نتیجه این ناآرامی ها تقسیم قلمرو روم بین اقوام حمله کننده بود که این تقسیم شدن بعدها ریشه شکل گیری کشورهای مختلف در اروپا گردید.
این اقوام شیوه تولید را از برده داری به فئودالیسم تغییر دادند .در این دوره به رعیت ها serf می گفتند.
نظام اقتصادی غالب ، نظام اقتصادی خرد و بسته است یعنی هر قلمرویی متشکل از یک ارباب و تعدادی رعیت است که نیازهای آن قلمرو را تامین می نمایند و تجارت آن چنان رواج ندارد .(در همین دوره در سرزمین های اسلامی ما تجارت آزاد و بازرگانی گسترده داریم )
در اثر شکل اداره سرزمین ها رفت و آمد محدود است چرا که علاوه بر عدم نیاز به رفت و آمد از لحاظ امنیتی نیز سرف ها در خارج قلمرویی که به آن تعلق دارند ایمن نیستند .
در این دوره شهرها زوال پیدا می کنند برای مثال جمعیت رم از یک میلیون نفر به 200 هزار نفر می رسد .
در اثر محدودیت ها در رفت و آمد و عدم امنیت اجتماعی معماری جنبه بومی و محلی به خود می گیرد و بناها حالت دژگونه می یابند .
در کنار همه این تحولات دین مسیحیت به اوج می رسد و مردم به آشوب های جهان خارج به دنبال آرامش هستند به جنبه های مذهبی پناه می آورند.بنابراین در این دوره رونق دیرها را شاهد هستیم (دیرها مکان های آرامی هستند که مردم به آن ها پناه می آورند.
از دیگر عواملی که سبب قدرت گرفتن کلیساها می شود این است که بسیاری از فئودال ها که از تازه ایمان آورندگان بودند زمین های خود را وقف کلیسا می نمایند . بنابراین خود پاپ فکاردینال ها و اسقف ها در این دوران جزء بزرگترین فئودال ها بود.
هنر کارولنژی
در اواخر سده هشتم میلادی شاهد ظهور فردی به نام شارلمانی هستیم که درصدد است تا مانند کنستانتین رفتار کند و امپراتوری مقدس روم را احیا نماید .
دوره شارلمانی را دوره کارولنپی می نامند ؛ اساس هنر کارولنژی احیای هنر رومی است هر چند دوره آن کوتاه بوده و تنها تا حدود سال 900 میلادی دوام می آورد .
بعد از شارلمانی اقوام بربر حکومت او را از بین می برند اما بقایای حکومت وی تا قرن 19 به صورت دوک نشین ها و بارون نشین ها در بخش های مختلف اروپا باقی می ماند.
از بناهای دوران شارلمانی می توان به ”نمازخانه کاخ شارلمانی در آخن“ و همچنین ”دیر سن گال ” در سوییس اشاره نمود .