لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 141
فصل اول
کلیات
مقدمه
حرمت خود به عنوان ارزیابی فرد از ارزشمندی خویش تعریف میشود (روزنبرگ، 1979). با بیانی دقیقتر، حرمت خود بعد ارزیابانه «خود» است، که درآن فرد به صورت پدیدارشناسانه تواناییها، صفات و قابلیتهای خود را ارزیابی میکند و نگرشی مبنی برتأیید یا عدم تایید خود را شکل میدهد (اپنشاو، توماس و رولنز، 1981). از مقیاسهای حرمت خود به منظور پیشبینی و تبیین پدیدههای رفتاری بسیار زیادی استفاده شده است و این خود نشان از نقش مرکزی این سازه در نظریه و تحقیق روانشناسی دارد (شاهانی ، دیپ بوی و فیلیپس، 1990).
تحقیقات حاکی از آن هستند که حرمت خود در نمونههای دانشجویی ایرانی از قدرت پیشبینیکنندگی قابل توجهی برخودار است. علی الخصوص تحقیقاتی که طی چند سال اخیر برروی ابعاد مختلف بهزیستی در نمونههای دانشجویی ایرانی انجام شده است مؤید اهمیت بسیار بالای این سازه در پیش بینی ابعاد بهزیستی است (به عنوان مثال جوشن لو و همکاران، 1385؛ جوشنلو و همکاران، 1386؛ جوشن لو و رستگار، 1386). این نتایج این امر را القا میکنند که حرمت خود از پیشبینهای مهم عملکرد بهینه روانشناختی در ایران بوده و شایسته دریافت توجه بیشتری از سوی محققین است.
بیان مسئله
امروزه مدل پنج عامل اصلی شخصیت بیش از هر مدل دیگری مورد استفاده قرار میگیرد و مقبول اکثر روانشناسان است. پنج ویژگی شخصیتی عبارتند از: برونگرایی، سازشپذیری، وظیفهشناسی، روانآزردهخویی و پذیرا بودن نسبت به تجارب. بنا بر تعریف جان و سریواستاوا (1999)، برونگرایی بیانگر وجود رویکردی پرانرژی به جهان مادی و اجتماعی در فرد است که ویژگیهایی چون مردمآمیزی، فعال بودن، قاطعیت و جرئت را شامل میشود. سازشپذیری نشانگر جهتگیری اجتماعی و جامعهپسند در مقابل بازخورد خصمانه نسبت به دیگران است که ویژگیهایی چون نوعدوستی، خوشقلبی، اعتماد و فروتنی را شامل میشود.
وظیفهشناسی توصیفکننده قدرت کنترل برانگیختگیها، به نحوی که جامعه مطلوب میداند، و تسهیلکننده رفتار تکلیفمحور و هدفمحور است. وظیفهشناسی ویژگیهایی چون تفکر قبل از عمل، به تأخیراندازی ارضای خواستهها، رعایت قوانین و هنجارها و سازماندهی و اولویتبندی تکالیف را در بر میگیرد. روانآزردهخویی به معنی گرایش به تجربه هیجانهای منفی (مانند احساس اضطراب، نگرانی، غم و تنش) در مقابل ثبات هیجانی و خونسردی است. و نهایتاً پذیرا بودن نسبت به تجارب، توصیفکننده گستردگی، عمق، پیچیدگی و خلاقانه بودن زندگی ذهنی و تجربهای فرد در مقابل داشتن ذهنی بسته است.
روی هم رفته تمامی پژوهشهایی که در زمینه حرمت خود و شخصیت اکثراً بر روی نمونه دانشجویی انجام شدهاند حاکی از آن هستند که حرمت خود رابطه منفی و قویای با روانآزردهخویی، رابطه مثبت و متوسطی با برونگرایی و وظیفهشناسی و رابطه مثبت و ضعیفی با سازشپذیری و پذیرا بودن نسبت به تجارب دارد. اما نقطهضعف اصلی تحقیقات در این حوزه عدم توجه به این حقیقت بودهاست که خود حرمت خود (در بسیاری از فرهنگهای دنیا از جمله ایران) از دو بعد برخوردار است. لذا لازم است رابطه بین ابعاد حرمت خود و ابعاد شخصیت مورد بررسی قرار بگیرد.
اهمیت و ضرورت تحقیق
بنا به نظر رابینز، تریسی، ترزسنیسکی، راتر و گاسلینگ (2001) مطالعه رابطه بین ابعاد اصلی شخصیت و حرمت خود به چند دلیل از اهمیت بالایی برخوردار است. از جمله این دلایل آن است که شخصیت و حرمت خود به احتمال زیاد از ریشههای تحولی مشترکی برخوردارند و شناسایی همبستههای شخصیتی حرمت خود در دورههای مختلف زندگی ممکن است از جنبههای ناشناخته ماهیت حرمت خود و تحول آن پرده بردارد. دلیل دیگر این است که شخصیت و حرمت خود، علاوه بر برخورداری سببشناسی مشترک، احتمالا مستقیما بر روی یکدیگر تاثیر دارند. با این حال تا آنجا که ما میدانیم تا بحال صرفاً پژوهش رابینز و همکاران (2001) مستقیماً به بررسی رابطهٔ ابعاد شخصیت و حرمت خود پرداخته است. البته در چندین پژوهش دیگر گرچه هدف اصلی بررسی رابطهٔ بین شخصیت و حرمت خود نبوده است اما همبستگی بین ابعاد پنجگانه شخصیت و حرمت خود گزارش شده است (برای مثال گلدبرگ و روسولک، 1994؛ وان، باند و سینجلیس، 1997؛ کلر، 1999).
تحقیق در مورد فصل اول