لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه23
فهرست مطالب
تحقیق حاضر مشتمل بر پنج بخش با این موضوعات
فوائد روانشناسی از دیدگاه قرآن
تحقیق حاضر مشتمل بر پنج بخش با این موضوعات است :
بخش اول، تکامل انسان از دیدگاه قرآن و احادیث: تکامل انسان (تکامل در قرآن، انسان از نظر قرآن، ازدواج فرزندان آدم، انسان مخلوق تکامل یافته ،تکامل انسان از دیدگاه علمای اسلامی )؛ بخش دوم، سیر تکامل انسان در عالم ذر: عالم ذریا پیمان الست (بررسی آیهی اخذ میثاق در عالم ذر، بررسی آیهی امانت در عالم ذر)، نقش ارواح در عالم ذر. بررسی روایات مربوط به ذر ؛ ببخش سوم، سیر تکاملی انسان در دنیا: کیفیت خلقت انسان از نظر قرآن، مراحل کامل شدن انسان در اسلام، راه تکامل انسان، موفقترین راه ترقی انسان (نقش دعا در رسیدن به تکامل انسان، موفقترین راه ترقی انسان(نقش دعا در رسیدن به تکامل، تقوا معیار کمال و سیر مؤمن ) ،انسان موجودی ناشناخته، موانع رشد و کمال انسان(خودپرستی، حب دنیا، تکبر، پیروی از ظن و گمان)؛ بخش چهارم، سیر تکاملی انسان در عالم برزخ: برزخ از نظر لغت و اصطلاح ،حرکت روح و جسم انسان، تکامل روح با مرگ و بعد از آن، طریق حرکت در عوالم اخروی مبتنی بر طریق حرکت دنیوی است، مرگ یا تحول بزرگ تکاملی (مرگ ازدیدگاه قرآن و روایات اهل بیت(ع)،حالات مؤمن در لحظهی مرگ در قرآن)، تجرد روح از دیدگاه قرآن و روایات، عالم برزخ از نظر آیات قرآن و در روایات؛ بخش پنجم، سیر تکاملی انسان در عوالم قیامت: حرکت تکاملی انسان به سوی معاد: برگشت همهی انسانها و لقای همهی آنها از نظر آیات قرآن،معاد انسان، حرکت و تکامل روح در عوالم بعد از برزخ ، گزارش قرآن و احادیث در زمینهی وقوع قیامت، اسامی و صفات قیامت، علائم قیامت ، روز قیامت ، عوالم قیامت، عالم نشر صحف (کتاب یا نامهی اعمال)، شاهدان اعمال، عالم میزان، عالم حساب،عالم صراط، آخرینسیر تکاملی انسان و سیمای بهشت از نظر قرآن، بهشت و جهنم از دیدگاه شیخ صدوق(ره).
فوائد روانشناسی از دیدگاه قرآن
- فوائد روانشناسی از دیدگاه قرآن
- کلیات روانشناسی
- حقانی، حسین
فوائد روانشناسی از دیدگاه قرآن
از جمله هدفهای روانشناسی را میتوان تأمین نیازمندیها در موجود زنده از قبیل ایجاد نشاط و حالتی برای فعالیت و در نتیجه انجام اعمال و رفتارها و برآوردن نیازهای اساسی و ضروری زندگی و ادامه آن بهطور کلّی هماهنگ کردن انسانها با محیط زندگی دانست1.
طبیعی است که انگیزههای فراوانی انسانها دارند که در انجام این اهداف تأثیر دارند و میتوان این انگیزهها را به دو بخش اصلی تقسیم نمود: 1 - انگیزههای فیزیولوژیک؛ 2 - انگیزههای روانی
انگیزههای فیزیولوژیک به نیازهای مربوط به جسم و عوارضی که در بافتهای بدن، مانند کمبود مواد لازم برای بدن یا بههم خوردن تعادل آن به وجود میآیند، مربوط میشود.
این انگیزهها، رفتار فرد را به جهت اهدافی که نیازهای فیزیولوژیک بدن را برآورده میسازند راهنمائی و یا نقص و کمبودی را که گاهی در بافتهای بدن به وجود میآورد، جبران و روح و بدن را به حالت توازن در میآورد.
انگیزههای روانی نیز در جریان رشد نیازهای معنوی فردی و اجتماعی انسان تأثیر به سزائی دارند.
در قرآن مجید که از هرگونه تحریف و تغییر مبرّا هست، روی انجام این انگیزهها به نحو کامل و صحیح برای تأمین اهداف عالی تعیین شده در شرایع آسمانی غیر تحریف شده تأکیدهای فراوانی انجام شده است. حکمت فراگیر خداوند که نعمتهای خود را به مخلوقاتش عطا فرموده، چنین اقتضا میکند که در آنها ویژگیها و صفات مخصوصی به ودیعه بگذارد و آنها را شایسته انجام وظائفی بکند که برای انجام آنها آفریده شدهاند خداوند از زبان حضرت ابراهیم علیهالسلام در قرآن در مقام اثبات وجودش چنین نقل میکند:
«...رَبُّناَ الَّذِی اَعْطی کُلَّ شَئٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی» «خدای ما آن کسی است که همه موجودات عالم را نعمت وجود بخشیده، سپس به راه کمالش هدایت کرده است»2.
و در سوره «اعلی» آیه 1 - 3 در مقام توصیف صانع عالم و آفریدگار جهان و همه مخلوقات از جمله انسانها چنین میفرماید:
«سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الأَعْلی الَّذِی خَلَقَ فَسَوّی وَالَّذِی قَدَّرَ فَهَدی» «ای پیامبر به نام خدای خود که برتر و بالاتر از همه موجودات است، به تسبیح و ستایش مشغول باش، آن خدائی که عالم را آفرید و همه آنها را به حد کمال خود رسانید و آن خدائی که هر چیز را قدر و اندازه داد و به راه کمالش هدایت نمود».
چنانچه خوانندگان توجه دارند، این انگیزهها و عوامل حیات فیزیولوژی، توازن لازم و کافی برای ادامه زندگی را در انسانها فراهم میسازند و طبق تحقیقات جدید دانشمندان فیزیولوژی در بدن انسان و حیوان نوعی تمایل طبیعی نسبت به حفظ توازن ثابت در باطن و فطرت و سرشت انسانها وجود دارد. این، همان نظریهای است که چهارده قرن قبل در قرآن مجید اصول آن را در آیات متعددی چنین بیان فرموده است. از جمله این آیات، آیه 19 از سوره «حجر» است:
«وَالأَرْضَ مَدَدْناها وَ اَلْقَیْنا فِیها رَواسِیَ وَ اَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ شَئٍ مَوْزُونٍ» «زمین را گسترانیدیم و در آن، کوههای عظیم بر نهادیم و از آن هر چیز را مناسب و موافق با حکمت و عنایت برویانیدیم».
و در آیه دیگری(در سوره فرقان، آیه 2) میفرماید:
«وَ خَلَقَ کُلَّ شَئٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیرا» «خداوند همه چیز را آفرید، آنگاه آن را در اندازه معینی قرار داد».
و در آیه دیگر3 میفرماید:
«وَ کُلَّ شَئٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ» «... هر چیزی نزد او به اندازه است».
پس انحاء تقدیر و توازن در خلقت الهی یک اصل مهم اساسی است که براساس آن موجودات را مطابق با مصالح و نیازهای آنها آفریده، و برای هر شیای آنچه را که لازمه ادامه زندگی و حیات اوست، اعطاء کرده است:
«اِنّا کُلَّ شَئٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ» «ما همه چیز را در اندازههای مشخص و معینی آفریدیم».
پس ایجاد توازن روحی و جسمی یک هدفی است که در علوم مربوط به انسان و حیوان از جمله روانشناسی از دیدگاه قرآن، مسألهای است مهم و قابل طرح. و انگیزهها و عوامل فراوانی در تأمین این هدف و انجام آن به نحو نیکو وجود دارد از قبیل عوامل حفظ ذات، در سورههای طه، 17 - 120 - سوره نمل آیات 17، 18، 80 و 81 - سوره توبه آیه 120 - سوره بقره، آیه 155 - سوره نحل آیه 112 - سوره قریش آیه 3 و 4 و غیر اینها از آیات فراوان در قرآن که به توضیح انگیزهها و انجام بهینه هدف ایجاد توازن در جسم و روح میپردازند از جمله آنها بیان انگیزه بقاء نوع و انگیزه جنسی و غیر اینها(سوره حجرات، 13 - نساء، 1 - نحل، 72 و...).
عوامل و انگیزههای روانی در قرآن
نظیر انگیزهها و عوامل فیزیولوژیکی عوامل و انگیزههای روانی و فطری هستند که نیازهای فطری و معنوی و اساسی در سرشت روان انسانها را برآورده میسازند از قبیل عدالتخواهی، نیکی، زیبائی و احساس نظم و ایجاد همبستگی و سایر تمایلات روحی و فطری انسان.
در قرآن مجید و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام دستورات کافی و وافی در این مورد وارد شده و توضیح داده شده است و دانشمندان غربی نیز کم و بیش به این حقایق اعتراف دارند از جمله «ابراهام مارنو» یکی از دانشمندان غرب عقیده دارد که نیازهای معنوی انسان نوعی نیازهای فطری هستند که تکامل رشد و بالندگی شخصیت فرد به برآوردن آنها بستگی دارد4.
حالتهای انفعالی در قرآن
از جمله اهداف روانشناسی اسلامی بیان و توضیح یک سلسله از حالتهای انفعالی در انسان و نیز در حیوانات میباشد و این حالتها و عواطف در حفظ بقای نسل انسان و حیوان به آنها کمک شایانی مینمایند مثلاً حالت ترس که یک حالت انفعالی است، انسانها را از خطرهائی که تهدید میکند، دور میسازد و همچنین سایر حالات انفعالی از قبیل خشم و ... انسانها را به دفاع از خود و مبارزه برای بقاء نوع و حالت انفعالی مثلاً محبت؛ اساس پیوند دو جنس نر و ماده در انسان و حیوان بوده و برای جذب هرکدام به دیگری به منظور بقای نوع لازم و ضروری است و بحث از رابطه نزدیک این حالتها و انفعالها در انسان و حیوان از جمله مسائلی است قابل بحث و بررسی در روانشناسی و یکی از مسائل اساسی آن علم به شمار میرود.
در قرآن کریم نیز توصیف و توضیح دقیقی درباره بسیاری از عواطف انفعالی مانند ترس، خشم، محبت، شادی، نفرت، غیرت، حسد، ندامت، شرم و خواری و سایر حالتهای مهم و اساسی نفس انسان ذکر گردیده است.
از جمله این انفعالها «حالت ترس» است که در قرآن در آیات متعددی ترس برای حفظ انسان از عذاب الهی و اجتناب از گناهان و تمسک به پرهیزگاری و عبادت و کار و غیر اینها مطرح گردیده است و سورههای مختلف قرآن5 مسائل گوناگون مربوط به ترس و انواع آن را مورد بحث و تحقیق و بررسی قرار داده است مراجعه کنید.
نظیر ترس سایر صفات انفعالی انسانها از قبیل «خشم»6 و «محبت7 و حبّ ذات»8 و «نوعدوستی»9 و محبت پدری و مادری10و محبت خداوند11 و پیامبر12 و شادی13 و حسد14 و اندوه15 و ندامت و پشیمانی16 و غیر اینها از انواع و موارد انفعالها را ذکر و توضیح داده است و حتی در قرآن نمونههای عملی قابل تنبّه در آیات متعدد ذکر گردیده است مراجعه کنید17.
بدیهی است که همراه این انفعالها تغییرات فیزیولوژی زیادی در بدن انسانها و در شکل ظاهری بدن و خطوط چهره از قبیل ضربان قلب، انقباض مویرگهای خونی در امعاء و احشاء و گسترده شدن این مویرگها در سطح بدن پدید میآیند.
و در قرآن مجید نیز از اضطراب و تپش شدید قلب در حالت انفعالی ترس نام میبرد به سوره احزاب آیه 10 و 11 مراجعه کنید، این دو آیه حالت ترسی را که در جریان جنگ خندق (احزاب) بر مسلمانان چیره شده بود وصف میکند و نظیر این آیه در سایر سورههای قرآن مجید از قبیل سوره غافر، 18 و سوره حج، 72 - سوره زخرف، 17 - سوره زمر، 60 - قیامت، 24 و 25 - عبس، 40 و 42 و 38 و 39 - مطففین، 22 و 24 - غاشیه، 8 و 10 - انبیاء، 97 - سجده، 12 - شوری، 45 - زمر، 23 - قلم، 43 درباره آثار و نتایج ترس مطالبی بیان شده است.
روشن و واضح است این انفعالها گرچه وظائف مهمی در زندگی انسان به عهده دارند و انسانها را در حفظ بقای ذات یاری میکنند، با این حال زیادهروی در آنها برای سلامت جسم و روان زیانآورند مثلاً ترس برای انسان در عین حال که مفید است و انسانها را از خطرات بزرگ زندگی که انسانها را تهدید میکند، یاری میدهند، و لیکن ترس زیاد زندگی انسانها را مختل میسازد و از انجام وظائف لازم جلوگیری میکند و شخصیت انسانها را دچار تزلزل مینماید و لذا در تحقیقات جدید در طبّ «روانتنی»(سیکوماتی) این حقیقت روشن شده است که اضطراب در جنبههای انفعالی انسان یکی از عوامل رشد بسیاری از عوارض بیماریهای جسمی است و آمارهای زیادی موجود نشان میدهند که درصد زیادی از بیمارانی که اغلب به مطب پزشکان مراجعه میکنند، اساسا از اضطرابهای ناشی از مشکلات روانی شکایت دارند، این بیماران در حقیقت نیازمند مداوای پزشکی نیستند، بلکه در واقع به معالجه روانی نیاز دارند18.
دستورهای قرآن درباره حالات انفعالی انسانها
قرآن با توجه و اهتمام به راهنمائی مردم در امر مهار کردن حالات روانی و غلبه بر آنها از علوم جدید پزشکی پیشی گرفته است زیرا در این کار فواید بهداشتی فراوانی وجود دارد که تاکنون به طور دقیق و علمی شناخته نشده است ولی در عصر حاضر به فواید آن کم و بیش پی بردهاند.
قرآن در آیات متعدد مردم را به نترسیدن از اموری راهنمائی میکند که معمولاً آنها حالت ترس را در انسانها بر میانگیزانند مانند مرگ و فقر.
قرآن درباره ترس از مرگ، روش بنیادی و بنیانی را در پیش گرفته است و آن، بیان این مسأله و توضیح آن به انسانهای عاقل است که حیات دنیا، یک زندگی گذرا و فانی و نعمتهای آن نابود شدنی است و تنها زندگی اخروی است که نعمتهایش ابدی و باقی و جاودانه است و مرگ نیز یک حالت طبیعی بوده، مرحلهای از زندگی فانی این دنیا و رجوع به زندگی باقی و همیشگی رستاخیز است که انسانها براساس تکامل در حیات و زندگی به سوی آن در حرکتند.
از اینرو مؤمن واقعی و حقیقی از مرگ نمیهراسد زیرا یقین دارد که مرگ او را به نعمتهای باقی و جاودان پس از مرگ منتقل خواهد کرد که خداوند به بندگان پرهیزکار خود اعطاء میفرماید.
قرآن زندگی دنیا را جز لهو و لعب ندانسته و زندگی اخروی را واقعی و حقیقی میداند:
«وَ ما هذِهِ الحَیاةُ الدُّنْیا اِلاّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ اِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِیَ الحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ»19«زندگی این دنیا جز لهو و بازیچهای بیش نیست و زندگی واقعی در آخرت است اگر مردم آن را بدانند».
«وَ ماَ الحَیاةُ الدُّنْیا اِلاّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ للدّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ اَفَلا تَعْقِلُونَ»20«دنیا جز بازیچه کودکانه و هوسرانی بیخردان چیزی نیست و همانا سرای آخرت برای نیکوکاران بهتر است آیا در این مورد تعقّل مینمائید؟».
روی این اصل زندگی دنیا در قرآن به عنوان متاع، یعنی بهره کم و مختصر و در مقابل، زندگی اخروی همانا زندگی باقی و جاودانی معرفی گردیده است.
پیامبران الهی به امتهای خویش به نقل قرآن چنین میگفتند:
«یا قَوْمِ اِنَّما هذِهِ الحَیاةُ الدُّنْیا مَتاعٌ وَ إِنَّ الآخِرَةَ هِیَ دارُ القَرارِ»21 «ای قوم، این زندگی(فانی) دنیا متاع ناچیزی بیش نیست و سرای آخرت منزلگاه ابدی (وحیات جاودانی) است».
اینگونه دستورات حقیقی و واقعی برای مسلمانان از عوامل مهمی بودند که باعث میشدند مسلمانان صدر اسلام در میدان جنگ و جهاد و قتال و مبارزه با کفر و شرک و بتپرستی شجاعانه و بدون ترس از مرگ اقدام کنند و با شهامت و جرأت فراوانی در آرزوی شهادت در راه خدا و رسیدن به نعمتهای بهشتی باشند و بر صفوف دشمنان شجاعانه بتازند و دین خدائی را در عرصه زندگی بشری گسترده سازند.
از باب نمونه و دلیل و مدرک بر ادعای بالا چند آیه زیر را توجه فرمایید:
«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ اَمْواتا بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ، فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ اَلاّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»22«گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته شدهاند؛ مردهاند، بلکه اینان زنده هستند و در نزد خدا متنعّم خواهند بود، آنان به آنچه به داده شده، شادمانند و به مؤمنانی که هنوز به آنان نپیوستهاند و بعدا در پی آنان به راه آخرت میگردند، مژده میدهد که از مردن نترسید و از فناء متاع دنیا هیچ غم و اندوهی به خود راه ندهید».
«وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ اَوَ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللّهِ وَ رَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُونَ»23 «اگر در راه خدا کشته شده یا بمیرید در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نایل میشوید و آن بهتر است از هر چیزی که در حیات دنیا برای خود فراهم میآورید، اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید اندوهی به خود راه ندهید که به رحمت ایزدی پیوسته و به سوی خدا محشور خواهید شد».
از اینرو خداوند در آیات متعددی در قرآن، مؤمنان را برای مبارزه با کفر و الحاد و شرک دعوت کرده، در برابر این فداکاری و مبارزه در راه خدا اجر و ثوابی قرار داده است.
«فَلْیُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ الَّذِینَ یَشْرُونَ الحَیاةَ الدُّنْیا بِالآخِرَةِ وَ مَنْ یُقاتِلْ فِی سَبِلِاللّهِ فَیُقْتَلْ اَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ اَجْرا عَظِیما»24«ای مؤمنان باید در راه خدا با آنان که زندگی مادی دنیا را بر آخرت گزیدند، جهاد و مبارزه نمایند و هر کسی که در راه خدا با آنان که زندگی مادی دنیا را بر آخرت گزیدند جهاد و مبارزه نمایند و هرکسی که در راه خدا کشته شد، فاتح گردیده، زود باشد که او را(در بهشت جاودانی) اجری عظیم عطا خواهیم کرد».
آری این است راه رسیدن به سعادت و نیل به مقامات بهشتی، این، سیره دائمی خداوند است در برابر انسانهای فداکار و شهیدان شجاع و مبارزان حق و حقیقت پیامبران به جان و مال و مکتب. خداوند با چنین افراد فداکار معامله پرسودی نموده، جان انسانهای عزیز و فداکار را در مقابل اعطاء بهشت و نعمتهای اخروی بیپایان خریداری نموده است. این، وعدهای است الهی برای اطمینان در مقابل فداکاریها و شهادتطلبیهای انسانهای با ایمان.
«اِنَّ اللّهَ اشْتَری مِنَ المُؤْمِنِینَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَمْوالَهُمْ بِانَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتَلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْدا عَلَیهِ حَقَّا فِی التَّوْراةِ وَ الإِنْجِیلِ وَ القُرْآنِ وَ مَنْ اَوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الفَوْزُ العَظِیمُ»25 «خدا جان و مال مؤمنان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنان که در راه خدا مبارزه میکنند، دشمنان دین را به قتل میرسانند یا خود کشته میشوند، این وعده قطعی الهی است و عهدی است که در تورات و انجیل و قرآن به حق وعده داده شده است و از خداوند با وفاتر به انجام عهد و وعده کیست؟ ای مؤمنان شما به خود در این معامله بشارت دهید که این معاهده با خدا به حقیقت، سعادت و پیروزی بزرگی است».
آری پیروزی بزرگی است که خداوند در مقابل گذرا از زندگی دنیا که قابل بقاء و دوام نیست، نعمتهای بزرگ جاودان و قابل بقاء هدیه مینماید، انسانها، خواهی نخواهی از این دنیا خواهند رفت، پس چه بهتر که انسانها طوری از این دار فانی بروند که نتیجه آن سود ابدی و حتمی و جاودانه باشد، از مرگ و مردن چارهای نیست، همه موجودات ممکن چنین سرنوشتی دارند، زود یا دیر از این دنیا سفر میکنند، و بقائی در این دنیا برای هیچ موجودی جز ذات پروردگار ممکن نیست.
«قُلْ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الفرارُ اِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ المَوْتِ اَوِ القَتْلِ وَ اِذا لا تُمَتَّعُونَ اِلاّ قَلِیلاً»26 «ای پیامبر به منافقان بگو اگر از مرگ یا قتل فرار میکنند، آن فرار هرگز به نفع شما نیست زیرا که اندک زمانی بیش، از زندگی کامیاب نخواهید شد».
حالت ترس از فقر و معالجه آن
یکی دیگر از حالتهای انفعالی نفس که چهبسا باعث کشاندن انسانها به سوی بدبختی و گرفتاریهای فراوان میگردد، مسأله فقر و نداری و ترس از آن میباشد.
قرآن در مقام معالجه این مرض روانی برخی از انسانها، مسائل اساسی و زیربنائی روحی و درونی را مطرح میسازد.
اصولاً انسانها برای چه از فقر میترسند؟
برای این که قدرت انسانها در اداره زندگی خویش به نحو دلخواه کمبودهائی دارند، انسانها به صورت طبیعی توانائی برطرف ساختن این کمبودها را ندارند، خداوند در برابر این نحو فکر و رویه میفرماید:
«روزی تنها، دست خداوند است و تنها او است که روزی دهنده و صاحب قدرت و اقتدار است».
به این ترتیب انسانها با توسل به خداوند و رابطه نزدیک بندگی واقعی نزد او میتوانند این مشکل روانی را کاملاً حل نمایند.
خداوند در قرآن مجید در آیات متعدد، خود را تنها روزی دهنده مخلوقها معرفی میکند:
«اِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُوالقُوةِ المَتِینُ»27«همانا روزی دهنده خلق تنها خداست که صاحب قوت و اقتدار ابدی است».
خداوند روزی انسانها را به طرق و وسائل مختلف و گوناگون به آنان میرساند از قبیل نزول برکات آسمانی «وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ»28 «روزی شما با همه وعدهها که به شما داده شده، در آسمان (به امر خدا مقدّر) است».
«وَ ما مِنْ دابَّةٍ فِی الأَرْضِ اِلاّ عَلیَ اللّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعها کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ»29«هیچ جنبدهای در زمین نیست جز آن که روزی او بر خداست، و خدا منزل دائمی و موقت او را میداند و همه حالات مخلوق در دفتر علم ازلی پروردگار قرار دارد».
علت این که خداوند تنها روزی دهنده مخلوقات است، در این آیات ذکر نشده و لکن در آیات دیگر قرآن توضیحی به این نحو درباره آن داده شده است که خداوند، شنوا و داناست، و دارای قدرت انجام آن بوده، تأمین مصالح امور بندگان در اختیار اوست.
«وَ کَاَیِّنْ مِنْ دابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزقَها اَللّهُ یَرْزُقُها وَ اِیّاکُمْ وَ هُوَ السَّمِیعُ العَلِیمُ»30 «یعنی چه بسا حیوانات که خود بار روزی خود را به دوش نکشند و خدا به آنها و هم به شما روزی را میرساند و او شنوا و داناست».
«اَللّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ اِنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَئٍ عَلِیمٌ»31«خداوند هرکس از بندگان را که بخواهد روزی وسیع و یا تنگ به او میرساند، همانا او به مصلحتهای تمام مخلوقات آگاه و داناست».
«وَ ما یَفْتحِ اللّهُ لِلنّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِکْ لَها وَ ما یُمْسِکُ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ العَزِیزُ الحَکِیمُ یا اَیُّهاَ النّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ هَلْ مِنْ خالِقٍ غَیْرُاللّهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَالأَرْضِ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ فَأَنِّی تَؤْفَکُونَ»32«درِ رحمتی را که او به روی مردم میگشاید، هیچکس نتواند بست و آن را که او ببندد هیچکس جز او نتواند باز کند و اوست خدای بیهمتای با حکمت و اقتدار، ای مردم متذکر شوید که چه نعمتها خدا به شما عطا فرموده؟ آیا جز خدا آفرینندهای هست که در آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ هرگز جز آن خدای یکتا خدائی نیست پس ای مشرکان چگونه از درگاه حق رو به بتهای باطل میآورید».
چنانکه خوانندگان ملاحظه میکنند، قرآن رابطه علیت بین اعطاء روزی و بین صفات کمال و قدرت خداوند و حکمت و علم و شنوائی او را اعلام میدارد33.
نظیر بحث و بررسی در این صفات که از اهداف مهم روانشناسی اسلامی بشمار میرود، صفات غلبه بر غضب و مسأله محبت به خدا و پیامبر و غیر اینها از موجودات34 و سایر انفعالها از قبیل ادراک حسی(یعنی شنوائی، بینائی و بویائی ، قوه لمس و قوه چشائی و...) و تفکر و یادگیری35 یادآوری و فراموشی و سیستم مغز و اعصاب، شخصیت، روان درمانی و غیر اینها است.
پاورقیها:
10) مریم، 4 و 6 - کهف،46 - اسراء، 6 - نوح، 12 - مدثر، 11 و 13 - هود، 42 و 45 - یوسف، 8.
11) آل عمران، 31 - مائده، 54 - توبه،24 - بقره،145.
12) قلم، 4.
13) احزاب، 21 - رعد، 26 - یونس، 57 و 58 - هود، 9 و 10 - نحل، 97 - انسان، 11 - نساء، 19 - آل عمران، 118، 120.
14) بقره، 105 - نساء، 54 - بقره، 109 - یوسف، 5 - مائده، 27.
15) قصص، 13 - طه ، 40 - یوسف، 84 و 86 - توبه، 40 و 92 - آل عمران، 176 - لقمان، 23 - یس، 76 - انعام، 33.
16) قیامت، 1 و 2 - بقره، 35 ،37.
17) قصص، 25 - بقره، 114 - مائده، 13 - فصلت، 16 - اسراء، 37 - لقمان، 18 - منافقون، 5 -جاثیه، 7 و8.
18) قرآن و روانشناسی، ص 149 و 150.
19) عنکبوت: آیه 64.
1) قرآن و روانشناسی، تألیف دکتر محمد عثمانی نجات، ترجمه عباس عرب سال 1367، نشر بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی.
2) سوره طه، آیه 50. - کتاب قرآن و روانشناسی، ص 28.
20) انعام، 32.
21) غافر: آیه 39.
22) آل عمران: 169 - 170.
23) آل عمران: 158.
24) سوره نسا: 74.
25) سوره توبه: 111.
26) احزاب: 16.
27) سوره ذاریات: آیه 58.
28) ذاریات: 22.
29) سوره هود: آیه 6.
30) عنکبوت: 60.
31) عنکبوت: 62.
32) سوره فاطر: آیه 2 و 3.
33) قرآن و روانشناسی، تألیف دکتر محمد عثمان نجاتی ترجمه عباس عرب، نشر بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، تاریخ نشر 1367ش.
34) سوره فصلت: 34 - آل عمران، 133 و 134 - شوری، 36 و 37 و 40 و 43.
35) تغابن: 14 و 15 - توبه، 24 - مجادله،22 - ممتحنه، 4.
3) سوره رعد، آیه 8.
4) قرآن و روانشناسی، ص 50.
5) سوره انفال، 2 - سوره سجده،16 - حج،1 و 2 - انبیا،11 و 12 و 40 - احزاب،10 و 11 - توبه، 56 و 57 -شعراء، 21 - قصص، 21 - نمل، 10 - بیّنه، 7 و 8 - زمر، 13 - نور، 37 - انسان، 10 - نساء، 77 - محمد، 20 - شعراء ، 14 - قصص، 33.
6) سوره فتح، 29 - توبه، 123 - تحریم، 9 - اعراف، 150 - طه، آیات 92 و 94 - آل عمران، 119و ..
7) توبه، 38 - فاطر، 5 - حدید، 20 - قیامت، 21 و 20- هُمَزه، 1 تا 4 - نازعات، 37 تا 39.
8) اعراف، 188 - عادیات، 8 - فصلت، 49 - معارج، 19 و 20.
9) معارج، 19 - 27 - آل عمران، 103 - انفال، 62 و 63 - حشر، 9 - حجرات، 10.
تحقیق در مورد تکامل انسان از دیدگاه قرآن