما امروزه در بسیاری از کشورهای جهان با افزایش پیچیدگی جامعه و تکامل نظام­های عدالت دولت به تدریج نقش غالبی را در فرآیند عدالت بر عهده گرفت و دولت­ها رفتارهای خاصی را جرم در نظر گرفته­اند و برای آن­ها مجازات تعیین کرده­اند. در جرایم علیه اشخاص و دولت، این دولت­ها هستند که مسئولیت انجام تحقیقات درباره وقوع جرم، تعقیب مظنون، قضاوت و اجرای حکم را بر عهده دارند. دانشمندان و متخصصان مختلف و حتی فلاسفه سعی در کمک دولت­ها در رسیدن به عدالت کیفری که آرمان همه انسان­های آزاد اندیش است دارند. در این بین جرم شناسی هرچند علمی جوان و نوپاست. بیشتر از سایر علوم به کمک حقوقدانان شتافته است تا بتوانند اولاً با شناختن علل جرم، اقدامات پیشگیرنده­ای برای مصونیت جامعه از بزه پیدا نمایند و با تفسیر و تجزیه نتایج حاصله در تکمیل این اقدامات موفق شدند ثانیاً انسان مجرم را بشناسند و بدانند برای چه مرتکب جرم شده و چگونه می­توان او را برای بازگشت به جامعه آماده کرد ثالثاً مجازات­ها و بخصوص زندان را با اقداماتی جدی به محیطی درمانی و تربیتی تبدیل کنند تا کیفر بیش از آن که جرم پرور باشد اصلاح کننده گردد. که نتیجه این شناخت و درمان همه به نفع مرتکب جرم است و هم جامعه را مصون خواهد داشت و نیز تلاش نمایند تا از تدابیر و اقدامات پیشگیرنده به جای مجازات­ها بهره گیری کنند. هم زمان با رشد چشمگیر جرم شناسی در سده اخیر نباید از یک جنبش از دل جرم شناسی غافل شد. جنبش جرم شناسی فمینیستی با وجود همه مشکلات و سختی­هایی که در زمان ظهور و پیشرفت با آن روبه رو بوده امروزه به عنوان نوعی گرایش نظری به رسمیت شناخته شده است. این ظهور به لطف نسل پیشگامان جرم شناسی فمینیستی اتفاق افتاد که اصرار داشتند انحراف زنان ارزش تحقیق دانشگاهی را دارد و اکنون جرم شناسی فمینیسم به عنوان مجموعه­ای از دیدگاه­های نظری به رسمیت شناخته شده است و از نشانه­های قدرتمند فمینیسم بر جرم شناسی، ثبت بخش زنان و جرم در انجمن آمریکایی جرم شناسی است و نشریه­ای که به صورت اختصاصی توسط این بخش چاپ می­شود و به مسئله جنسیت و جرم می پردازد.

رشد و گسترش اندیشه­های فمینیستی Femine (زنانه، زن آسا) در اواخر قرن 19 و بخصوص سده 20 میلادی شدت گرفت هرچند در ابتدا برای اصلاح وضعیت اجتماعی و اقتصادی زنان متمرکز بوده و عمده تلاشش به کسب حق رای، دسترسی به تحصیل، اشتغال و دستیابی زنان به حق حضانت فرزند و بسیاری از حقوق فردی و اجتماعی از قبیل حق مالکیت وارث بوده ولی به مبارزه خود ادامه دادند تا بدان جا پیش رفته­اند که در اولین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در سال 1945 میلادی در سانفرانسیکو برگزار شد زنان شرکت کننده خواستار توجه ویژه این سازمان به مسائل زنان جهان شدند و در پی این حرکت اولین هسته سازماندهی شده در رابطه با زنان جهان تحت عنوان کمیسیون مقام زن به عنوان کمیسیون فرعی تحت نظر کمسیون حقوق بشر فعالیت خود را آغاز نمود و در عصر حاضر فمینیسم به عنصری جهت استقلال، خودکفایی، اعتماد به نفس، اراده افراد و... بدل شده است.

در سال­های اخیر در کشورهای جهان سوم علی الخصوص ایران به مدد گسترش تحصیلات عالی در میان دختران جوان علاقه و انتشار تفکرات فمینیستی در میان آنان با گذشته قابل مقایسه نیست و باعث شده است تا دغدغه­های زنانه نگر از میان قشر محدودی از زنان تحصیلکرده متعلق به طبقات بالای اجتماع در میان تعداد بیشتری از زنان و دختران جوان نفوذ پیدا کرده است حتی در بین دختران و زنانی که متعلق به خانواده­های سنتی و مذهبی هستند در مجموع سبب به وجود آمدن نوعی بحران در جامعه شده است و شاید در نگاه اول رشد و گسترش افکار زنانه نگر باعث نارضایتی شده باشد اما به تدریج ما شاهد
واکنش­های متفاوت و متنوعی در این حوزه بوده ایم که حتی باعث اظهارنظر روحانیون نیز در این حوزه شده است.

همان طور که در صفحات قبل ذکر شد تعدادی از جرم شناسان پیشگام اعتقاد داشتند که بزهکاری زنان باید جداگانه و به طور مستقل مورد پژوهش و بررسی قرار گیرد و جرم شناسی فمینیستی را به عنوان شاخه نظری به رسمیت شناختند در ابتدای این پژوهش نیز سعی شده به بحث نظری بزهکاری زنان پرداخته شود. مسأله جنسیت در جرم از زمان­های گذشته مورد توجه حقوقدانان بوده و پس از ظهور جرم شناسی نیز مورد علاقه جرم شناسان قرار گرفته است تا بدانجا که شاخه ای به نام جرم شناسی فمینیستی به وجود آمده، جرم شناسی زنان که در زمره جرم شناسی کلان یا عمومی قرار می­گیرد سبب بررسی­های مختلف در این زمینه شده و همه پژوهشگران و جرم شناسان معتقدند که مردان بیش از زنان مرتکب جرم می شوند و هر کدام در جهت تأیید گفته­های خود آماری را ارائه می­دهند به طور مثال ریموند گسن در جرم شناسی نظری خود آورده است که «همیشه بین تبهکاری زنانه و تبهکاری مردانه یک بی­تناسبی بسیار مهم وجود داشته است. اولی خیلی ضعیف­تر از دومی بوده و من حیث المجموع 7/1 تا 10/1 تبهکاری مردانه است» و یا دکتر نوربها در زمینه جرم شناسی آورده که «به طور کلی می­توان گفت که در پدیده عمومی بزهکاری نقش زنان بسیار کمتر از مردان به چشم می­خورد و آمارگران غالباً به نسبت 1 در مقابل 10 جرایم زنان را مقابل مردان ارزیابی کرده­اند.» علاوه بر نرخ بزهکاری تنوع و پیچیدگی جرایم مردان بیشتر از جرایم زنان است اما از حیث نوع جرایم ارتکابی باید اذعان داشت که بعضی از انواع جرایم در اغلب موارد خاص زنان می­باشد، جرایمی چون بچه کشی، سقط جنین، رها کردن کودک (سر راه گذاشتن) فحشاء و شیوع جرایم در بین زنان بیشتر است مثل مسموم کردن، سرقت از دستفروش، افتراء، دشنام، شهادت دروغ، سوگند دروغ، و... در مورد تکرار جرم گسن مدعی است که نرخ تکرار جرم زنان بالاتر از نرخ تکرار جرم مردان می باشد.»

به طور کلی در بررسی تأثیر جنسیت در بزهکاری، موقعیت زمانی، مکانی، میزان سن، عوامل جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی هر یک به نوعی در افزایش و تقلیل میزان بزهکاری تأثیر دارند. به ویژه در خصوص«زنان که علل بیولوژیکی و یا ساختار زیست روانی، اجتماعی و فیزیولوژیکی، شکستگی، حساسیت و مشارکت یا عدم مشارکت آنان در فعالیت­های اجتماعی تا حد زیادی قابل توجه و تامل می­باشد.» در تعیین علل تفاوت بزهکاری زنان و مردان می­توان گفت که علل ازدیاد بزهکاری مردان ناشی از مشارکت مردان در فعالیت­های اجتماعی، عدم اغماض و گذشت شاکیان و مدعیان خصوصی نسبت به مردان، عدم ارفاق پلیس و مراجع قضایی به آن­ها، همکاری شرکا و معاونین جرم در معرفی شریک جنس مذکر خود و خشونت ذاتی مردان می­باشد. و از طرف دیگر، زنان به دلیل وجود عوامل عاطفی، جنسی، طرز عمل غدد خصوصاً تأثیر هورمون­ها در سنین نزدیک بلوغ، دوره یائسگی و پیری، ضعف جسمانی، حالات مزاجی و جسمی دوره بارداری و قاعدگی، اغماض شکات، قضات و ضابطین دادگستری، خودداری از معرفی زنان توسط شرکاء و معاونین جرم، زرنگی و تبحر، رازداری و سازگاری بیشتر از مردان با محیط و شرایط سخت زندگی و عدم وجود آمار از جرایم حقیقی زنان بخصوص در جرایمی مانند فحشاء، محرک بودن زنان در جرم و پشت پرده صحنه جنایت قرار گرفتن آن­ها می تواند از جمله عوامل مهم در این بین باشد ولی در زمان جنگ و بحران­های اقتصادی و در شهر میزان جرایم ارتکابی زنان بیشتر می­شود. لازم به ذکر است که جنسیت تأثیر صرف در ایجاد بزهکاری ندارد بلکه یکی از عوامل مهم در فرآیند بزهکاری می­باشد با عنایت به مطالب گفته شده می­توان نتیجه گرفت که جرایم ارتکابی زنان کمتر از بزهکاری مردان می­باشد.

اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

همان­گونه که نگاه جامعه و اندیشمندان، مسئولین قضایی به جرم و مجرم تغییرات چشمگیری یافته است. توجه خاص به زنان بزهکار به عنوان جزیی از این مجموعه امری بدیهی می­باشد. باید پذیرفته شود که نیازها و مطالباتشان شرایط جسمی روحی، شخصیتی، اوضاع و احوال اجتماعی، موقعیت اقتصادی آن­ها در شرایط متفاوت با گروه دیگر بزهکاری قراردارد و افتراقاتی این چنین زمینه ساز نگاه ویژه به بزهکاران زن می­شود بخصوص در جامعه مذهبی سنتی کشورمان که انتظارات از زنان جامعه با جوامع دیگر متفاوت
می­باشد. اما این انتظارات سبب نادیده گرفتن این واقعیت نمی­شود که زنان به عنوان هویتی مستقل باید از حقوقی متفاوت و برابر با مردان برخوردار باشند. منظور از زنان می­تواند یک مادر مسئول و فداکار باشد و یا یک زن بزهکار مهم دسترسی همه زنان بخصوص زنان بزهکار به عدالت کیفری می­باشند.

زنان طبقات مختلف جامعه برای دسترسی به عدالت کیفری با موانع و چالش­های بی­شماری روبه رو هستند و پژوهش­های انجام شده و این پژوهش حاضر و نیز مطالعه حقوق کیفری تطبیقی حاکی از آن است که زنان خانه­دار و ناتوان از نظر مالی و بی­سواد و کم سواد وقتی در معرض اتهام قرار می­گیرند چه برای اثبات بی­گناهی خود و یا با وجود انجام جرم برای رعایت تشریفات قانونی و برخورداری از عدالت کیفری با موانع بسیاری مواجه می­شوند و این موانع در فرآیند رسیدگی کیفری از مرحله تحقیقات پلیسی، تعقیب کیفری، دادرسی و صدور و اجرای حکم وجود دارد و از تأثیر این موانع بر سرنوشت و آینده زنان بزهکار نباید غافل ماند. می­توان با تدوین و تصویب قوانین موثر و کارآمد، توجه به تفاوت­ها و تمایزات دو جنس آموزش و تعلیم نیروی پلیس ویژه زنان و پلیس پیشگیری از جرم، آموزش قضازدایی و استفاده از کارشناسان، روانشناسان، وکلا، مشاوران حقوقی و جرم شناسان و تشکیل پرونده شخصیت و استفاده از مشاور و مددکار در کنار بزهکاران و متهمان، استفاده از سازوکارهای ترمیمی و تربیتی، پیش­بینی قرارهای جایگزین، اختصاص شعبی برای رسیدگی به پرونده متهمان و بزهکاران زن، توجه ویژه به شخصیت بزهکاران در هنگام صدور رأی، ایجاد سازمان­هایی جهت حمایت از زنان بزهکاری که خود به نوعی بزه دیده و آسیب پذیر می­باشند.

پیشینه تحقیق

با توجه به موضوع تاکنون در این زمینه تحقیقاتی مشابه انجام گرفته است مانند مقاله آقای دکتر امین شهریاری با عنوان فلسفه تفاوت­های زن و مرد در حقوق کیفری و قضایی چاپ شده در مجله کانون وکلا سال 1387 که در این مقاله چنین آورده شده است که در مسائل مربوط به حقوق کیفری و قضایی اصولا مرد و زن برابرند، جز در مواردی چند که در بیشتر این موارد هم اختلاف به گونه­ای حکیمانه اجرای مجازات نسبت به زن سبک­تر و با تخفیف بیشتری انجام می­شود. از موارد اختلافی که ممکن است ظالمانه و تبعیض­آمیز توهم شود و نیاز به توجیه دارد، یکی مساله دیه در حقوق کیفری و دیگر گواهی و شهادت در حقوق قضایی است، همچنین مقاله خانم مهرانگیز کار با عنوان زن و جنسیت در قوانین کیفری ایران 1384 بیان داشته قوانین جزایی ایران به زنان امنیت جانی نمی­دهد. آمارهای منتشره توسط مراکز رسمی کشور که حاوی نرخ فزاینده­ی جرایم به خصوص جرایم اخلاقی است، حاکی از آن است که قوانین خشونت­آمیز نتوانسته است از آمار جرم و جنایت بکاهد. همچنین کتاب خانم ریحانه ذوالفقاری با عنوان خشونت بر زنان؛ در قوانین کیفری ایران و اسناد بین­المللی نشر فرهنگ شناسی؛ 1390 چاپ اول که در مقدمه کتاب آمده است: «در این اثر تلاش شده تا ضمن ارائه تعریف جامعی از خشونت بر زنان و اشکال بارز آن، رویکرد ممنوعیت خشونت در اسناد بین­المللی و حقوق کیفری ایران مورد بررسی قرار گیرد، لذا
خشونت­های اجتماعی، شغلی و سیاسی از شمول محتویات کتاب حاضر خارج است.»

و...

NikoFile


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه موانع دسترسی زنان بزهکار به عدالت کیفری در نظام کیفری ایران