دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
هدف اصلی این مقاله بررسی رابطه بین حاشیه نشین و تنظیم خانواده است و از آنجا که بعد از سرشماری سال 1365 و مشاهده رشد 9/3 درصد جمعیت توسط مسئولین، برنامه های تنظیم خانواده به اجرا درآمد ولی این مساله در روستاها و مناطق حاشیه نشین کــه تفکر سنتی در مورد باروری داشتند (هنوز هــم در بعضــی مـناطق مشاهده می شود) به سختی قابل پذیرش بود. بنابراین هنوز شاهد باروری بالا در میان حاشیه نشینان هستیم که دلایل اصلی این پدیده را می توان در موارد زیر حستجو کرد:
ترجیح جنسی: معمولاً فرزند پسر برای خانواده بیشتر قابل قبول است که این مساله می تواند بر تعداد فرزندان خانواده ها بیفزاید.
احترام اجتماعی: معمولاً در مناطق حاشیه نشین مردان از احترام بیشتری برخوردارند ولی زمانی که زنی حامله باشد به خاطر فرزندی که می خواهد به دنیا بیاورد به او احترام می گذارند، بنابراین زنان از این مساله به خاطر احترامی که برایشان در پی دارد استقبال می کنند.
تأمین اجتماعی در دوران سالخوردگی نیز یکی دیگر از عوامل اصلی افزایش رشد جمعیت و عدم اجرای برنامه های تنظیم خانواده در بین خانواده های حاشیه نشین به خاطر مسائل اقتصادی می باشد.
مرگ و میر فرزندان و پایین بودن سطح بهداشت باروری نیز از دیگر دلایل عدم استفاده از روش های تنظیم خانواده در بین حاشیه نشینان می باشد.
از دیگر دلایل می توان به رابطه بین تحصیلات و باروری اشاره کرد که معمولاً با بالا رفتن تحصیلات، تعداد فرزندان کاهش می یابد، میزان تحصیلات زنان حاشیه نشین معمولاً در سطح پایین می باشد، همچنین عدم دسترسی به مراکز بهداشتی نیز می تواند از دیگر دلایل استفاده اندک از روش های جلوگیری از بارداری در میان حاشیه نشینان باشد.
در مجموع، عوامل فوق الذکر باعث می شود اجرای برنامه های تنظیم خانواده در حاشیه نشینان با استقبال کمی روبرو شود و در نتیجه باروری در سطح بالا قرار گیرد.
تعریف مفاهیم
حاشیه نشین: شامل تمام کسانی است که در محدوده فضایی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهر حضور و سکونت دارند ولی نحوه اسکان ومعیشت آنها از جامعه شهری کاملاً متمایز است و در نتیجه با جامعه شهری هماهنگ نشده اند.
تنظیم خانواده: عبارت از روشهایی است که به افراد یا زوجها کمک می کند تا از طریق بکارگیری آنها از حاملگی های ناخواسته جلوگیری کنند و فرزندان را در زمان دلخواه بدنیا آورند و فاصله بین حاملگی را تنظیم کنند و تعداد فرزندان خود را به دلخواه تعیین نمایند.
باروری طبیعی: عبارت از تعداد فرزندانی است که زنان در طول دوران بارداریشان به طور بالقوه بتوانند بدنیا بیاورند.
ترجیح جنسی
تولد پسر در ایران، بویژه در مناطق روستایی، به دلیل تأثیر و تأثر خانواده از فرهنگ سنتی، نسبــــت به فرزند دختر مرجح است. نتایج طرح زاد و ولد اجرا شد ه توسط سازمان ثبت احوال کشور نشان داد که تمایل به داشتن فرزند بیشتر در بین مادرانی که تمام فرزندانشان دختر بوده 92 درصد بوده است در حالیکه این نسبت در بین مادران دارای فرزند پسر به هفتاد درصد پاسخگویان ذیربط تقلیل یافته است. جالب توجه است اگر اضافه کنیم که طبق نتایج همین بررسی تمایل به داشتن فرزند بیشتر در بین مادرانی که دارای 4 فرزند پسر بوده اند به 9/22 درصد آنها بالغ شده است در حالیکه در بین مادران دارای 4 فرزند دختر این رقم 3/49 درصد بالغ شده است و نشان میدهد که حدود نصف این گروه از زنان به امید داشتن فرزند پسر علیرغم داشتن 4 فرزند باز هم مایل به بچه دار شدن و حاملگی بوده اند. این بررسی نشان داد که در عمق گرایش خانواده ها تحسین و رضایت از تولد فرزند پسر وجود دارد.
با افزایش شهرنشینی شدت این امر هر چند کاهش یافته ولی هنوز هم تفاوت هایی قانونی، عملی و نظائر این ها چون ارث، دیه، گواهی، شهادت و هویت فرزند پسر از مزایای بیشتری برخوردار است.
این تفاوت های اجتماعی به تقویت مبانی ترجیح جنسیت در انتخاب فرزند کمک می کند. بدیهی است درمواردی که والدین دارای فرزند دختر باشند تمایل به افزایش حاملگی وجود خواهد داشت همچنین هنگامیکه افزایش تعداد فرزندان پسر موجب مباهات است این پدیده تقویت می شود.
مرگ و میر و حاشیه نشینی
در مناطق حاشیه نشین عوامل گوناگونی از قبیل جاری بودن فاضلاب در سطح زمین، بهداشتی نبودن توالت و عدم استفاده از صابون، رطوبت شدید خانه ها، پایین بودن سطح بهداشت، تغذیه نامناسب مادران و کودکان، ازدواج های فامیلی، عدم رعایت نکات بهداشتی در دوران بارداری باعث می گردد که نسبت مرگ و میر کودکان در قیاس با مناطق دیگر بیشتر باشد و مادران برای خنثی کردن اثر عوامل فوق اسلحه بارداری را برگزیده اند تا جای مرگ و میر کودکان را با زاد و ولد بیشتر پر نمایند. تحقیقات انجام شده به نوعی موارد فوق را تایید می نماید. به عنوان مثال خانم هما آقا در تحقیق خود به این نتیجه دست یافت که بالا بودن مرگ و میر در مناطق شهری که دارای خصوصیات و ساختار روستایی هستند خود عامل موثری برای افزایش بارداری می باشد چه عدم اطمینان به زنده ماندن بچه ها سبب میشود که خانواده ها طالب فرزندان بیشتر به علت مرگ و میر کودکان باشند.
تحصیلات و باروری
در مناطق حاشیه نشین به دلیل اینکه اکثر زنان از سطح سواد پایین تری نسبت به زنان سایر مناطق شهری برخوردار هستند، لذا پایین بودن آگاهی و دانش نقش مؤثری در افزایش بارداری و مرگ و میر کودکان دارد. از طرفی دیگر در این مناطق بدلیل پایین بودن سطح آگاهی، تنظیم خانواده از شیوع و تداوم برنامه ریزی شده برخوردار نیست، در مقابل زنان تحصیل کرده به صورت اندیشیده شده و عقلانی به امر تنظیم خانواده توجه می کنند. و همین وضعیت موجب بروز تفاوت در سطح باروری آنها می گردد.
جهت بررسی وجود همبستگی بین افزایش سطح تحصیلات مادران و کاهش تعداد فرزندان او ضریب همبستگی بین این دو متغیر در سه مقطع بین سالهای 1370 و 1373 و 1380 محاسبه گردید آمار سالهای 1370 و 1373 به ترتیب از نتایج طرح زاد و ولد و طرح باروری سازمان ثبت احوال کشور و آمار
مرور این جدول و نمودارهای مربوطه (نمودارهای شماره 1 تا 4) به وضوح وجود ارتباط بین تحصیلات و کاهش تعداد فرزند را نشان می دهد.
(نمودار شماره 1 تا 4) آزمون وجود همبستگی بین این دو متغیر در مقاطع یاد شده همبستگی منفی بین تحصیلات و تعداد فرزندان را نشان داد که به ترتیب زیر بوده است.
همچنین آزمون T انجام شده در هر مورد معنی دار بودن همبستگی را تائید نمود.
اگر مناطقی چون، شهریار، دماوند، ساوجبلاغ و ورامین و نظائر این ها را در رده مناطق حاشیه ای تهران بزرگ و محل رسوب اصلی حاشیه نشینان در نظر گیریم بر اساس نتایج طرح زاد و ولد سال 1370 سازمان ثبت احوال میانگین تعداد فرزندان در شهرستان شهریار فعلی یا همان علیشاه و عوض (ال شهباز) قبلی به حدود 43 درصد بالغ می گردد. به عبارت دیگر زنان شهریاری در مقایسه با زنان تهرانی 43 درصد زاد و ولد بیشتر دارند این در حالیست که خود تهران نیز یک جامعه همگن محسوب نمیشود و سطح باروری در مناطق حاشیه ای آن مانند مناطق 18 و 20 بالاتر از مناطق 1 و 2 است.
عدم دسترسی به مراکز بهداشتی و تنظیم خانواده در مناطق حاشیه نشین
به دلیل اینکه مناطق حاشیه نشین در شهرهای بزرگ معمولاً بر روی تپه ها، زمین های باتلاقی و نامناسب، ارزان قیمت، که از لحاظ سکونت انسانی مناسب نیستند گسترش یافته اند و همچنین به دلیل محقر بودن منازل حاشیه نشینان و قرار گرفتن بر روی تپه، امکان ارائه خدمات آموزشی و بهداشتی بطور عام و تنظیم خانواده را بطور اخص با مشکلاتی مواجه نموده است. از طرفی دیگر در پاره ای موارد زنان حاشیه نشین به دلیل محدودیت های خانوادگی و حاکمیت مردان در خانواده ها، دسترسی زنان را به این مراکز، تا حدودی با مشکل مواجه نموده است.
نتیجه گیری
مناطق حاشیه نشین در شهرها هر چند که به صورت بی رویه، کنترل و سازماندهی نشده بوجود آمده است ولی از دید اجتماعی ضروری است که با شناخت مسایل و مشکلات حاشیه نشینان به طور عام و کنترل و تنظیم خانواده به طور خاص راه حل اساسی در ارتباط با رفع نیازهای بهداشتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این قشر عظیم که بصورت بیمارگونه در شهرها بوجود آمده است جستجو و اعمال گردد. تا ضمن رفع مسایل و مشکلات فردی و خانوادگی به حل مسایل و مشکلات شهری هم تا حدودی مساعدت شود. از طرفی دیگر امروزه هر چند مسئولین به امر تنظیم خانواده دقت و توجه خاصی دارند، اما درمناطق حاشیه نشین به دلایل ساختار فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی هنوز سطح باروری زنان در مقایسه با سایر زنان شهری از میزان بالاتری برخوردار می باشد که این امر در بلند مدت در گسترش حاشیه نشینی و افزایش مشکلات شهری نقش موثری خواهد داشت.
با توجه به موارد فوق ضروری است که در صورت لزوم جهت حل مشکلات اجرایی تنظیم خانواده در این مناطق از زنان با تجربه در وهله اول استفاده نمود و دیگر اینکه با کاهش دادن فاصله طبقاتی بین حاشیه نشینان و سایر طبقات شهری از لحاظ اقتصادی، و فرهنگی، اجتماعی بتوان گام موثری در زمینه جذب حاشیه نشینان در جامعه شهری برداشته شود.
شامل 13 صفحه فایل word قابل ویرایش