حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله در مورد ایرانیان پرتلاش

اختصاصی از حامی فایل مقاله در مورد ایرانیان پرتلاش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 46

 

تقدیم به :

ایرانیان پرتلاش

فهرست

عنوان صفحه

1- پرسش مهر انتهای نمایش نیست آغاز جستجو است 1

2- مقدمه 3

3- علم و علم آموزی 4

4- نظام فرهنگ 5

5- استبداد نامستدل 5

6- مذهب 6

7- هویت فرهنگی 8

8- علل پیشرفت اسلام و انحطاط مسلمین 9

9- خوش رفتاری مسلمین یک عامل بزرگ پیروزی 9

10- وحدت و یکپارچگی مسلمین 12

11- کوشش صلجویانه مسلمین 14

12- نبودن نظام صحیح فرهنگی و مذهبی 15

13- یافتن خدا 17

14- معنویت چیست 18

15- راه کارهای تقویت معنویت در خانواده و جامعه 19

16- ارکان سعادت بشر 19

17- ایمان به خدا 23

18- دلسوزی به یکدیگر 25

19- انگیزه های نیرومند، آفریننده کار و تلاش 26

20- هویت ملی و ایرانی ماندن و عشق به آن 27

21- بازیابی هویت 29


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد ایرانیان پرتلاش

مقاله در مورد آداب و فرهنگ ایرانیان

اختصاصی از حامی فایل مقاله در مورد آداب و فرهنگ ایرانیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

آداب و فرهنگ ایرانیان

گزینوفون می‌نویسد: کودکان ایرانی در مدارسشان فنون قضاوت و عدالت و اداره می‌آموزند. معلمان در این مدارس قضایای مختلف را برای شاگردان به‌تمرین می‌گذارند، اتهامات فرضی ازقبیل دزدی و راهزنی و رشوه‌خواری و تقلب‌کاری و تعدی و اموری که معمولاً اتفاق می‌افتد را برضد برخی از دانش‌آموزان مطرح می‌کنند و از دانش‌آموزانِ دیگر می‌خواهند تا دربار? آنها حکم داده مرتکب چنین بزههائی را کیفر دهند. آنها همچنین یاد می‌گیرند که به‌کسانی که اتهام ناروا به‌دیگران می‌زنند نیز کیفر دهند. درنتیج? چنین آموزشهائی کودکانِ ایرانی از سنینِ اولی? عمرشان با بدیها و نیکیها آشنا می‌شوند و می‌کوشند که خودشان را به‌بهترین خصلتها بیارایند و در آینده مرتکب اعمال خلاف نشوند. آنها حتی می‌آموزند که کسی‌که توانِ انجام کار سودمندی برای دیگران دارد ولی از انجامش خودداری می‌ورزد را نیز مجازات کنند؛ زیرا خودداری از انجام کار نیک در عین توانِ انجام آن را ناشکری دربرابر نعمتهای خدا می‌شمارند، و ناشکری را درخور کیفر می‌دانند. این از آن‌رو است که آنها عقیده دارند که انسان ناشکر نسبت به ادای وظیفه‌اش در قبال پدر و مادر و اطرافیان و جامعه و کشورش سستی و اهمال می‌کند؛ و کسی‌که در انجام وظیفه‌اش اهمال کند انسان بی‌شرمی است که ممکن است مرتکب هر کار خلاف اخلاقی بشود. از دیگر آموزشهائی که در این مدارس به‌کودکان داده می‌شود تسلط بر نفس و نظارت بر خویش و نظارت بر کردارهای دیگران، و اطاعت کهتران از مهتران و کاردیدگان است. ایرانیان همچنین به‌کودکان می‌آموزند که چه‌گونه در خورد و نوشْ جانب اعتدال را مراعات کنند؛ به‌همین جهت، دانش‌آموزان نه با مادرانشان که با آموزگارانشان غذا می‌خورند، و این غذا را نیز آنها از خانه‌هایشان با خودشان می‌آورند. کودکان درکنار این آموزشها، تیراندازی و زوبین‌افکنی می‌آموزند. اینها آموزشهائی است که تا سنین 15 و 16 سالگی به‌کودکان و نوجوانان داده می‌شود، و پس از آن آنها وارد دوران جوانی می‌شوند و چیزهائی به‌آنها آموخته می‌شود که مخصوص بزرگسالان است

افلاطون می‌نویسد: بزرگ‌زادگان ایرانی در هفت‌سالگی اسب‌سواری می‌آموزند؛ چهار آموزگارِ فرزانه برای آموزشِ آنها گماشته می‌شوند. خردمندترینِ آموزگار شیوه‌های خداپرستی و امور حکومتگری را از روی اوستا (به‌تعبیر افلاطون: ماگیای زرتشت) به‌آنها آموزش می‌دهد؛ درستکارترین آموزگار به‌آنها می‌آموزد که در هم? زندگی راست‌گو و راست‌کردار باشند؛ خوددارترین آموزگار شیوه‌های حکومت بر خویشتن را به‌آنها می‌آموزد؛ و دلیترین آموزگار به‌آنها می‌آموزد که دلیر و بی‌باک باشندهرودوت در سخن ازخصلتهای ایرانیان می‌نویسد که ایرانیان دروغ را بزرگ‌ترین گناه می‌دانند، و وامداری را ننگ می‌شمارند، و می‌گویند وامداری از این‌رو بد و ناپسند است که کسی‌که بدهکار باشد مجبور می‌شود که دروغ بگوید؛ از این‌رو همواره از ننگِ بدهکار شدن می‌پرهیزند. ایرانیان به‌همسایگان احترام بسیار می‌گزارند، هرچه همسایه نزدیک‌تر باشد بیشتر مورد توجه است و همسایگان دور و دورتر در مراتب پائین‌تری از احترام متقابل قرار دارند. ایرانیان هیچ‌گاه در حضور دیگران آب دهان نمی‌اندارند و این کار را بی‌ادبی به‌دیگران تلقی می‌کنند؛ آنها هیچ‌گاه در حضور دیگران پیشاب نمی‌کنند و این عمل نزد آنها از منهیات مؤکد است. در میگساری تعادل را مراعات می‌کنند و هیچ‌گاه چنان زیاده‌روی نمی‌کنند که مجبور شوند استفراغ کنند یا عقلشان را از دست بدهند. ایرانیان روز تولدشان را بسیار بزرگ می‌شمارند و در آن روز مهمانی و جشن برپا می‌کنند و سفره‌های گوناگون می‌کشند، گاو و گوسفند سرمی‌برند و گوشت آنها را در میان دیگران بخش می‌کنند (خیرات و صدقه می‌دهند). آنها هیچ‌گاه در آبِ رودخانه پیشاب نمی‌کنند و جسم ناپاک در آب جاری نمی‌اندازند؛ و اینها را از آن‌رو که سبب آلوده شدن آب جاری می‌شود گناه می‌شمارند

هرودوت می‌نویسد که ایرانیان معبد نمی‌سازند، برای خدا پیکره و مجسمه نمی‌سازند. آنها خدای آسمان را عبادت می‌کنند و میترا و اَناهیتا‌ و همچنین زمین و آب و آتش را می‌ستایند. آنها حیوانات را در جاهای پاک قربانی می‌کنند و گوشت قربانی را در میان مردم تقسیم می‌کنند و عقیده ندارند که باید چیزی از آن را به‌خدا داد، زیرا می‌گویند که آنچه به‌خدا می‌رسد و خشنودش می‌سازد روح قربانی است نه گوشت او. وقتی می‌خواهند قربانی بدهند حیوان را به‌جائی که فضای باز است می‌برند، آنگا به‌درگاه خدا دعا می‌کنند. در دعاکردن نیز رسم نیست که حسنات را برای شخصِ خود بطلبند، بلکه برای پادشاه و هم? مردم کشور دعا می‌کنند و خودشان را نیز یکی از اینها می‌شمارند

زرتشت می‌گوید: پروردگارا! آنگاه که تو مردم را به‌نیروی مینَویِ خویش آفریدی و قدرت درک و شعور به‌آنها دادی؛ آنگاه که تو جسم را با جان درآمیختی؛ آنگاه که تو کردار و آموزش را پدید آوردی، چنین مقرر کردی که هرکسی برطبق اراد? آزاد خودش تصمیم بگیرد و عمل کند. چنین است که دروغ‌آموز و راست‌آموز، یعنی هم آنکه نمی‌داند و هم آنکه می‌داند، هرکدام برطبق خواستِ درونی و ذهنیتِ خویش به‌بانگ بلند تعلیم می‌دهد و مردم را به‌سوی خویش فرامی‌خوانَد. انسان نیک‌اندیشی که در انتخاب راهش مُرَدَّد است آرمَئیتی معنویتِ راهگشای خویش را به‌او می‌بخشد تا راه درست را برگزیندانسانِ‌ باخردی که خردِ اندیشه‌ورِ خویش را به‌کار می‌گیرد با گفتار و کردارش عدالت‌خواهی و راست‌کرداری و نیک‌اندیشی را گسترش می‌دهد، پروردگارا، چنین کسی بهترین یاورِ تو است.

کسی‌که با رهنمودگیری از خرد مینوی خویش بهترینها را از راه کلامِ آموزند? اندیش? نیک توسط زبانش و از راه کردارِ پارسایانه توسط دستهایش انجام دهد، اهورَمَزدا را که آفریدگارِ عدالت است به‌بهترین وجهی شناخته است.هرکه به‌وسیل? اندیشه و گفتار و کردار نیک با بدی بستیزد تا بدی را از میان بردارد و بدکاران را راهنمائی کند تا از بدی دست بکشند و به‌نیکی بگرایند اراد? اهورَمَزدا را به‌نحو خوشنودگرانه‌ئی تحقق بخشیده است.

کسی که راه راستی و خوشبختی ابدی یعنی راهی که به سوی جایگاه اهورَمَزدا رهنمون باشد را در زندگیش در این جهانِ مادی به‌ما نشان دهد به‌بهترین و برترین خوشی خواهد رسید. پرودگارا! چنین کسی همچون تو پاک و آگاه و دانا استیک کاهن بزرگ بابلی دربار? کوروش بزرگ چنین نوشته است:

در ماه نیسان در یازدهمین روز (روز 12 فروردین) که خدای بزرگ بر تختش جلوس داشت... کوروش به‌خاطر باشندگانِ بابل امانِ همگانی اعلان کرد.... او دستور داد دیوارِ شهر ساخته شود. خودش برای این‌کار پیش‌قدم شد و بیل و کلنگ و سطل آب برداشت و شروع به ساختنِ دیوار شهر کرد.... پیکره‌های خدایانِ بابل، هم زن‌خدا هم مردخدا، همه را به‌جاهای خودشان برگرداند. اینها خدایانی بودند که سالها بود از نشیمن‌گاهشان دور کرده شده بودند. او با این کارش آرامش و سکون را به‌خدایان برگرداند. مردمی که ضعیف شده بودند به‌دستور او دوباره جان گرفتند، زیرا پیشترها نانشان را از آنها گرفته بودند و او نانهایشان را به‌ایشان بازگرداند.... اکنون به‌هم? مردم بابل روحی? نشاط و شادی داده شده است. آنها مثل زندانیانی‌اند که درهای زندانشان گشوده شده باشد. به‌کسانی‌که در اثر فشارها در محاصره بودند آزادی برگشته است. هم? مردم از اینکه او (یعنی کوروش) شاه است خشنودند.

کاهن بزرگ مصر دربار? داریوش بزرگ چنین نوشته است:

شاهنشاه داریوش، شاهِ هم? کشورهای بیگانه، شاه مصر عُلیا و سُفلی وقتی در شوش بود به‌من فرمان داد که به‌مصر برگردم و تأسیسات حیات‌بخش پزشکی مصر را نوسازی کنم. ... آن‌گونه که شاهنشاه فرمان داده بود مأموران شاهنشاه مرا از این‌زمین به‌آن زمین بردند تا به مصر رساندند. هرچه شاهنشاه دستور داده بود را انجام دادم. کارمندان را به‌خدمت گرفتم همه از خاندانهای سرشناس نه از مردم عادی. آنها را زیر دستِ کاردانان و استادان گماشتم تا پیش? پزشکی فراگیرند. فرمان شاهنشاه چنین بود که باید همه چیزهای شایسته و بایسته به‌آنها تحویل داده شود تا پیش? خود را به‌خوبی انجام دهند. من هرچه لازم بود و هر ابزاری که پیشترها در کتابها مقرر شده بود را در اختیار آنها گذاشتم. شاهنشاه چنین دستور داده بود، زیرا به‌فضیلت این علم واقف بود. او می‌خواست که بیماران شفا یابند. او اراده کرده بود که ذکر خدایان را جاوید سازد، معابد را آباد بدارد، جشنها و اعیاد دینی با شکوه بسیار برگزار شود

از ویژگیهای فرهنگ ایرانی آن بود که هیچ انسانی دارای تقدس شمرده نمی‌شد، بلکه تقدس خاص خدا و ایَزدان و فضایل ملکوتیِ هفتگانه بود که ضمن سخن از زرتشت شاختیم. به همین سبب بوده که در تمام دوران هخامنشی و پارتی و ساسانی هیچ زیارتگاهی برای هیچ انسانی، نه برای مغان و نه آتَروَنان و نه هیربدان، ساخته نشد. و از همین‌رو است که واژه‌هائی معادل «عصمت» و همچنین «زیارت» به مفهوم مذهبیش (زیارت به‌مفهومی که ما پس از مسلمانی‌مان شناخته‌ایم) در زبان ایرانی ساخته نشده است. و از آنجائی که در فرهنگ ایرانی هیچ انسانی در هر مقامی که باشد دارای تقدس و عصمت نیست، عقیده به اینکه انسان بتواند واسطه و شفیع میان انسان و خدا شود نیز در فرهنگ ایرانی وجود نداشت. زرتشت نیز واسط? میان انسانها و خدا شمرده نمی‌شد بلکه آموزگاری بود که نیک‌بودن و نیک‌زیستن را به انسانها آموخته بود. انبیای قوم سامی هم در حیاتشان و هم همیشه پس از مرگشان واسطه‌های میان خدا و مریدان خویش شمرده می‌شدند، و مریدانشان به‌انداز? فرمانهائی که برای انبیاء و جانشینانِ انبیاء می‌بردند و به‌اندازه‌ئی که به معبد خدمت می‌کردند و ثمر? تلاش و کارشان را به عنوان زکات و صدقات به متولیان معبد می‌دادند انتظار داشتند که انبیاء و رهبران دینشان در زندگی‌شان و حتی پس از مرگشان برایشان نزد خدایشان وساطت کنند (شفیع بشوند) تا خدا از خطاهایشان درگذرد؛ یعنی مردگان نیز واسطه میان انسان و خدا بودند. اما در دین ایرانی هیچ‌گاه چنین باوری دربار? انسانهای زنده و مرده شکل نگرفت.

از دیگر ویژگی فرهنگ ایرانی آن بود که هیچ‌کدام از عیدهای ایرانی با برگزاری مراسم برای هیچ انسانی در ارتباط نبود بلکه هرکدام از عیدها (نوروزِ کوچک که اکنون نوروز گوئیم، نوروز بزرگ که اکنون سیزده‌ به‌در گوئیم، مهرگان، سده، و جشنی که اکنون چارشنبه سوران گوئیم) مراسمی بود که برای پیوند با طبیعت برگزار می‌شد و مستقیماً با تحولات طبیعی در ارتباط بود. دین ایرانی به‌ شادزیستی بهای بسیار داده بود، و از این‌رو عید ایرانی نه مراسم عبادی بلکه سور و سرود و رقص دسته‌جمعی بود و جشنهایش مراسم شادی و سور و ستایش زیبایی‌ها بود. در فرهنگ ایرانی نه برای بزرگداشت انسانها حتی زرتشت مراسم دینی برگزار می‌شد و نه برای هیچ‌کدام از شخصیتهای دیگر. این از آن‌رو بود که ایرانی برای هیچ انسانی تقدس و عصمت قائل نبود تا به‌خاطرش مراسم دینی برپا کند. ایرانی برای طبیعت جشن برپا می‌کرد و همراه با طبیعت ابراز شادی و سرور می‌نمود.

نماز نیز در دین ایرانی نه همچون نمازِ ادیان سامی ستایش پیامبرشاه و انسانهای مدعیِ‌ نمایندگیِ خدا و ستایش اعضای خانواد? پیامبرشاه، و نه دعا و تضرع و ابراز خواری و ذلت در حضور خدا به‌خاطر جلب ترحم خدای جبّار، بلکه ستایش ارزشها و پدیده‌های سومند بود که جلوه‌های عینیِ رحمت آفریدگار شمرده می‌شدند. به‌عبارتِ دیگر، نماز در دین ایرانی مجموعه‌ئی از سرودهای ستایشِ ارزشها و


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد آداب و فرهنگ ایرانیان

دانلود تحقیق دلایل گرایش و توجه نشان دادن ایرانیان به دین مبین اسلام (ایرانیان چگونه مسلمان شدند)

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق دلایل گرایش و توجه نشان دادن ایرانیان به دین مبین اسلام (ایرانیان چگونه مسلمان شدند) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق دلایل گرایش و توجه نشان دادن ایرانیان به دین مبین اسلام (ایرانیان چگونه مسلمان شدند)


دانلود تحقیق دلایل گرایش و توجه نشان دادن ایرانیان به دین مبین اسلام (ایرانیان چگونه مسلمان شدند)

مقدمه :
ما امروز در دنیایی به سر می بریم که بشر تمام توان خود را به کار گرفته تا با سرعتی هر چه بیشتر به سوی تکنولوژی و مدرنیزم به پیش رود و همه موانع سر راه خود را کنار نهد. متأسفانه در جهان کنونی دین به عنوان مانعی برای پیشرفت شناخته شده است. اگرچه این تصور غلطی است امّا آنچه مسلم است این است که با واپس ماندگی دینی نوع بشر مواجهیم. بنابراین به عنوان یک مسلمان و حتی یک شیعه موظفیم که از این واقعه جلوگیری کنیم.
 این مقاله سعی دارد تا با تببین علل گرایش ایرانیان به تشیع با این تفکر که ایرانی از روی اجبار این مذهب را پذیرفته به مقابله بپردازد و هویت شیعه را قوت بخشد. به این ترتیب که به شیعه گری در ایران با روشی عالمانه و نقادانه پرداخته و زمینه های اصلی تشیع را بررسی می کند. عواملی همچون اوضاع سیاسی، اوضاع اجتماعی، مهاجرتها و ...

 

فهرست مطالب
مقدمه    1
تقدیر و تشکر    2
ایرانیان چگونه مسلمان شدند؟    3
جامعه ایرانی در رویارویی با اسلام و اعراب    4
علل گرایش ایرانیان به تشیع    7
ایران قبل از اسلام از نظر سیاسی و قدرت نظامی    9
روابط ایران با اعراب    10
گرایش دینی مردم ایران قبل از اسلام    11
ورود اسلام به ایران    13
نتیجه گیری    18
منابع    19



شامل 21 صفحه Word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق دلایل گرایش و توجه نشان دادن ایرانیان به دین مبین اسلام (ایرانیان چگونه مسلمان شدند)

دانلود پاورپوینت مشکلات فرهنگی ما ایرانیان (نگاهی به عوامل اصلی توسعه نیافتگی جامعه های ایرانیان)

اختصاصی از حامی فایل دانلود پاورپوینت مشکلات فرهنگی ما ایرانیان (نگاهی به عوامل اصلی توسعه نیافتگی جامعه های ایرانیان) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت مشکلات فرهنگی ما ایرانیان (نگاهی به عوامل اصلی توسعه نیافتگی جامعه های ایرانیان)


دانلود پاورپوینت مشکلات فرهنگی ما ایرانیان (نگاهی به عوامل اصلی توسعه نیافتگی جامعه های ایرانیان)

تاکید بر بیان مشکلات و آثار آن و نه ریشه یابی دقیق آن

چرا این متن را نوشتم؟

 تجربه دیدن فرهنگهای مختلف  (فرانسوی، انگلیسی، آلمانی و ایتالیایی، یونانی، روسی، هندی، افغانی و ...)

تاریخچه: سخنرانی آقای مصطفی ملکیان

انگیزه از اجرای این ویدیو کنفرانس (تاثیر – تجربه جدید)

برای تحقیق در مورد یک موضوع: اطلاعات ، قدرت تحلیل، ابزارهای دقیق تحلیل 

ادعای بزرگ: حداقل در طول چند صد سال اخیر، عامل اصلی عقب ماندگی ایران چیزی جز مشکلات فرهنگی ما ایرانیان نیست.

از ماست که بر ماست

دخالت و فعالیت های استعماری تجربه تاریخی اکثر ملت ها (کشورهای منفعت طلب)- تقصیرات ما (اشاره به جنگ های ایران و روسیه)

تصمیمات غلط دولت مردان ایران ریشه در باور مرکز ثقل باور

سیاست گزاری حاکمان           

باور مرکز ثقل باور عمومی

 

 

 

 

 

فایل پاورپوینت 31 اسلاید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت مشکلات فرهنگی ما ایرانیان (نگاهی به عوامل اصلی توسعه نیافتگی جامعه های ایرانیان)

دانلود تحقیق آداب و سنن ایرانیان

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق آداب و سنن ایرانیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق آداب و سنن ایرانیان


دانلود تحقیق آداب و سنن ایرانیان

آنچه از اخلاق و صفات و آداب و رسوم ایرانیان باستان می دانیم اغلب از منابع غربی است ، تاریخ نگاران یونانی و رومی با اینکه چندان علاقه ای به ایران و ایرانی نداشته و از آنها تحت عنوان بربر یاد می کردند با این حال نمی توانستند منکر سجایای اخلاقی و صفات حمیده ایرانیان باشند. همه جا از گفتار ، کردار و پندار نیک سخن رفته است ، همه جا از بیگانگی ایرانیان از دروغ صحبت می شود.
ایرانیان به اطفال خود از سن پنج سالگی تا بیست سالگی فقط سه چیز می آموختند : سواری و تیر اندازی و راستگوئی . دروغگویی را بدترین عیب می دانستند ، دروغگو به دوزخ یا سرای ناپاکان و دروغ پردازان می رفت و گویا دروغ معانی مختلفی داشته است.پس از آن قرض داری را زشت ترین معایب می دانستند زیرا معتقد بودند که مقروض مجبور است دروغ بگوید.
مغان و آموزگاران به کودکان خود می آموختند که دروغ نگویند ، وام نستانند ، بدکاری و ستمگری روا ندارند ، میهن خود را دوست بدارند ، وفادار و مردم دوست باشند ، می خواره و شکمباره ، گدامنش و هرزه داری و ژولیده و چرکین بار نیایند ، به آنان یاد می دادند که آب دهان در کوچه نیفکنند ، در رودها و آبها ادرار نکنند ، در معابر چیزی نخورند ، به اندازه بخورند و بنوشند و احترام پدر و مادر را نگه دارند و می گفتند ، هرگز هیچ پارسی پدر و مادر خود را نکشته است ...
 گزنفون ، مورخ و فیلسوف یونانی در کتاب کوروش نامه نوشته: پارسیان اطفال خود را در دادگاهها حاضر می کردند تا محاکمات را گوش کنند و با دادگستری آشنا شوند. می دانیم که ایرانیان به عدالت اهمیت بسیار می دادند و دولتمردان نسبت به قضات بسیار سختگیر و گاهی هم بی رحم بودند ، نوشته اند که کمبوجیه شهریار هخامنشی و نخستین فاتح مصر ، یکی از قضات را که رشوه گرفته بود محکوم به اعدام نمود ، آنگاه فرمان داد تا پوست او را کنده و بر مسند قضاوت بگسترانند.
 طبق نوشته هردوت  مورخ یونانی ، ایرانیان روز تولدشان را بیش از هر روز دیگری محترم می داشتند و در این روز بیشتر از سایر روزها غذا طبخ می نمودند . آنها در کوچه و بازار چیز خوردن و پیش روی دیگران جویدن را سخت ناروا می دانستند .
خشونت ها و وحشیگریهای برخی از اقوام بدوی ، که در مواجهه با مردم بیگانه زبان ها بریده اند و چشمها کنده و از سر بیگناهان منارها ساخته و یا از خون بی دست و پایان آسیاها جاری کرده اند ، در ایرانیان نیست و آنچه هم دیده می شود عمدتا منشا غیر ایرانی دارد . بهترین دلیل این مدعا فتح بابل توسط کورش کبیر می باشد که به خدایان و باور و دین مردمان بابل احترام گذاشته و آنها را نابود نکرد.

 

 

شامل 30 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق آداب و سنن ایرانیان