آرایه های ادبی در کلام زیبا و طنز
قیمت فایل:2000تومان
خیلی خوبه ساخته شده توسط گروه ادبیات
آرایه های ادبی در کلام زیبا و طنز
قیمت فایل:2000تومان
خیلی خوبه ساخته شده توسط گروه ادبیات
پیشگفتار
ادبیات هر قومی یکی از ارکان عمدهی فرهنگ آن قوم است. ادبیات نیز بدون نقد و ارزیابی پیشرفت لازم را نمیکند و چنانکه باید راه تکامل را نمیپیماید و چه بسا دچار سکون و رکود و توقف میشود، زیرا وقتی سخنوران و شاعران و نویسندگان ملتی از راه و رسم ابداع و ابتکار بازماندند و از نقد و سنجش بیخبر باشند، یا در سراشیب افراط میافتند یا در پرتگاه تفریط و یا به تقلید آثار دیگران میپردازند و یا به نوآوریهای پوچ و بیارزش دست میزنند. ملکی که ادب و هنر و پویایی داشتهاند از نقدی پویا و بارور برخودار بودهاند و چه بسا نوآوریهای هنری و ادبی که حاصل موشکافیها و راهنماییهای هنرشناسان و سخنسنجان بوده است. بنابراین نقد و نقادی در عرصهی ادبیات و نوشتههای مختلف تاثیر بسزایی بر نویسنده و شاعر دارد تا سبب اعتلاء و ترقی نویسنده در کارش گردد و سبب پیشرفت جامعه شود.
نقد ادبی
نقد ادبی که از آن میتوان به سخن و سخنشناسی تعبیر کرد، عبارت است از شناخت ارزش و بهای آثار ادبی و شرح و تفسیر آن به نحوی که معلوم میشود نیک و بد آن آثار چیست و منشاء آنها کدام است.
در زمان ما، غایت و فایده نقد ادبی به این نکته هم نظری دارد که قواعد و اصول یا علل و اسبابی را نیز که سبب شده است، اثری درجه قبول یابد و یا داغ رد بر پیشانی آن نهاده شود، تا حدی که ممکن و میسر باشد، تحقیق بنماید. بنابراین واجب است که نقد ادبی، تا جایی که ممکن است، از امور جزئی به احکام کلی نیز توجه کند.
از اینجاست که برای نقد ادبی، مفهومی وسیعتر و تعریفی جامعتر قائل شدهاند و آن را شناخت آثار ادبی از روی بصیرت گفتهاند[1].
آثار ادبی چیست؟
حقیقت این است که آن مفهوم و معنایی که به سبب فقدان لفظ مناسب دیگر، از آن به لفظ «ادب» تعبیر میکنند، عبارت است از مجموعه آثار مکتوبی که بلندترین و بهترین افکار و خیالها را در عالیترین و بهترین صورتها تعبیر کرده باشد و البته به اقتضای احوال و طبایع اقوام و افراد و هم به سبب مقتضیات و مناسبات سیاسی و اجتماعی، فنون و انواع مختلفی از این گونه آثار بوجود آمده است[2].
اما نقد و نقادی که عبارت است از سنجش و ارزیابی و حکم و داوری درباره امور، البته اختصاص به ادبیات ندارد. در سایر امور نیز بسا که مورد حاجت و ضرورت واقع میشود، چنانچه در فلسفه و تاریخ و انساب و لغت نیز نقد و نقادی است. فیلسوف در باب ارزش و اعتبار معرفت نقادی میکند[3].
در هرحال، نقد و نقادی که عبارت است از شناخت نیک و بد و تمیز بین سره و ناسره، در همه فنون هنر و در بسیاری از شاخه علوم و معارف بشری است و اختصاص به آثار ادبی ندارد. بنابراین نقد آثار ادبی، این مزیت را بر نقد سایر فنون هنر دارد که به یک تعبیر، از همه آنها مفیدتر و روشنتر است[4].
به هرحال، نقاد آثار ادبی کارش عبارت از این است که بین نویسنده اثر ادبی با خواننده عادی واسطه بشود و لطائف و دقایقی را که در آثار ادبی است و عامه مردم را اگر کسی توجه ندهد، بسا که از آن غافل و بینصیب بماند، معلوم کند و آنها را بدان لطائف و بدایع متوجه نماید و اگر هم معایب و نقایصی در آن آثار است که عامه مردم اکثر ملتفت آنها نیستند و به همین جهت راجع به آن آثار بیهوده در خوشبینی مبالغه میکنند، آن معایب و نقایص را نیز آشکار بنماید و از پرده بیرون اندازد تا قیمت حقیقی و بهای واقعی هر یک از آثار ادبی معلوم و معین باشد[5].
باری، چون نقادی به یک تعبیر لازمهاش قضاوت درباره آثار ادبی است و قضاوت درباره آثار ادبی هم بستگی دارد، به معرفت و شناخت درست و واقعی آن آثار، ناچار باید اصول و موازینی هم در کار باشد تا این داوری و قضاوت امکان بیابد، اما این موازین و اصول را به آسانی نمیتوان بدست آورد و بر آنچه به دست میتوان آورد، نیز اعتماد قطعی و کلی نمیتوان کرد. سبب این امر نیز این است که هیچ منتقدی از حب و بغض و میل و هوی به کلی خالی و برکنار نیست. از این رو، بسا که گزافهگویی و تعصب به خرج دهد و نیک و بد را به میزان دیگر بسنجد، چنانکه اگر خود شاعر و ادیب سخن آفرین است، طریقه و شیوه خود را بر شیوهها و طریقههای دیگر ترجیح بدهد و اگر خود ادیب و شاعر سخنآفرین نیست، بسا که آن شور و شوق و جذبه و الهام را که در سخن شاعر و نویسنده است، ادراک نکند و ارج و بهای واقعی نبوغ و قریحه خلاق معانی را ناچیز و اندک بشمارد[6].
اما کسانی که انتقاد را بدینگونه خوارمایه پنداشتهاند، از اهمیت آن غافل بودهاند. در واقع نقد ادبی جز بحث و تحقیق درباره اوصاف و ارزش آثار منظوم و منثور چیزی نیست و از این قرار میتوان آن را «شناساندن لطائف آثار ذوقی» شمرد[7].
در این صورت، نقد ادبی، برخلاف آنچه در وادی امر به ذهن بعضی متبادر میشود با آنکه در بعضی موارد با عیبجویی همراه میباشد، در حقیقت از آن جداست. آنچه در عالم ادبیات میتواند
مرجع فایل .......MarjaFile
فهرست: (Titel)
انواع ادبی در ردیف سبکشناسی و نقد ادبی یکی از اقسام جدید علوم ادبی است. موضوع اصلی آن طبقهبندی کردن آثار ادبی از نظر ماده و صورت در گروههای محدود و مشخصی است.در انواع ادبی این پرسش مطرح است که آیا هر اثر ادبی برای خود وجود مجزا و مستقلی دارد و یا میتوان بین گروههایی از آنها ارتباط و تشابهی یافت.انواع ادبی یکی از شعبههای بسیار مهم ادبیات است که مخصوصاً در سالیان اخیر که دید علمی بر همه شؤون فکری بشر تأثیر نهاده است مطمح نظر محققان ادبیات قرار گرفته است.در انواع ادبی هدف اصلی طبقهبندی کردن برحسب ساختمان آثار ادبی و مختصات درونی و ساختاری آنهاست.در ادبیات غرب از تلفیق تراژدی و کمدی نوع جدیدی موسوم به تراژدی – کمدی tragicomedy به وجود آمده است که ارسطو در کتاب «فن شعر» از آن سخن نگفته است.
قسمتی از محتوای متن PowerPoint
نوع فایل : Powerpoint
سایز: (درپایین صفحه درج شده)
تعداد صفحه : 165 اسلاید
(توضیحات کامل در داخل فایل)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه
ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت متن کامل
همراه با تمام متن با فرمت ورد Powerpoint,Word, Excell , ... که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه211
بخشی از فهرست مطالب
مرور در ادبیات وسوابق تحقیق: 3
جنبه نوآوری و جدید بودن تحقیق.. 7
فصل دوم: زندگی نامه صائب تبریزی.. 8
فصل سوم: صنعت تشبیه و زیبایی شناسی شعر صائب.. 16
3-2- تعریف تشبیه از دیدگاه شاعران معاصر: 18
3-3- اجزاء و پایههای تشبیهی در شعر صائب.. 20
3-4-گونههای تشبیه در شعر صائب تبریزی.. 21
الف) طرفین تشبیه از نظر حسی یا عقلی بودن: 21
ج) گونههای تشبیه براساس مفرد و مرکب بودن: 22
5-3- تشبیه از نظر حسی یا عقلی بودن طرفین تشبیه. 40
فصل چهارم: استعاره در غزلیات صائب تبریزی.. 141
4-2- تعریف استعاره از دیدگاه شاعران معاصر. 142
فصل پنجم: آرایه های ادبی در شعر صائب تبریزی.. 185
: نمونه های آرایه ادبی« اسلوب معادله» در شعر صائب.. 191
مقدمه:
بررسی دیوان صائب از نظر جلوههای متناقضنما نشان میدهد که این شاعر نکتهسنج و مضمونیاب بیش از همة شاعران معاصر خود در جستجوی معنی بیگانه برای آشناییزدایی و غرابت بخشیدن به کلام تلاش میکند و در این راه از هیچ نکته و مضمونی فروگذار نمیکند. در کنار استفاده از صنعت ادبی نظیر استعاره، تشبیه، کنایه، مبالغه و ایهام، برای آشناییزدایی و شکستن هنجارهای عادی زبان و تصویرهای معتاد هنری، بیان متناقضنما را چنان با آن صنعت میآمیزد که زبان شعر را از حالت تکراری و عادی خارج کرده، به کلامی شگفتانگیز و غریب بدل میکند. صائب بسیاری از مباحث مجرد و فراعقلی و مضامین بلند عرفانی را که بیان آنها با زبان هنری معتاد ممکن نیست، با استفاده از زبان تصاویر و مفاهیم متناقضنما ممکن میسازد. صائب در کنار استفادة ابزاری از زبان پارادوکسی، برای بیان افکار و اندیشههای خود از جنبة زیباییآفرینی آن غافل نمانده است. به خصوص پارادوکسهای لفظی را که بهترین وسیلة زیباییآفرینی بوده، بیشتر مورد توجه قرار میدهد. فرجام سخن این که متناقضنما صائب در خدمت ابداع زیباییهاست و زیبایی حاصل از پارادوکس تأثیری دو چندان بر اذهان مخاطبان میگذارد. روی این اصل صائب در آفریدن صور و معانی بدیع به این شیوة زیبایی شناختی متوسل میگردد و آن را درون مایة شعر خویش قرار میدهد.
بیان مساله:
صائب تبریزی را به عنوان یکی از شعرای موفق در به کاربردن صنعت ادبی تلقی می کنند. سبک شعر صائب هندی است و در اشعار وی تمثیل و لطافت اندیشه فراوان دیده میشود. در شعر صائب تبریزی ، زیبایی های زیادی به چشم می خورد . این زیبایی شناسی ناشی از نوع و نگاه خاص صائب تبریزی به شمار می رود. در شعر صائب نوعی پارادوکس وجود دارد که از منظر زیبایی شناسی قابل طرح و مطالعه است. صائب این نوع پارادوکس ها را به قصد زیبایی آفرینی ساخته است. چون در صناعت شعر، ایجاد غرابت از امور لازم شمرده شده است و شعر تا زمانی که غرابت و تازگی نداشته باشد، ارزش هنری پیدا نمی کند. در معنی پارادوکس های لفظی، تتاقض وجود ندارد اما در آن الفاظی هست که در یک معنی با هم تناقض دارند و در معنی دیگر متناقض نیستند. پارادوکس های لفظی موجود در شعر صائب تبریزی صرفاً یکی از شیوه های آشنایی زدایی و زیبایی آفرینی هستند و ارتباطی با مفاهیم متناقض ندارند. پارادوکس های لفظی اغلب بر مبنای تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه و غلو به وجود می آیند. لذا در این تحقیق ، پژوهشگر بر ان است که به موضوع زیبایی شناسی شعر صائب تبریزی بپردازد.
اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:
باتوجه به اهمیت شعرصائب در ادبیات ایران، به نظر میرسد انجام پژوهش و تحقیقاتی که بتواند از زوایای مختلف به شناسایی و معرفی صائب کمک نماید اهمیت داشته و ضروری است.
همچنین اهمیت این تحقیق از آنجا ناشی میشود که با بررسیهای به عمل آمده مشخص گردید که تاکنون تحقیقات معدودی پیرامون شعر صائب بویژه در زمینه صنعت ادبی و زیبایی شناسی در شعر صائب انجام شده است لذا با انجام این پژوهش میتوان به شناسایی مهمترین صنعت ادبی که مورد استفاده صائب بودهاند پرداخت و چرایی استفاده از صنعت ادبی را متوجه گردید.
همچنین اهمیت و ضرورت انجام این تحقیق از آنجا ناشی میشود که نتایج و یافتههای آن میتواند مورد استفاده محققان و پژوهشگران علاقمند به مطالعه در صنعت ادبی و شعر ایران قرار گیرد.
مرور در ادبیات وسوابق تحقیق:
سیده معصومه سپهرنوش اسماعیلی (1388) به بررسی تطبیقی حکمت در شعر متنبّی و صائب تبریزی پرداخته است. در این رساله وی اعتقاد دارد که ارتباط آشکار اعراب با سایر ملل، به ظهور اسلام باز میگردد. به گواهی تاریخ از همان عصور اولیّهی گسترش این دین، ارتباط زبان عربی و فارسی عمیق بوده و در عرصه ی ادبیات، شاعران و افکار آنان را به یکدیگر پیوند داده است. در این تحقیق در قالب ادبیات تطبیقی و با پشتوانه ی قوانین آن که همان یافتن ویژگی مشترکِ آشکار و پنهان بین دو زبان و پدیده ی تأثیر و تأثر است، اشعار حِکَمی متنبّی عربزبان و صائب فارسیزبان با بررسی دیوان ایشان و مطالعهی کتب مربوط، مورد تطبیق و مقایسه قرار گرفته است. آن چه که بیش از همه جالب توجه می باشد، اثرپذیری شعر هر دو شاعر از محیط است که باعث القای تجربهای ویژه به آن دو و متبلور شدن آن در حکمتی خاص است. همین طور تشابه فرهنگی عمیق و کهن دو زبان از گذشتههای دور، و اندیشهی دینی هر دو شاعر، باعث تشابه حِکَم آنها گردیده است.
محمد مشهدی (1388) به بررسی جلوه معشوق در سبک هندی با بررسی صائب تبریزی و بیدل دهلوی پرداخته است. در این رساله نگارنده معتقد است که اصلیترین موضوع شعر غنایی عشق و مهمترین رکن مضامین عاشقانه معشوق است. معشوقی که در ادوار مختلف شعر فارسی تحول یافته است. این تغییر و تحول زاییدة شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعة عصر شاعر است. بر این اساس، معشوق گاهی در اختیار عاشق بوده است یعنی جزوی از داراییهای عاشق به شمار میآمده است. گاهی نیز لباس رزم به تن کرده و در میدان جنگ حضور مییابد و گاهی نیز در کوی و محله ظاهر گشته و عاشقان را به دنبال خود میکشاند. گذشته از آن باید توجه داشت که در هیچ دورهای یک نوع معشوق خاص در توصیفات شاعران مدّ نظر نبوده است، بلکه گاهی چند معشوق حضور داشتهاند ولی بسامد توصیفات آنان با یکدیگر متفاوت میباشد. شاعران سبک خراسانی معشوقی را توصیف میکردند که قابل درک و در محدودة نگاه آنان بود. در سبک عراقی با ظهور معشوق عرفانی و گسترش آن توصیفات شاعران رنگ انتزاعی به خود گرفت. در این دوره معشوق اساطیری و آرمانی سایة خود را بر غزل شاعران گستراند. به علت گسترش مکتب وقوع در دورة تیموری معشوق در یک نگاه متأثر از وقوعگویی به توصیف درآمد و ویژگیهای شعر این دوره در توصیفات معشوق به کار گرفته شد. اما اصطلاحات ادبی شاعران چندان در این توصیفات نقش ندارد. از جمله این ویژگیها گسترش تشبیه و استعاره و نو کردن وجوه تشبیهات آنهاست که در توصیف اعضا و جوارح و خصوصیات اخلاقی معشوق به کار گرفته میشود.
فاطمه سیاه چین (1389) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود به بررسی انسانگرایی در غزلیات صائب تبریزی پرداخته است. به اعتقاد وی انسان گرایی (اومانیسم) یکی از دستاورد های رنسانس در مغرب زمین است که پیروان این مکتب هدف خود را اصالت بخشیدن به انسان و احترام به او عنوان کرده اند و ادعا می کنند که برای اولین بار این مکتب به انسان اصالت بخشید. اگر انسان گرایی را به معنای رایج آن یعنی بشر دوستی بپذیریم، باید قبول کنیم که مهد این نظریه اروپا نیست؛ بلکه شرق و مذاهب شرقی و به ویژه دین مبین اسلام که از انسان دوست ترین ادیان و مذاهب است، از پایه گذاران این نظریه اند. در آثار شعراء و نویسندگان ایران اسلامی به تبعیت از دین اسلام، انسان ارزش خاص خود را دارد. صائب تبریزی از جمله ی این شاعران انسان گراست. در غزلیات او روح دینی و اسلامی به طرز زیبایی با مفهوم انسان گرایی گره خورده است. نگارنده در این پژوهش با دقّت در اشعار صائب به ترتیب، رابطه انسان با خدا، مبحث انسان گرایی و موانع آن را مورد تحلیل و تبین قرار داه است. در بحث رابطه انسان با خدا، اشعار صائب در زمینه اهمیّت دین، ارتباط انسان با خدا و الطاف خداوند به انسان قابل ملاحظه است. در مبحث انسان گرایی جوانب مختلف روابط ناب انسانی، از جمله کمک به همنوع، مهمان-نوازی، احسان و دستگیری از نیازمندان و غیره نمود پیدا کرده است. مضامین و مفاهیمی مانند حسد، حرص، بخل و دیگر صفات ناپسند، تحت عنوان موانع انسان گرایی آورده شده است. نگاه تحلیلی نگارنده به مفاهیم اشعار صائب نشان می دهد او شاعری مردمی است که سعی دارد با بیان اهمیّت دین و دینداری و با درس های اخلاقی و نکته های انسان گرایانه، انسان ها را به مدینه ی فاضله ای که در ذهن خود ساخته وارد کند. در اشعار او صفات ناپسند مانعی می شوند بر سر راه انسان گرایی؛ چرا که سبب می شوند افراد مقام و مرتبه عالی خود و دیگران را مد نظر قرار ندهند و به دیده تحقیر به آن ها بنگرند.
مشخصات این فایل
عنوان: مقاله آرایه های ادبی
فرمت فایل :word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 16
این مقاله درمورد مقاله آرایه های ادبی می باشد.
در اینجا در خصوص آرایه های ادبی به اختصار مطالبی آورده میشود:
1- تشبیه : نشان دادن همانندی بین دو یا چند پدیده است .هرتشبیهی در اصل 4رکن و پایه دارد:
ارکان تشبیه : مشبّه و مشبّهٌ به – ادات تشبیه – وجه تشبیه
مثال:
بلم آرام چون قویی سبکبال // به نرمی بر سر کارون همی رفت
بلم=: مشبّه / چون= ادات تشبیه / قویی سبکبال = مشبّهٌ به / نرم و آرام پیش رفتن = وجه تشبیه
1- تشبیه انواع مختلف دارد:
انواع جناس:
جناس تام :یکسانی دو واژه در تعداد و ترتیب واج ها ست
خرامان بشد سوی آب روان // چنان چون شده باز یابد روان
جناس ناقص حرکتی :هرگاه اختلاف تلفظ دو یا چند کلمه تنها در مصّت کوتاه باشد ما نند: بُرد و بَرد – گِرد و گَرد – مِهر و مُهر
در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند// به دشت( پُر )ملال ما پرنده( پَر ) نمی زند
جناس ناقص اختلافی : هرگاه دو کلمه یا بیشتر در یک صامت.....
روش تسجیع:
تسجیع، یکی از روش هایی است که با اعمال آن، در سطح دو یا چند کلمه (یک جمله) یا در سطح دو یا چند جمله (کلام) موسیقی و هماهنگی به وجود می آید و یا موسیقی کلام افزونی می یابد.
مدار بحث تسجیع، در نکته ی تساوی یا عدم تساوی هجاها و همسانی یا عدم همسانی آخرین واک اصلی کلمه (رَوی) است. بحث سجع، کلی تر از قافیه است. علاوه بر این اصطلاح قافیه را فقط در مورد اواخر ابیات شعر به کار می برند؛ حال آن که سجع در نثر......
در رسم الخط قدیم بسیاری از حروف از قبیل ب، پ، ج، چ، س، ش ... را از نظر نقطه یکسان می نوشتند و خواننده از روی قرائن، حروف بی نقطه یا کم نقطه را باز می خواند. امروزه که مساله تصحیف منتفی است و اشتباه در همجنس پنداری حروف و کلمات از نظر نقطه پیش نمی آید، این اسم های متعدد نیز بی مورد به نظر می رسد و بهتر است این مثال ها را سجع متوازی و سجع متوازن بخوانیم.
تبصره 5: اگر دو سجع متوازی در جمله ای در کنار هم قرار گیرند صنعت ازدواج به وجود می آید:
اگر رفیق ِشفیقی درست پیمان باش (حافظ)
به جفایی و قفایی نرود عاشق صادق (سعدی)
شبی و شمعی و جمعی چه خوش بود تا روز نظر به روی تو کوری چشم اعدا را (سعدی)