نمونه سوال درس سیره ائمه 2 - نیم سال دوم 94-1393
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه17
بخشی از فهرست مطالب
اهمیت نماز از دیدگاه ائمه
جایگاه نماز از دید ائمه
اهمیت نماز از دیدگاه ائمه
نماز از ارکان بسیار مهم اسلام است که بپا داشتن آن باعث رضایت و خشنودی خدا میگردد. نماز عامل اتصال و ارتباط بندگان با خداست. رابطهای که نباید هیچگاه گسسته شود و تا آخرین لحظه عمر باید پابرجا بماند. پیامبر اکرم «صلی اللهعلیهوآلهوسلم» میفرمایند:
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 8
بیگمان آشنایى و بهرهمندى کامل و همه جانبه در تمامى عرصههاى زندگى نیازمند تفسیر و تبیین از سوى قرآن شناسان است. از این رو پیامبر اسلام ـکه خود امین وحى و مفسر اصلى آن به شمار میآیدـ هنگام عزم رحیل در مناسبتهاى مختلف با بیانات گونهگون (از جمله حدیث ثقلین)، على و یازده فرزندش را هم عِدل قرآن و به عنوان دو گوهر گرانبها در میان امت مسلمان معرفى کرد.
قرآن بدون عترت و عترت بدون قرآن نمیتواند به غرض و فلسفه وجودى خود دست یازد. ارتباط میان عترت و قرآن دو سویه است، از طرفى قرآن اهل بیت را والاترین انسانها معرفى میکند و از سویى آگاهترین انسانها به معارف و حقایق قرآن، اهل بیت علیه السلام علیهمالسلام میباشند.
این نوشته که به مناسبت اسم گذارى سال (1379)، به نام مبارک مولا امیر مؤمنان على علیه السلام
( 117 )
پیش از آغاز مطلب یادآورى نکاتى سودمند خواهد بود.
الفـ آنچه در این نوشته ملاحظه میشود در محدوده نهجالبلاغه است و چون مطالب نهجالبلاغه زیاد بوده برخى از آنها گزینش شده است.
بـ تلاش شده در ذیل کلمات آن حضرت گفتههاى شارحان معروف نهج البلاغه همانند ابن ابى الحدید معتزلی، ابن میثم بحرانی، محقق خوئى و علامه جعفرى مورد استفاده قرار گیرد.
جـ افزون بر آدرس فرمایشات آن حضرت بر اساس نهجالبلاغه در پانوشته از کتابهاى دیگر نیز آدرس داده شده که از جهت سند و اعتبار، قوت بیشترى داشته باشد.
دـ تمامى مطالب تحت یازده عنوان کلى آمده است:
پیوند میان قرآن و اهل بیت علیهمالسلام، پیوند میان نور و بینایى است، نور وحى در ذات خود روشن و روشنگر است اما بهرهگیرى از آن نیازمند چشمانى بینا و نافذ است. همراهى اهل بیت با قرآن در حدیث ثقلین تاکید و تأییدى است از سوى پیامآور وحى بر این رابطه وثیق و مستحکم و این رابطه وثیق میان قرآن و اهل بیت با اشاره و خواست صاحب وحى یعنى بارى تعالى بوده است. این مطلب نشانگر جایگاه ائمه و مکتب تفسیرى آنان در رابطه با قرآن دارد.
این مهم در آیات فراوانى از قرآن مورد اشاره واقع شده و بسیارى از آیات در شأن و منزلت آنان نازل شده و یا دست کم مصداق روشن، آنها هستند که خود یکى از مباحث شایسته تحقیق و بررسى است.
آنچه در این قسمت ملاحظه میشود، برخى از کلمات مولا على علیه السلام است که در این رابطه بیان شده است.
الفـ نزول قرآن دربارة اهل بیت علیهمالسلام
امیرمؤمنان على علیه السلام در خطبهاى که در شهر مدینه ایراد شده، به معرفى اهل بیت رسول خد
( 118 )
فیهم کرائم القرآن و هم کنوز الرحمن ان نطقوا صدقوا و إن صمتوا لم یسبقوا!
مردم! درباره اهل بیت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم آیات کریمه قرآن نازل شده، آنان گنجینههاى علوم خداوند رحمانند، اگر سخن گویند راست گویند و اگر سکوت کنند برآنان پیشى نجویند.
ابن ابى الحدید، بر این باور است که قسمتى از این خطبه که در مذمت گروهى از گمراهان بوده، نیامده و تنها قسمتى که بیانگر فضایل و مناقب اهل بیت رسول خدا بوده، آورده شده است. ایشان در مقام تبیین جایگاه مولا امام على بیست و سه روایت را گزارش کرده است که هر یک به تنهایى در بر دارنده دریایى از حقایق و مطالبى است که از طریق اهل سنت درباره جایگاه حضرت رسیده است.2 در هر صورت این فراز از نهج البلاغه نشانگر جایگاه رفیع اهل بیت در قرآن است.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه8
سیره ائمه معصومین(ع) در برابر حکومتهاى هم عصر خویش نشان مىدهد که آنانازهر وسیلهاى براى مبارزه با آنها استفاده مىکردهاند، هر چند که در زمانهاىمختلف،شیوه مبارزه ایشان متفاوت بوده است. شیوه مبارزه ائمه(ع) را مىتوان به دو دسته مستقیم و غیر مستقیم تقسیم کرد. در مبارزه مستقیم، به روشنگرى صریح درباره ماهیت حکومتهاى وقت و حتى در مواردى به براندازى آنها اقدام مىکردند. مبارزه غیر مستقیم آنان استفاده از هر روشى بود که غیر مستقیم، به نفى مشروعیت و تضعیف حکومتها منجر شود.
بررسى این دو روش مبارزه مىتواند روشن سازد که مبارزه آنان با حکومتها بر چه مبنا و اساسى بوده است و آیا صرفاً به این علت بوده است که این حکومتها در روش خویش عادلانه رفتار نمىکردند یا غیر از این، علل دیگرى نیز دخالت داشت که ماهیت آنها را ظالمانه مىساخت، به گونهاى که هرگز اصلاحپذیر نبودند. پیش از پرداختن به اصل مبحث، گفتنى است که ائمه(ع) از یک اصل پنهان کارى، به نام تقیه، در برابر حکومتهاى وقت استفاده و اصحاب خویش را به رعایت آن سفارش مىکردند. در بحثهاى پیشین گذشت که حضرت على(ع) براى حفظ جان خویش از همین روش استفاده مىکرد، امام حسین(ع)
اصحاب خویش را به کتمان و مخفى کارى توصیه مىکرد و امام باقر(ع) نیز به ابابصیر توصیه مىکند که در جامعهاى که حکومت آن در دست افراد ناحق و هوس باز است، در ظاهر، هم چون دیگران و در باطن، مخالف آنان عمل کنید:
«خالطوهم بالبرانیة و خالفوهم بالجوانیة اذا کانت الامرة صبیانیه» [1]
توجه به این نکته درباره تقیه، لازم است که تقیه یک ضرورت است و امرى مستمر و دائم محسوب نمىشود. بنابراین، ممکن است امرى در یک زمان، جزء موارد تقیه باشد
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:59
فهرست مطالب
حرکت فرهنگی و سیاسی امام جواد (ع)
دوران امامت
امام در بغداد
سفر حج
نیاز مؤمن به سه چیز
احادیث
زندگی نامه ائمه اطهار - امام جواد (ع)
تقواى الهى و عدم همراهى با فساد در بار برترى دانش و تفوق علمى بزرگداشت نهضتهاى شیعى
امام نهم شیعیان حضرت جواد (ع ) در سال 195هجری در مدینه ولادت یافت .
نام نامی اش محمد معروف به جواد و تقی است .
القاب دیگری مانند : رضی و متقی نیز داشته ، ولی تقی از همه معروفتر
می باشد .
مادر گرامی اش سبیکه یا خیزران است که این دو نام در تاریخ زندگی آن
حضرت ثبت است .
امام محمد تقی (ع ) هنگام وفات پدر 8 ساله بود .
پس از شهادت جانگداز حضرت رضا علیه السلام در اواخر ماه صفر سال 203ه
مقام امامت به فرزند ارجمندش حضرت جوادالأئمه (ع ) انتقال یافت .
مأمون خلیفه عباسی که همچون سایر خلفای بنی عباس از پیشرفت معنوی و
نفوذ باطنی امامان معصوم و گسترش فضایل آنها در بین مردم هراس داشت ، سعی
کرد ابن الرضا را تحت مراقبت خاص خویش قرار دهد .
" از اینجا بود که مأمون نخستین کاری که کرد ، دختر خویش ام الفضل را به
ازدواج حضرت امام جواد (ع ) درآورد ، تا مراقبی دایمی و از درون خانه ، بر
امام گمارده باشد . رنجهای دایمی که امام جواد (ع ) از ناحیه این مأمور خانگی
برده است ، در تاریخ معروف است " .
از روشهایی که مأمون در مورد حضرت رضا (ع ) به کار می بست ، تشکیل
مجالس بحث و مناظره بود . مأمون و بعد معتصم عباسی می خواستند از این راه -
به گمان باطل خود - امام (ع ) را در تنگنا قرار دهند . در مورد فرزندش حضرت
جواد (ع ) نیز چنین روشی را به کار بستند . به خصوص که در آغاز امامت هنوز
سنی از عمر امام جواد (ع ) نگذشته بود . مأمون نمی دانست که مقام ولایت و
امامت که موهبتی است الهی ، بستگی به کمی و زیادی سالهای عمر ندارد .
باری ، حضرت جواد (ع ) با عمر کوتاه خود که همچون نوگل بهاران زودگذر
بود ، و در دوره ای که فرقه های مختلف اسلامی و غیر اسلامی در میدان رشد و نمو یافته
بودند و دانشمندان بزرگی در این دوران ، زندگی می کردند و علوم و فنون سایر
ملتها پیشرفت نموده و کتابهای زیادی به زبان عربی ترجمه و در دسترس قرار
گرفته بود ، با کمی سن وارد بحثهای علمی گردید و با سرمایه خدایی امامت که از
سرچشمه ولایت مطلقه و الهام ربانی مایه گرفته بود ، احکام اسلامی را مانند پدران
و اجداد بزرگوارش گسترش داد و به تعلیم و ارشاد پرداخت و به مسائل بسیاری
پاسخ گفت . برای نمونه ، یکی از مناظره های ( = احتجاجات ) حضرت امام محمد
تقی (ع ) را در زیر نقل می کنیم :
" عیاشی در تفسیر خود از ذرقان که همنشین و دوست احمد بن ابی دؤاد بود ،
نقل می کند که ذرقان گفت : روزی دوستش ( ابن ابی دؤاد ) از دربار معتصم عباسی
برگشت و بسیار گرفته و پریشان حال به نظر رسید . گفتم : چه شده است که امروز
این چنین ناراحتی ؟ گفت : در حضور خلیفه و ابوجعفر فرزند علی بن موسی الرضا
جریانی پیش آمد که مایه شرمساری و خواری ما گردید . گفتم : چگونه ؟ گفت :
سارقی را به حضور خلیفه آورده بودند که سرقتش آشکار و دزد اقرار به دزدی کرده
بود . خلیفه طریقه اجرای حد و قصاص را پرسید . عده ای از فقها حاضر بودند ،
خلیفه دستور داد بقیه فقیهان را نیز حاضر کردند ، و محمد بن علی الرضا را هم
خواست .